1. The children were given an intelligence test.
[ترجمه ترگمان]به بچه ها آزمون هوش داده شد
[ترجمه گوگل]بچه ها یک آزمون هوشمندانه دریافت کردند
2. The intelligence test can be a useful source of evidence about individuals who are considered for lower level jobs.
[ترجمه ترگمان]آزمون هوش می تواند منبع مفیدی از شواهد در مورد افرادی باشد که برای شغل های سطح پایین تر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]تست هوش می تواند یک منبع مفید برای شواهد در مورد افرادی باشد که برای کارهای پایین تر در نظر گرفته شده اند
3. Intelligence Tests Schools use intelligence test scores to predict potential for academic success.
[ترجمه ترگمان]آزمون های هوش مدارس از نمرات آزمون هوش برای پیش بینی پتانسیل موفقیت تحصیلی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]تست های اطلاعاتی مدارس از نمرات آزمون های هوشمند برای پیش بینی پتانسیل موفقیت تحصیلی استفاده می کنند
4. Recycling is an intelligence test for humankind that we may choose to win-or lose.
[ترجمه ترگمان]بازیافت یک تست هوش برای بشریت است که ممکن است برای برنده شدن انتخاب کنیم یا بازنده باشیم
[ترجمه گوگل]بازیافت یک آزمون هوشمندانه برای بشر است که ما ممکن است انتخاب کنیم تا برنده شود یا از دست بدهیم
5. They go through an intelligence test and an array of interviews at the scouting combine in February.
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک آزمون هوش و یک سری از مصاحبه ها در بخش پیشاهنگی در ماه فوریه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در ماه فوریه یک آزمایش هوشمندانه و یک سری از مصاحبه ها را انجام می دهند
6. I think I failed the Intelligence Test.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم آزمایش اطلاعات رو شکست دادم
[ترجمه گوگل]فکر می کنم تست هوش را شکست داد
7. Can I ask about your attitude to intelligence test?
[ترجمه ترگمان]میتونم در مورد نگرش شما به آزمون جاسوسی بپرسم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم درباره نگرش شما به آزمون هوشمندی صحبت کنم؟
8. We must pass an intelligence test before being hired by the boss.
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از اینکه توسط رئیس استخدام بشه یه تست هوش بگیریم
[ترجمه گوگل]ما قبل از اینکه رئیس را استخدام کنیم باید یک آزمایش هوشمندانه انجام دهیم
9. With the limitation of traditional intelligence test, three new ideas of intelligence emotional intelligence, were constructed.
[ترجمه ترگمان]با محدودیت آزمون هوش سنتی، سه ایده جدید از هوش هیجانی هوش ساخته شد
[ترجمه گوگل]با محدود کردن آزمون هوش سنتی، سه ایده جدید هوش هوش هیجانی، ساخته شد
10. To establish Chang - An Intelligence Test for Group ( C - AITG ) middle school students'norm in North China.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد چانگ - یک آزمون هوش برای گروه (C - AITG)، هنجار دانش آموزان مدارس راهنمایی در شمال چین
[ترجمه گوگل]برای ایجاد چانگ - یک آزمون هوش برای گروه (C - AITG) دانش آموزان دبیرستان در شمال چین
11. Understanding is the fundamental purpose of interpretation of intelligence test score.
[ترجمه ترگمان]درک، هدف اساسی تفسیر نمره آزمون هوش است
[ترجمه گوگل]درک اصلی هدف تفسیر نمره آزمون هوش است
12. Last week the children were given an intelligence test.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته به بچه ها آزمون هوش داده شد
[ترجمه گوگل]هفته گذشته بچه ها یک آزمایش هوشمندانه دریافت کردند
13. In an intelligence test we take a sample of an individul's ability to solve puzzles and problems of various kinds ….
[ترجمه ترگمان]در یک تست هوش، ما نمونه ای از توانایی individul برای حل معماها و مشکلات انواع مختلف را درنظر می گیریم
[ترجمه گوگل]در آزمون هوش، نمونه ای از توانایی individul برای حل پازل ها و مشکلات انواع مختلفی را می گیریم
14. The boys were given an intelligence test.
[ترجمه ترگمان]بچه ها یه آزمون اطلاعاتی دریافت کردن
[ترجمه گوگل]پسران یک آزمون هوشمندانه دریافت کردند
15. This became even more apparent to us when we tried to devise an intelligence test for horses.
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کردیم یک تست هوش برای اسب ها پیدا کنیم، این موضوع بیشتر به ما آشکار شد
[ترجمه گوگل]وقتی ما سعی کردیم یک آزمایش هوشمند برای اسبها انجام دهیم، این امر برای ما بیشتر آشکار شد