کلمه جو
صفحه اصلی

semiology


نشان رسانه شناسی، نشانه شناسی، نشانه شناسی عمومی، گفتاردرعلائم ناخوشیها

انگلیسی به فارسی

نشان رسانهشناسی، نشانه شناسی، نشانه شناسی عمومی


نشانه شناسی


انگلیسی به انگلیسی

• study of signs and symbols (also semeiology)

جملات نمونه

1. It is arguable that the theoretical trappings of semiology have nothing to do with the interpretations of striptease and wrestling.
[ترجمه ترگمان]می توان ادعا کرد که تجملات نظری of ارتباطی با تفاسیر of و کشتی ندارد
[ترجمه گوگل]استدلال می کند که تئوری های تئوری نیمه نویسی هیچ ارتباطی با تفسیر های استریپ کردن و کشتی ندارد

2. Essentially semiology proposed the systematic analysis of cultural behaviour.
[ترجمه ترگمان]اساسا semiology تحلیل نظاممند رفتار فرهنگی را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]اساسا نیمی از تجزیه و تحلیل سیستماتیک رفتار فرهنگی را پیشنهاد داد

3. With the help of semiology, the understanding from various respects of the implication and the strengthening of structural analysis of the symbol of image in Chinese can be achieved.
[ترجمه ترگمان]با کمک of، درک از جنبه های مختلف مفهوم و تقویت تحلیل ساختاری نماد تصویر در چین می تواند به دست آید
[ترجمه گوگل]با کمک نیمه شناسی، درک از جنبه های مختلف پیام و تقویت تحلیل ساختاری نماد تصویر در چینی می تواند به دست آید

4. It is obvious that the semiology and its connotation are the important elements, which cannot be ignored in modern design.
[ترجمه ترگمان]واضح است که the و معنای آن عناصر مهمی هستند که نمی توانند در طراحی مدرن نادیده گرفته شوند
[ترجمه گوگل]واضح است که نیمی از علم و متون آن عناصر مهم هستند که در طراحی مدرن نمیتوان آنها را نادیده گرفت

5. This text proceeds with semiology and angle of symbol consumption, regard mobile phone as intermediaries, have made overall and deep analysis to its' consumption characteristic .
[ترجمه ترگمان]این متن با semiology و زاویه مصرف نماد، با توجه به تلفن همراه به عنوان واسطه ها، به طور کلی و عمیق به مشخصه مصرفی خود تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]این متن با استفاده از نشانه شناسی و زاویه مصرف نماد، تلفن همراه را به عنوان واسطه در نظر می گیرد، تجزیه و تحلیل عمیق و عمیق را به �ویژگی مصرف� تبدیل کرده است

6. The Saussrean linguistics and semiology focuses its study on linguistic and semiotic signs in social communication while the Peircean semiotics on the signs in the cognition of man as a biologic body.
[ترجمه ترگمان]زبان شناسی Saussrean و semiology، مطالعه خود را بر روی علایم زبان شناسی و semiotic در ارتباطات اجتماعی متمرکز می کند در حالی که Peircean semiotics به نشانه ها در شناخت انسان به عنوان جسم بیولوژیکی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]زبان شناسی و نیمه شناسی سوزیری مطالعه خود را بر نشانه های زبانی و نشانه ای در ارتباطات اجتماعی متمرکز می کند در حالیکه Semiotics Peircean بر روی علائم شناخت انسان به عنوان یک بدن بیولوژیک

7. In practice, Barthes uses the Semiology method to analyze mythical language, the political language, written clothing language, etc. In last" Camera Lucida ", the shade of Semiology still exists.
[ترجمه ترگمان]در عمل بارت از روش semiology استفاده می کند تا زبان اساطیری، زبان سیاسی، زبان نوشتاری و غیره را تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه گوگل]در عمل، بارت از روش نیمه شناسی برای تحلیل زبان اساطیری، زبان سیاسی، زبان لباس نوشته شده و استفاده می کند در آخرین Camera Lucida، سایه نیمه شناسی هنوز وجود دارد

8. Semiology is theory and method of studying symbol, it will indicate the symbol will be formed by anything, controlled by anything.
[ترجمه ترگمان]semiology یک تئوری و روش مطالعه نماد است، و نشان می دهد که نماد به وسیله هر چیزی شکل می گیرد و توسط هر چیزی کنترل می شود
[ترجمه گوگل]نیمه شناسی تئوری و روش مطالعه نماد است، نشان می دهد که نماد توسط هر چیزی ساخته می شود که توسط هر چیزی کنترل می شود

9. The application of the semiology theory in interesting product design was discussed with basic principle of semiology and relevant knowledge of symbol communication and cognition.
[ترجمه ترگمان]کاربرد تیوری semiology در طراحی محصول جالب با اصل اساسی of و دانش مرتبط از ارتباط و شناخت نماد مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]استفاده از تئوری نیمی گرایی در طراحی محصول جالب با اصل اساسی نانو گرایی و دانش مربوط به ارتباطات و شناخت نماد مورد بحث قرار گرفت

10. Based on Semiology, the passage explores the influence of star spokesman in TV advertisement, with a way of jurisprudence of abstract research.
[ترجمه ترگمان]بر پایه semiology، این متن تاثیر سخنگوی ستاره در تبلیغات تلویزیونی را با روش فقهی تحقیق انتزاعی مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بر اساس نیمه شناسی، این بخش به بررسی تاثیر سخنرانی ستارگان در تبلیغات تلویزیونی و روش فقه تحقیق انتزاعی می پردازد

11. Barthes then set out to develop semiology thanks to a framework supplied by Saussure's study of the linguistic signs.
[ترجمه ترگمان]سپس بارت به کمک چارچوب ارائه شده از سوی سوسور، نشانه های زبانی را توسعه داد
[ترجمه گوگل]بارت پس از آن به توسعه چارچوب نیمه علمی به یک چارچوب ارائه شده توسط مطالعه Saussure از علائم زبانی بود

12. It is obvious that semiology has something to do with the life and literature of ethnic minority.
[ترجمه ترگمان]واضح است که semiology ارتباطی با زندگی و ادبیات اقلیت قومی دارد
[ترجمه گوگل]واضح است که نیمه علم چیزی برای زندگی و ادبیات اقلیت قومی دارد

13. This introduction of a second order of system drastically alters what is being claimed for semiology.
[ترجمه ترگمان]این معرفی یک ردیف دوم از سیستم به شدت آنچه را که ادعا می شود را تغییر می دهد را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]این مقدمه ای از مرتبه دوم سیستم به شدت تغییر می کند آنچه که برای نیمه علمی ادعا می شود


کلمات دیگر: