(گیاه شناسی - جانورشناسی) نیمه آبزی، نیمه ابزی
semiaquatic
(گیاه شناسی - جانورشناسی) نیمه آبزی، نیمه ابزی
انگلیسی به فارسی
نیمه ابزی
نیمه بلند
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: growing in or near water, as cattails.
• (2) تعریف: living near or spending time in water, as otters.
• partly aquatic, living in water during part of its life (botany, zoology)
جملات نمونه
1. Being semi-aquatic, they are able to catch waterfowl such as mallards and moorhens on the surface.
[ترجمه ترگمان]آن ها نیمه آبی هستند و قادر به گرفتن waterfowl مانند mallards و moorhens روی سطح هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان نیمه آبزی، آنها قادر به گرفتن پرندگان آبزی مانند ماله و moorhens در سطح
[ترجمه گوگل]به عنوان نیمه آبزی، آنها قادر به گرفتن پرندگان آبزی مانند ماله و moorhens در سطح
2. A large semiaquatic rodent(Hydrochoerus hydrochaeris)of tropical South America, having short limbs and a vestigial tail and often attaining lengths of more than 2meters(4feet.
[ترجمه ترگمان]موش صحرایی بزرگ (Hydrochoerus hydrochaeris)از مناطق گرمسیری آمریکای جنوبی با داشتن اندام کوتاه و دم در اغلب به طول بیش از ۲ متر (۴ فوت)می رسد
[ترجمه گوگل]یک جوندگان بزرگ آبشش (Hydrochoerus hydrochaeris) از آمریکای جنوبی گرمسیری، دارای اندام کوتاه و دم دمنده و اغلب طول بیش از 2 متر (4 فیت
[ترجمه گوگل]یک جوندگان بزرگ آبشش (Hydrochoerus hydrochaeris) از آمریکای جنوبی گرمسیری، دارای اندام کوتاه و دم دمنده و اغلب طول بیش از 2 متر (4 فیت
3. He concluded that the animal had probably been semiaquatic, spending significant time in shallow water but returning to land to rest and reproduce.
[ترجمه ترگمان]او نتیجه گرفت که این حیوان احتمالا semiaquatic بوده است و زمان قابل توجهی را در آب کم عمق گذرانده است اما برای استراحت و تولید مجدد به زمین باز می گردد
[ترجمه گوگل]او نتیجه گرفت که این حیوان احتمالا نیمه جاده بود، زمان زیادی را صرف آب کم عمق کرده بود، اما بازگشت به زمین برای استراحت و تکثیر
[ترجمه گوگل]او نتیجه گرفت که این حیوان احتمالا نیمه جاده بود، زمان زیادی را صرف آب کم عمق کرده بود، اما بازگشت به زمین برای استراحت و تکثیر
4. They found that echidnas diverged from platypuses only 19 million to 48 million years ago, meaning that echidnas recently had semiaquatic ancestors and only later recolonized the land.
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که echidnas از ۱۹ میلیون تا ۴۸ میلیون سال پیش از platypuses جدا شد و این بدان معناست که echidnas اخیرا اجداد semiaquatic را داشته است و فقط بعد از آن سرزمین را ترک کرده است
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که اکیدن ها از پلاتپیوس ها تنها 19 میلیون تا 48 میلیون سال پیش از هم جدا شده اند، به این معنی که اکیدن ها اخیرا دارای اجداد نیمه تقسیم شده بودند و تنها بعد زمین را دوباره به زمین کشیدند
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که اکیدن ها از پلاتپیوس ها تنها 19 میلیون تا 48 میلیون سال پیش از هم جدا شده اند، به این معنی که اکیدن ها اخیرا دارای اجداد نیمه تقسیم شده بودند و تنها بعد زمین را دوباره به زمین کشیدند
5. Well adapted to wetland environments, these antelope typically feed on the delta's semiaquatic grasses.
[ترجمه ترگمان]این بزه ای کوهی که متناسب با محیط تالاب هستند، به طور معمول از علف های semiaquatic دلتا تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]به طور مناسب برای محیط های تالاب انطباق داده می شود، این گونه ها به طور معمول بر روی چمن های نیمه دریایی دلتا تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]به طور مناسب برای محیط های تالاب انطباق داده می شود، این گونه ها به طور معمول بر روی چمن های نیمه دریایی دلتا تغذیه می کنند
6. With its gaping maw, hairless body and eyes that sit high on its head, the semiaquatic hippo is one of the most distinctive members of Africa's mammalian menagerie.
[ترجمه ترگمان]با دهان باز، بدن بی موی و چشمانی که بالای سر آن قرار دارند، اسب آبی کوتوله یکی از the اعضای گروه mammalian در آفریقا است
[ترجمه گوگل]با پرتقال خمیده، بدن بی مو و چشمان که بالای سرش نشسته است، حبیبی نیمه لاشه یکی از متمایزترین اعضای حیوانات اهلی افراطی پستانداران است
[ترجمه گوگل]با پرتقال خمیده، بدن بی مو و چشمان که بالای سرش نشسته است، حبیبی نیمه لاشه یکی از متمایزترین اعضای حیوانات اهلی افراطی پستانداران است
کلمات دیگر: