کلمه جو
صفحه اصلی

thieving

انگلیسی به فارسی

دزد، سرقت کردن، دزدی کردن، دزدیدن


انگلیسی به انگلیسی

• thieving means involved in stealing things.

جملات نمونه

1. He got the sack for petty thieving.
[ترجمه ترگمان]اون کیسه رو به خاطر دزدی کوچیک گرفت
[ترجمه گوگل]او جعبه را برای دزدی کوچک گرفت

2. His was a life of thieving and cheating.
[ترجمه ترگمان]زندگی او دزد و متقلب بود
[ترجمه گوگل]او زندگی دزد و تقلب بود

3. You've no right to take that, you thieving swine!
[ترجمه ترگمان]تو حق نداری این کار و بکنی، ای خوک کثیف!
[ترجمه گوگل]شما حق ندارید که آن را بردارید، شما خوک را دزدیده اید!

4. Those thieving kids tried to steal my car.
[ترجمه ترگمان]اون بچه های دزد سعی کردن ماشینمو بدزدن
[ترجمه گوگل]این بچه های دزد تلاش کردند ماشین من را سرقت کنند

5. Some boys were thieving in the supermarket.
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها توی سوپر مارکت دزدی کردن
[ترجمه گوگل]برخی از پسران در سوپر مارکت دزدی کردند

6. He's standing trial for thieving.
[ترجمه ترگمان]او دادگاه را برای دزدی آماده کرده است
[ترجمه گوگل]او محاکمه برای تهدید است

7. He vowed to wreak vengeance on his unfaithful, thieving wife.
[ترجمه ترگمان]اون سوگند خورد که انتقام زنش رو بگیره
[ترجمه گوگل]او قول داد انتقام خود را بر همسر نابخشودنی و دزدی خود بگذارد

8. Take your thieving hands off my radio!
[ترجمه ترگمان]! دستت رو از radio بردار
[ترجمه گوگل]دست های دزد را از رادیوی من بیرون بیاور!

9. What he said about thieving - it's important.
[ترجمه ترگمان]چیزی که راجع به دزدی گفت خیلی مهمه
[ترجمه گوگل]آنچه که او در مورد سرقت گفت - مهم است

10. Thieving needs to be done outside of Deptford - somewhere there are decent things to steal.
[ترجمه ترگمان]Thieving باید بیرون از Deptford انجام بشه جایی که چیزای خوبی برای دزدیدن هست
[ترجمه گوگل]تهدید نیاز به خارج از Deptford انجام می شود - در جایی که چیزهای شایسته ای برای سرقت وجود دارد

11. I suspected about his thieving, but I couldn't prove it at that stage.
[ترجمه ترگمان]من به دزدی او مظنون بودم، اما در آن مرحله نمی توانستم آن را ثابت کنم
[ترجمه گوگل]من در مورد دزدی او مظنون هستم، اما من نمیتوانم در آن مرحله ثابت کنم

12. She gave examples of their thieving, drinking, and other bad habits.
[ترجمه ترگمان]او مثال هایی از دزدی، نوشیدن و دیگر عادات بد می داد
[ترجمه گوگل]او نمونه هایی از دزدی، نوشیدن و سایر عادت های بد را به شما نشان داد

13. He d been thieving again, of course, but it was no big deal really.
[ترجمه ترگمان]البته او دوباره دزدی کرده بود، ولی این موضوع چندان مهم نبود
[ترجمه گوگل]مطمئنا او دوباره دزدی می کند، اما واقعا معامله بزرگی نبود

14. He lives by thieving.
[ترجمه ترگمان]او به وسیله دزدی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او با دزدی زندگی می کند

15. Thieving, fighting, hassling the locals.
[ترجمه ترگمان]Thieving، جنگیدن، hassling کردن افراد محلی
[ترجمه گوگل]ترساندن، مبارزه، مشغول کردن مردم محلی

پیشنهاد کاربران

دزد، کج - دست، دله دزد.

ادامه پیشنهاد. هم در معنی دزد و هم دزدی به کار می رود. بنابراین: دزد و دزدی، کج - دست و کج - دستی.


کلمات دیگر: