کلمه جو
صفحه اصلی

thick skin

انگلیسی به انگلیسی

• elephant's skin; lack of sensitivity

جملات نمونه

1. You need a thick skin to be a headmaster.
[ترجمه اکرم حسینی] برای مدیر مدرسه بودن، باید پوست کلفت باشی.
[ترجمه ترگمان]به پوست ضخیم احتیاج داری که مدیر مدرسه باشی
[ترجمه گوگل]شما یک پوست ضخیم به عنوان سرپرست نیاز دارید

2. You need a thick skin to be a politician.
[ترجمه ترگمان]شما به یک پوست کلفت احتیاج دارید که یک سیاست مدار باشد
[ترجمه گوگل]شما یک پوست ضخیم دارید تا یک سیاستمدار باشید

3. This is where you need to develop the thick skin.
[ترجمه ترگمان]این جایی است که باید پوست ضخیم را توسعه دهید
[ترجمه گوگل]این جایی است که شما نیاز به توسعه پوست ضخیم دارید

4. It requires a high level of stamina, a thick skin and a flexible mind.
[ترجمه ترگمان]این کار نیازمند سطح بالایی از استقامت، پوست ضخیم و ذهن انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]این نیاز به سطح بالایی از استقامت، پوست ضخیم و ذهن انعطاف پذیر دارد

5. They have a good, thick skin.
[ترجمه ترگمان]پوست خیلی خوبی دارند
[ترجمه گوگل]آنها یک پوست خوب و ضخیم دارند

6. A clear brow argues A thick skin.
[ترجمه ترگمان]پیشانی صاف و صاف، پوستی ضخیم دارد
[ترجمه گوگل]یک براق روشن استدلال می کند پوست ضخیم است

7. As with all hams, the thick skin is removed before sale or serving.
[ترجمه ترگمان]همانند همه ران ها، پوست ضخیم قبل از فروش یا خدمت برداشته می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که با تمام سیب زمینی ها، پوست ضخیم قبل از فروش یا خدمت حذف می شود

8. You have to have a thick skin in this modern world, but if you can grow it, more power to you.
[ترجمه ترگمان]باید پوست کلفتی در این جهان امروزی داشته باشی، اما اگر بتوانی آن را بزرگ تر کنی، قدرت بیشتری به تو می دهد
[ترجمه گوگل]شما باید پوست ضخیم در این جهان مدرن داشته باشید، اما اگر بتوانید آن را رشد دهید، قدرت بیشتری برای شما خواهد داشت

9. The grapes have a thick skin peel which offers protection against rot.
[ترجمه ترگمان]انگور، پوست ضخیمی دارد که در برابر فساد حفاظت می کند
[ترجمه گوگل]انگور دارای پوست پوستی ضخیم است که محافظت در برابر پوسیدگی را ارائه می دهد

10. All three ? scalp thick skin grafts: the use of scalp transplant.
[ترجمه ترگمان]هر سه تاش؟ مشکل پوست سر پوست - استفاده از پوست سرش -
[ترجمه گوگل]هر سه ؟ پیوند پوست ضخیم پوست با استفاده از پیوند پوست سر

11. He has an honest a thick skin, and never cares a bit about other people's criticisms.
[ترجمه ترگمان]او پوست ضخیمی دارد و هیچ وقت به انتقاد دیگران اهمیت نمی دهد
[ترجمه گوگل]او دارای یک پوست ضخیم است و هرگز به نقدهای دیگران اهمیت نمی دهد

12. He had grown a thick skin about the hurts he gave women.
[ترجمه ترگمان]پوست بلندی داشت که به زن ها می داد
[ترجمه گوگل]او یک پوست ضخیم در مورد آسیب هایی که به زنان داده بود، رشد کرده بود

13. Method: Jieya dermal and auto - blade - thick skin pieces for composite transplantation were used.
[ترجمه ترگمان]روش: dermal پوستی Jieya و قطعات ضخیم پوستی برای پیوند کامپوزیت استفاده شد
[ترجمه گوگل]روش Jieya پوستی و تیغه ای - تکه های پوست ضخیم برای پیوند کامپوزیتی استفاده شد

14. Avocado is a large green fruit with thick skin.
[ترجمه ترگمان]Avocado یک میوه سبز بزرگ با پوست ضخیم است
[ترجمه گوگل]آووکادو یک میوه سبز بزرگ با پوست ضخیم است

پیشنهاد کاربران

گردن کلفت ، یا آدم های به اصطلاح پوست کلفت رو میگن

پوست کلفت


کلمات دیگر: