آمنیوتیک
amniotic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to the membrane surrounding an embryo (anatomy, zoology)
صفت ( adjective )
مشتقات: amnionic (adj.)
مشتقات: amnionic (adj.)
• : تعریف: of, concerning, or having an amnion.
جملات نمونه
1. Suspended in amniotic fluid, the fetus is also weightless.
[ترجمه ترگمان]معلق در مایع آمنیوتیک، جنین نیز وزن دارد
[ترجمه گوگل]جنین در معرض مایع آمنیوتیک نیز وزن دارد
[ترجمه گوگل]جنین در معرض مایع آمنیوتیک نیز وزن دارد
2. Semen Cerebrospinal, vaginal, synovial, pleural, pericardial, peritoneal and amniotic fluids.
[ترجمه ترگمان]Semen cerebrospinal، مهبل، synovial، غشای ریه اش، مایع peritoneal و مایع amniotic
[ترجمه گوگل]سیگنال اسپرم، مایعات واژن، سینوویال، پلور، پریکارد، صفاقی و آمنیوتیک
[ترجمه گوگل]سیگنال اسپرم، مایعات واژن، سینوویال، پلور، پریکارد، صفاقی و آمنیوتیک
3. She floated listening on the placid amniotic tides.
[ترجمه ترگمان]در حال گوش دادن به امواج خروشان دریایی بود
[ترجمه گوگل]او در حال گوش دادن به جزر و مد آمنیوتیک پراکنده است
[ترجمه گوگل]او در حال گوش دادن به جزر و مد آمنیوتیک پراکنده است
4. Conclusion Fresh amniotic membrane could be a useful graft material for ocular surface reconstruction.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری غشا آمنیوتیک می تواند مواد graft مفیدی برای بازسازی سطح چشمی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: غشای آمنیون تازه می تواند مواد پیوند مفید برای بازسازی سطح چشم باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: غشای آمنیون تازه می تواند مواد پیوند مفید برای بازسازی سطح چشم باشد
5. Obective To evaluate the clinical efficiency of amniotic membrane transplantation in treatment of conjunctival nevi.
[ترجمه ترگمان]Obective برای ارزیابی بازده بالینی پیوند غشا آمنیوتیک در درمان of nevi
[ترجمه گوگل]Obective برای ارزیابی کارآیی بالینی پیوند غشای آمنیوتیک در درمان عصبی ملتحمه
[ترجمه گوگل]Obective برای ارزیابی کارآیی بالینی پیوند غشای آمنیوتیک در درمان عصبی ملتحمه
6. Amniotic fluid is withdrawn from the amniotic sac by syringe after insertion of a hollow needle into the amnion through the abdominal wall and uterine wall.
[ترجمه ترگمان]مایع amniotic از کیسه amniotic با سرنگ بعد از تزریق یک سوزن فرو رفتگی در داخل دیواره شکم و دیوار رحمی باز می شود
[ترجمه گوگل]مایع آمنیوتیک پس از قرار دادن یک سوزن توخالی به داخل آمنیون از طریق دیواره شکم و دیواره رحم، از سرنگ آمنیوتیک توسط سرنگ خارج می شود
[ترجمه گوگل]مایع آمنیوتیک پس از قرار دادن یک سوزن توخالی به داخل آمنیون از طریق دیواره شکم و دیواره رحم، از سرنگ آمنیوتیک توسط سرنگ خارج می شود
7. Objective To investigate the effect of amniotic membrane transplantation on initial corneal wound healing after photorefractive keratectomy(PRK).
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر پیوند غشا آمنیوتیک به درمان زخم اولیه پس از photorefractive keratectomy (PRK)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر پیوند غشای آمنیوتیک در بهبود زخم اولیه قرنیه پس از کراتکتومی فوتورفراکتیک (PRK)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر پیوند غشای آمنیوتیک در بهبود زخم اولیه قرنیه پس از کراتکتومی فوتورفراکتیک (PRK)
8. Nursing methods of preserving and making of human amniotic membrane was introduced.
[ترجمه ترگمان]روش های پرستاری و نگهداری از غشا آمنیوتیک انسان، معرفی شد
[ترجمه گوگل]روشهای پرستاری حفظ و ساخت غشای آمنیوتیک انسان معرفی شد
[ترجمه گوگل]روشهای پرستاری حفظ و ساخت غشای آمنیوتیک انسان معرفی شد
9. Objective To evaluate the therapeutic effects of amniotic membrane transplantation ( AMT ) for ocular surface disorders.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات درمانی پیوند غشا آمنیوتیک برای اختلالات چشمی چشمی
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات درمانی پیوند غشای آمنیون (AMT) برای اختلالات سطح چشم
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات درمانی پیوند غشای آمنیون (AMT) برای اختلالات سطح چشم
10. Amniotic fluid embolization can have the same outcome as a large saddle pulmonary embolus.
[ترجمه ترگمان]embolization سیال amniotic می توانند نتیجه مشابهی به عنوان یک embolus ریوی بزرگ داشته باشند
[ترجمه گوگل]آمبولی آمنیوتیک می تواند نتایج مشابهی با آمبول های ریه بزرگی داشته باشد
[ترجمه گوگل]آمبولی آمنیوتیک می تواند نتایج مشابهی با آمبول های ریه بزرگی داشته باشد
11. A protective fluid - filled amniotic sac encloses and cushions the fetus.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه پر از مایع اطراف جنین و cushions جنین
[ترجمه گوگل]یک مایع محافظ - پر از آمنیوتیک پر شده و محکم جنین است
[ترجمه گوگل]یک مایع محافظ - پر از آمنیوتیک پر شده و محکم جنین است
12. Hepatology Digest: Amniotic fluid is said to contain a wide variety of useful cells. Could you comment about obtaining cells in this manner?
[ترجمه ترگمان]Hepatology Hepatology: مایع amniotic حاوی طیف وسیعی از سلول های مفید است آیا می توانید در مورد به دست آوردن سلول ها در این روش نظر بدهید؟
[ترجمه گوگل]Digest: Hepatology: مایع آمنیوتیک حاوی طیف گسترده ای از سلول های مفید است آیا می توانید در مورد به دست آوردن سلول ها در این مورد نظر دهید؟
[ترجمه گوگل]Digest: Hepatology: مایع آمنیوتیک حاوی طیف گسترده ای از سلول های مفید است آیا می توانید در مورد به دست آوردن سلول ها در این مورد نظر دهید؟
13. A developing baby floats in sterile amniotic fluid, protected from bumps — and bugs.
[ترجمه ترگمان]یک نوزاد در حال توسعه در مایع آمنیوتیک استریل، از bumps و حشرات محافظت می کند
[ترجمه گوگل]کودک در حال رشد در مایع آمنیوتیک استریل شناور، محافظت شده در برابر ضربه - و اشکالات
[ترجمه گوگل]کودک در حال رشد در مایع آمنیوتیک استریل شناور، محافظت شده در برابر ضربه - و اشکالات
14. Amniotic fluid index(AFI) and coagulogram markers were compared before and after treatment in three groups.
[ترجمه ترگمان]شاخص مایع amniotic (AFI)و مارکرهای coagulogram قبل و بعد از درمان در سه گروه مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]شاخص های مایع آمنیوتیک (AFI) و نشانگر کوآگولوگرافی قبل و بعد از درمان در سه گروه مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]شاخص های مایع آمنیوتیک (AFI) و نشانگر کوآگولوگرافی قبل و بعد از درمان در سه گروه مقایسه شدند
پیشنهاد کاربران
amniotic ( زیستشناسی )
واژه مصوب: درونشامهای
تعریف: مربوط به درونشامۀ رویان
واژه مصوب: درونشامهای
تعریف: مربوط به درونشامۀ رویان
کلمات دیگر: