(باز بی رنگ و بلورین: c4h4n2o2 ) اوراسیل
uracil
(باز بی رنگ و بلورین: c4h4n2o2 ) اوراسیل
انگلیسی به فارسی
(باز بیرنگ و بلورین: C4H4N2O2 ) اوراسیل
اوراکیل
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a pyrimidine compound essential to life, important in metabolism and as a precursor of RNA.
• derivative of pyrimidine that is a basic constituent of rna and is used in biochemical research
جملات نمونه
1. Normal Raman and surface-enhanced Raman Scattering Spectroscopy of uracil and 5-halide uracils have been obtained and compared.
[ترجمه ترگمان]رامان عادی و طیف سنجی رامان تشدید شده توسط اسپکتروسکوپی و ۵ - هالید بدست آمد و مقایسه شد
[ترجمه گوگل]طیف کامپوزیتی رامان پراکندگی رامان و رامان معمولی اوراسیل و اوره های هیدیل 5-هالید دریافت شده و مقایسه شده اند
[ترجمه گوگل]طیف کامپوزیتی رامان پراکندگی رامان و رامان معمولی اوراسیل و اوره های هیدیل 5-هالید دریافت شده و مقایسه شده اند
2. Synthesis method of 6 - methyl uracil was studied.
[ترجمه ترگمان]روش سنتز مشتقات ۶ - متیل آرژینین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش سنتز 6 - متیل اوراسیل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش سنتز 6 - متیل اوراسیل مورد مطالعه قرار گرفت
3. Uracil -- a pyrimidine found in RNA that base - pares with adenine.
[ترجمه ترگمان]uracil - - یک پیریمیدین در RNA که دارای pares با adenine است کشف شده است
[ترجمه گوگل]اوراسیل - پرییمیدین موجود در RNA که پایه - پارس با آدنین است
[ترجمه گوگل]اوراسیل - پرییمیدین موجود در RNA که پایه - پارس با آدنین است
4. Nucleobases, in this case uracil and xanthine, are the components that make up two of the most important parts of any Earth-bound life form, DNA and RNA.
[ترجمه ترگمان]Nucleobases، با حروف this و xanthine، اجزایی هستند که دو بخش از مهم ترین بخش های هر نوع زندگی پیوند به زمین، DNA و RNA را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]هسته های هسته ای، در این مورد اوراسیل و زانتین، اجزای تشکیل دهنده دو بخش مهم از هر نوع زندگی حیوانی، DNA و RNA را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]هسته های هسته ای، در این مورد اوراسیل و زانتین، اجزای تشکیل دهنده دو بخش مهم از هر نوع زندگی حیوانی، DNA و RNA را تشکیل می دهند
5. What is the main way that uracil is created in DNA and why is the bad?
[ترجمه ترگمان]راه اصلی که باه اش در دی ان ای خلق شد چیست و چرا بد است؟
[ترجمه گوگل]راه اصلی این است که اوراسیل در DNA ایجاد شده است و چرا بد است؟
[ترجمه گوگل]راه اصلی این است که اوراسیل در DNA ایجاد شده است و چرا بد است؟
6. Diagram the steps executed in the uracil repair system that are UNIQUE to this repair system.
[ترجمه ترگمان]نمودار مراحل اجرا شده در سیستم تعمیر HLA که منحصر به این سیستم تعمیر هستند
[ترجمه گوگل]نمودار مراحل اجرا شده در سیستم تعمیر اوراسیل که به این سیستم تعمیر و نگهداری منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]نمودار مراحل اجرا شده در سیستم تعمیر اوراسیل که به این سیستم تعمیر و نگهداری منحصر به فرد است
7. Conclusion: Uracil and fuzinoside may be the cardiotonic components of aconite roots.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: uracil و fuzinoside ممکن است اجزای cardiotonic ریشه های aconite باشند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اوراسیل و فوزینوئید ممکن است مولکول های قلب و عروق ریشه آکونیت باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اوراسیل و فوزینوئید ممکن است مولکول های قلب و عروق ریشه آکونیت باشد
8. Animal experiments demonstrated that uracil and uridine were capabie of lowering the elevated serum aldolase level of mice suffering from experimental myotonia.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها انجام شده بر روی حیوانات نشان داد که مو و uridine capabie از پایین آوردن سطح elevated سرم of از موش های آزمایشگاهی هستند
[ترجمه گوگل]آزمایشات حیوانی نشان داد که اوراسیل و uridine قادر به کاهش سطح سرمی الوداسیون موشهای مبتلا به ماوتونای تجربی هستند
[ترجمه گوگل]آزمایشات حیوانی نشان داد که اوراسیل و uridine قادر به کاهش سطح سرمی الوداسیون موشهای مبتلا به ماوتونای تجربی هستند
9. In this paper, we have devoted our efforts to design and prepare acyclic nucleosides, 8-bromo adenosine derivatives and 5-iodo uracil derivatives.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما تلاش های خود را برای طراحی و آماده سازی acyclic nucleosides، مشتقات adenosine ۸ - bromo adenosine و مشتقات β - iodo، اختصاص داده ایم
[ترجمه گوگل]در این مقاله تلاش های ما برای طراحی و آماده سازی نوکلئوزید های آکسیکلیک، مشتقات 8-bromo آدنوزین و مشتقات 5-یدو اوراکیل اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله تلاش های ما برای طراحی و آماده سازی نوکلئوزید های آکسیکلیک، مشتقات 8-bromo آدنوزین و مشتقات 5-یدو اوراکیل اختصاص داده شده است
10. TLC Scanning method for the detection and quality control of Uracil is established.
[ترجمه ترگمان]روش اسکن TLC برای تشخیص و کنترل کیفیت uracil ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]روش TLC اسکن برای شناسایی و کنترل کیفیت اوراسیل ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]روش TLC اسکن برای شناسایی و کنترل کیفیت اوراسیل ایجاد شده است
11. The most abundant bases are cytosine, thiamine, and uracil ( pyrimidines ) and adenine and guanine ( purines ) .
[ترجمه ترگمان]The، cytosine، thiamine، and (pyrimidines)و adenine (purines)هستند
[ترجمه گوگل]شایع ترین پایگاه های سیتوزین، تیامین و اوراسیل (پیریمیدین ها) و آدنین و گوانین (پورین ها) هستند
[ترجمه گوگل]شایع ترین پایگاه های سیتوزین، تیامین و اوراسیل (پیریمیدین ها) و آدنین و گوانین (پورین ها) هستند
12. Analysis of the resulting cytosine methylation patterns with the highest resolution is achieved after sodium bisulfite treatment, deaminating nonmethylated cytosines to uracil.
[ترجمه ترگمان]deaminating nonmethylated cytosines با اوراسیل، تجزیه و تحلیل الگوهای متیلاسیون DNA حاصل با بالاترین رزولوشن پس از درمان bisulfite سدیم بدست می آید
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل الگوهای متیلاسیون سیتوزین با بالاترین رزولوشن پس از درمان سدیم بیسولفیت به دست می آید، از بین بردن سیتوزین غیرمکتیل شده به اوراسیل
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل الگوهای متیلاسیون سیتوزین با بالاترین رزولوشن پس از درمان سدیم بیسولفیت به دست می آید، از بین بردن سیتوزین غیرمکتیل شده به اوراسیل
13. In the end, the effects of methylation on the properties of uracil and adenine-uracil base pair have been investigated.
[ترجمه ترگمان]در پایان، اثرات متیلاسیون DNA با شناسه پاب کم adenine و آدنین مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در نهایت اثرات متیلاسیون بر خواص اوراسیل و جفت پایه آدنینی اوراسیل بررسی شده است
[ترجمه گوگل]در نهایت اثرات متیلاسیون بر خواص اوراسیل و جفت پایه آدنینی اوراسیل بررسی شده است
14. A white, odorless powder, C9H12N2O that is the nucleoside of uracil, important in carbohydrate metabolism, and used in biochemical experiments.
[ترجمه ترگمان]پودر سفید و بی بو، C۹H۱۲N۲O که در متابولیسم کربو هیدرات ها بسیار مهم است و در آزمایش ها بیوشیمیایی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک پودر سفید و بی بو، C9H12N2O که هسته ای از اوراسیل است، مهم در متابولیسم کربوهیدرات است و مورد استفاده در آزمایش های بیوشیمی است
[ترجمه گوگل]یک پودر سفید و بی بو، C9H12N2O که هسته ای از اوراسیل است، مهم در متابولیسم کربوهیدرات است و مورد استفاده در آزمایش های بیوشیمی است
کلمات دیگر: