کلمه جو
صفحه اصلی

lustrum


معنی : دوره پنجساله
معانی دیگر : (روم باستان) تطهیر همگانی (که هر پنج سال پس از سرشماری طی مراسم ویژه انجام می شد)، سرشماری

انگلیسی به فارسی

سرشماری، دوره پنج ساله


خوشبختی، دوره پنجساله


انگلیسی به انگلیسی

• period of five years; purification of the roman people every five years subsequent to census; roman census

مترادف و متضاد

دوره پنج ساله (اسم)
lustrum, pentad, quinquennium

جملات نمونه

1. Search engine optimizes this road, the lustrum that still has stability at least can go.
[ترجمه ترگمان]موتور جستجو این جاده را بهینه می کند، the که حداقل دارای ثبات است حداقل می تواند حرکت کند
[ترجمه گوگل]موتور جستجو این جاده را بهینه می کند، هرج و مرج است که هنوز می تواند پایدار باشد

2. It was detailed to expatiate current situation of human resources based on lustrum data.
[ترجمه ترگمان]جزئیات مربوط به وضعیت فعلی منابع انسانی براساس داده های lustrum بود
[ترجمه گوگل]برای انعقاد وضعیت فعلی منابع انسانی بر مبنای دادههای شفاف، دقیق بود

3. We can adjust our state of mind, do the business marvelously with lustrum .
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم حالت ذهنی خود را طوری تنظیم کنیم که این کار را به نحو marvelously انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم حالت ذهنمان را تنظیم کنیم، این کار را با شگفتی انجام دهیم

4. Wang Zhenyu: This very it's hard to say, ourselves feels 3 to lustrum, we are adopted have appear on the market of aptitude so a company.
[ترجمه ترگمان]وانگ Zhenyu: این خیلی سخت است که بگوییم، خود ما ۳ تا lustrum را احساس می کنیم، ما در بازار استعداد این شرکت ظاهر شده ایم
[ترجمه گوگل]وانگ Zhenyu: این بسیار سخت است که بگویم، ما احساس می کنیم 3 به شهوت، ما تصویب شده اند در بازار استعداد بنابراین یک شرکت ظاهر شده است

5. This is he joins in new China target, also be the value of the individual that he hopes to come true: I may need lustrum, 10 years longer perhaps, but do not achieve this goal I won't leave.
[ترجمه ترگمان]این همان چیزی است که او به هدف جدید چین هم می پیوندد، و همچنین ارزش فردی است که او امیدوار به تحقق آن است: من ممکن است به lustrum، ۱۰ سال دیگر، نیاز داشته باشم، اما به این هدف دست پیدا نکنید که من اینجا را ترک نمی کنم
[ترجمه گوگل]این او به هدف جدید چین پیوست، همچنین ارزش فردی است که او امیدوار است که به حقیقت پی ببرد: ممکن است نیاز به لستروم داشته باشم، شاید 10 سال دیگر، اما به این هدف دست نخواهم یافت من نخواهم رفت

6. But good news is Kelisi joined a company, we are in next debt was paid off in lustrum .
[ترجمه ترگمان]اما خبر خوب این است که Kelisi به یک شرکت ملحق شد، ما در سال lustrum به پرداخت دیون خود پرداخت کردیم
[ترجمه گوگل]اما خبر خوب این است که Kelisi به یک شرکت پیوست، ما در بدهی های بعدی پرداخت شده بود در شهادت


کلمات دیگر: