کلمه جو
صفحه اصلی

think out


کاملا مورد تفکر قرار دادن، تا پایان کار را سنجیدن، مورد بررسی دقیق قرار دادن

انگلیسی به فارسی

فکر کن


انگلیسی به انگلیسی

• consider extensively; decide after having thought

جملات نمونه

1. I must think out this difficult question.
[ترجمه ترگمان]باید به این سوال سخت فکر کنم
[ترجمه گوگل]من باید این سوال دشوار را تصور کنم

2. Think out your answer before you start writing.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع به نوشتن، به جواب خود فکر کنید
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، پاسخ خود را بیابید

3. They consider that they think out their problems, but it is feeling or desire which really rules their conduct.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که آن ها به مشکلات خود فکر می کنند، اما این احساس یا میلی است که واقعا رفتار آن ها را نقض می کند
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که مشکلاتشان را در نظر میگیرند، اما احساس یا میل آنهاست که واقعا رفتار آنها را کنترل میکند

4. Ministers are too overburdened with engagements to think out effectively what they want to do.
[ترجمه ترگمان]وزرا برای فکر کردن به آنچه که می خواهند انجام دهند بیش از حد سنگین است
[ترجمه گوگل]وزیران با مشکلات زیادی مواجه می شوند تا به طور موثر آنچه را که می خواهند انجام دهند

5. You mush experiment, reason, think out new derices.
[ترجمه ترگمان]شما این تجربه را mush، منطقی فکر کنید، derices جدید را فکر کنید
[ترجمه گوگل]شما آزمایش، دلخواه، تفکر جدید را می فهمید

6. I am earnestly hoped that you can think out a better solution.
[ترجمه ترگمان]واقعا امیدوار بودم که شما بتوانید راه حل بهتری پیدا کنید
[ترجمه گوگل]من به شدت امیدوارم که بتوانید یک راه حل بهتر را بیاموزید

7. Think out how to write melody to the song.
[ترجمه ترگمان]به این فکر کنید که چطور ملودی را به آهنگ بنویسید
[ترجمه گوگل]فکر کنید چگونه ملودی را به آهنگ بسپارید

8. You must think out for yourself what this means to your family.
[ترجمه ترگمان]شما باید به خودتان فکر کنید که این چه معنی برای خانواده شما دارد
[ترجمه گوگل]شما باید برای خودتان فکر کنید که این به معنی خانواده شما است

9. Tet the students think out the questions activity.
[ترجمه ترگمان]به دانش آموزان کمک کنید تا به فعالیت های سوالات فکر کنند
[ترجمه گوگل]دانشجویان Tet فعالیت های سوالات را در نظر می گیرند

10. Please think loud; think out of the box. B: Right. This is the way of brain storming.
[ترجمه ترگمان]لطفا بلند فکر کنید؛ از جعبه فکر کنید ب: درست این روش حمله به مغز است
[ترجمه گوگل]لطفا با صدای بلند فکر کنید ذهنت رو فراتر ببر ب راست این روش طوفان مغزی است

11. Think out the proper solution to the complicated problem.
[ترجمه ترگمان]به راه حل مناسب برای مشکل پیچیده فکر کنید
[ترجمه گوگل]راه حل مناسب برای مشکل پیچیده را در نظر بگیرید

12. We must think out a plan for deveoping the business.
[ترجمه ترگمان]ما باید راجع به این موضوع فکر کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید یک طرح برای deveoping کسب و کار فکر می کنم

13. That male go now all still can not think out answer to!
[ترجمه ترگمان]اون مرد حالا همه شون هنوز نمی تونن به این جواب فکر کنن!
[ترجمه گوگل]این مرد هم اکنون تمام نمی تواند پاسخگو باشد!

14. We have think out a way to explain it.
[ترجمه ترگمان] یه راهی برای توضیح دادنش داریم
[ترجمه گوگل]ما راه را برای توضیح آن فکر می کنیم

پیشنهاد کاربران

ابداع کردن

فکر کردن برای تصمیم عقلایی

تدبیر کردن

به دقت و کاملا فکر کردن به، همه ی جوانب کاری را سنجیدن/چاره اندیشی، تدبیر کردن


کلمات دیگر: