• lacking justification, without an explanation, just like that, without any apparent reason
without reason
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Custom without reason is but ancient error.
[ترجمه ترگمان]سفارشی بدون دلیل، خطای قدیمی است
[ترجمه گوگل]سفارشی بدون دلیل، اما خطای باستانی است
[ترجمه گوگل]سفارشی بدون دلیل، اما خطای باستانی است
2. A man without reason is a beast in season.
[ترجمه مریم] انسان بدون خرد چهارپایی بیش نیست.
[ترجمه ترگمان] یه مرد بدون دلیل، یه حیوون توی فصل است[ترجمه گوگل]یک مرد بدون دلیل، جانور در فصل است
3. Love is without reason.
[ترجمه ترگمان]عشق بی عقل است
[ترجمه گوگل]عشق بدون دلیل است
[ترجمه گوگل]عشق بدون دلیل است
4. The question is without reason.
[ترجمه ترگمان]سوال بدون دلیل است
[ترجمه گوگل]سوال بدون دلیل است
[ترجمه گوگل]سوال بدون دلیل است
5. In a dream, things change suddenly, without reason.
[ترجمه ترگمان]در رویا همه چیز ناگهان تغییر می کند، بدون دلیل
[ترجمه گوگل]در یک رویا چیزها به طور ناگهانی تغییر می کنند بدون هیچ دلیلی
[ترجمه گوگل]در یک رویا چیزها به طور ناگهانی تغییر می کنند بدون هیچ دلیلی
6. Is nosebleed of without reason shedding is leukaemia augural?
[ترجمه ترگمان]آیا خونریزی خونی خونریزی خونی است؟
[ترجمه گوگل]آیا خونریزی بدون علت از بین می رود؟ لوسمی عصبی چیست؟
[ترجمه گوگل]آیا خونریزی بدون علت از بین می رود؟ لوسمی عصبی چیست؟
7. But you are not without reason, I and you fight.
[ترجمه ترگمان]اما تو بی دلیل نیستی، من و تو می جنگیم
[ترجمه گوگل]اما شما بدون دلیل نیستید، من و شما مبارزه می کنید
[ترجمه گوگل]اما شما بدون دلیل نیستید، من و شما مبارزه می کنید
8. After all, I can't dig a grave without reason . I'm no amateur gravedigger.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من بدون دلیل نمی تونم یه قبر بکنم من یه قبرکن حرفه ای نیستم
[ترجمه گوگل]پس از همه، من نمی توانم بدون ذهنت قبر بسازم من هیچ گیرنده آماتوری هستم
[ترجمه گوگل]پس از همه، من نمی توانم بدون ذهنت قبر بسازم من هیچ گیرنده آماتوری هستم
9. Without reason, my eye crystalline lens tear, unconscious, the drop dribbles down.
[ترجمه ترگمان]بدون دلیل، لنز بلورین چشم من، ناخودآگاه، فرو می ریزد، و قطره از بین می رود
[ترجمه گوگل]بدون دلیل، لنز کریستال چشم من پاره، ناخودآگاه، قطره dribbles پایین
[ترجمه گوگل]بدون دلیل، لنز کریستال چشم من پاره، ناخودآگاه، قطره dribbles پایین
10. Leonid Pushkin: You are professional. You do not without reason.
[ترجمه ترگمان]از پوشکین: شما حرفه ای هستید تو بی دلیل نیستی
[ترجمه گوگل]لئونید پوشکین شما حرفه ای هستید شما بدون دلیل نیستید
[ترجمه گوگل]لئونید پوشکین شما حرفه ای هستید شما بدون دلیل نیستید
11. There is no photographing without reason, and there is nothing to be photographed without sake.
[ترجمه ترگمان]هیچ عکس گرفتن بدون دلیل وجود ندارد، و بدون دلیل هیچ عکسی برای عکاسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ عکاسی بدون دلیل وجود ندارد و هیچ چیز برای عکسبرداری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ عکاسی بدون دلیل وجود ندارد و هیچ چیز برای عکسبرداری وجود ندارد
12. Don't scold the child without reason.
[ترجمه ترگمان]اون بچه رو بدون دلیل سرزنش نکن
[ترجمه گوگل]فرزند را بدون هیچ دلیلی سرزنش نکنید
[ترجمه گوگل]فرزند را بدون هیچ دلیلی سرزنش نکنید
13. If delay acceptance will exceed three months without reason, that will be treated as goods rejected midway.
[ترجمه ترگمان]اگر پذیرش تاخیر بیش از سه ماه طول بکشد، بدون دلیل، آن تحت عنوان کالاهای رد شده در وسط قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اگر پذیرش تاخیر بدون دلیل به سه ماه دیگر برسد، این امر به عنوان کالایی رد می شود که در نیمه راه به سر می برد
[ترجمه گوگل]اگر پذیرش تاخیر بدون دلیل به سه ماه دیگر برسد، این امر به عنوان کالایی رد می شود که در نیمه راه به سر می برد
14. The Spartans were anxious about the state of affairs within the Peloponnese, and not without reason.
[ترجمه ترگمان]The از وضع امور خارجه نگران بودند و بی آن که عقل خود را از دست بدهند
[ترجمه گوگل]اسپارتها در مورد وضعیت امور درون پلپونوس مشتاق بودند و بدون هیچ دلیلی
[ترجمه گوگل]اسپارتها در مورد وضعیت امور درون پلپونوس مشتاق بودند و بدون هیچ دلیلی
کلمات دیگر: