کلمه جو
صفحه اصلی

wizardly

انگلیسی به فارسی

جادوگر


انگلیسی به انگلیسی

• resembling a wizard in amazing ability or magic-like powers; excellent, extremely clever

جملات نمونه

1. While notable for its laboratories and the famous wizardly breakthroughs conceived there, Shahibdiya is most famous as the birthplace – or laboratory – that created the Orcs.
[ترجمه ترگمان]در حالی که قابل توجه برای آزمایشگاه ها و دستاوردهای مشهور wizardly در آنجا وجود دارد، Shahibdiya به عنوان محل تولد و یا آزمایشگاه - که او رک ها را ایجاد کرده است معروف است
[ترجمه گوگل]در حالی که برای آزمایشگاه ها و پیشرفت های جادوئی مشهور در آنجا وجود دارد، شهیدبدیها مشهور به عنوان محل تولد یا آزمایشگاه است که اورک ها را ایجاد کردند

2. Storyboard Artist Benton Jew found inspiration for this wizardly Jedi Master in a most unlikely source.
[ترجمه ترگمان]Jew Benton، هنرمند Storyboard، به نظر بسیار بعید به این wizardly Jedi (Master Jedi)رسید
[ترجمه گوگل]هنرمند داستان نویسی بنتون یهودی الهام بخش این کارگردان جادوگر جادویی را در منبع نامحدودی یافت

3. Today was a wizardly day for me!
[ترجمه ترگمان]امروز روز wizardly برای من بود!
[ترجمه گوگل]امروز یک روز جادوگر برای من بود!

4. Visitor A: There is something more wizardly!
[ترجمه ترگمان]مهمان های: چیزی بیشتر از این وجود دارد!
[ترجمه گوگل]بازدید کننده A چیزی جالب تر وجود دارد!

5. The wizardly behavior of SAR is to absorb large amount of water and keep water from evaporation.
[ترجمه ترگمان]رفتار wizardly SAR این است که مقدار زیادی آب را جذب کرده و آب را تبخیر حفظ کند
[ترجمه گوگل]رفتار جادوگر SAR مقدار زیادی آب را جذب می کند و از تبخیر آب جلوگیری می کند

6. I've run across these wizardly beasts a number of times in my career.
[ترجمه ترگمان]چندین بار در حرفه خود به این جانوران wizardly برخورد کرده ام
[ترجمه گوگل]من در این حیوانات جادوئی تعدادی بار در زندگی حرفه ای خودم را اجرا کردم

7. Treading on the historical footprints, along with the pure nature essence, now, let us start a wizardly journey of northern Europe life!
[ترجمه ترگمان]رد پاها بر روی رد پاها به همراه ماهیت پاک طبیعت، اکنون، اجازه دهید سفر wizardly از زندگی اروپای شمالی را آغاز کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با تکیه بر پدیده های تاریخی و ماهیت خالص طبیعت، ما یک سفر جادویی از زندگی شمال اروپا را آغاز می کنیم!

8. Lakes in the master would be too many to count, mostly move in and out with wizardly elusiveness, I have the honor to follow good learning skill in qing.
[ترجمه ترگمان]دریاچه های اصلی خیلی برای شمارش زیاد است، بیشتر در داخل و خارج از \"wizardly elusiveness\" حرکت می کنند، من افتخار دارم که مهارت یادگیری خوب را در qing دنبال کنم
[ترجمه گوگل]دریاچه ها در استاد برای شمارش بیش از حد زیاد هستند، عمدتا با فریبندگی وحشیانه حرکت می کنند، من افتخار می کنم که به یادگیری مهارت های خوب در چینگ پی ببرم

9. Few beings in the history of the Realms have become as powerful in both priestly and wizardly magics as this innocent elf.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از موجودات در تاریخ قلمرو در هر دو جادوگر و هم از جادو به عنوان یک جن بی گناه قدرتمند شده اند
[ترجمه گوگل]اندیشه های اندکی در تاریخ قلمرو ها به عنوان قدرتمند در هر دو جادوگرایی جادوئی و جادویی به عنوان این خدای بی گناه تبدیل شده اند

10. Few beings have ever been as powerful in both the priestly and wizardly forms of magic as the young girl from the circus.
[ترجمه ترگمان]موجودات کمی تا به حال به اندازه دختر جوان از سیرک هم به اندازه دختر جوان قدرتمند و قدرتمند بوده اند
[ترجمه گوگل]به عنوان دختر جوان از سیرک، موجودات کمی تا به حال به عنوان قدرتمند در هر دو شکل وحشیانه و جادوگر جادویی بوده اند

11. But the industrialism breaks its close structure and gives birth to a variational and wizardly urban life.
[ترجمه ترگمان]اما صنعت industrialism ساختار نزدیک خود را می شکند و زندگی شهری variational و wizardly را به دنیا می آورد
[ترجمه گوگل]اما صنعتگرایی ساختار نزدیک خود را از بین می برد و زندگی شهری و جادویی شهری را به وجود می آورد


کلمات دیگر: