کلمه جو
صفحه اصلی

upright piano


پیانوی ایستاده، پیانوی قائم

انگلیسی به فارسی

پیانوی ایستاده، پیانوی قائم


قسمت بالای پیانو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a piano with the strings mounted vertically within a rectangular case.

• piano with strings that are hung vertically

جملات نمونه

1. There was an upright piano and a piano bench.
[ترجمه ترگمان]یک پیانوی راست و یک نیمکت پیانو بود
[ترجمه گوگل]یک پیانو راست و نیمکت پیانو وجود داشت

2. An upright piano stood against one wall, a row of framed photographs on top of it.
[ترجمه ترگمان]یک پیانوی راست در مقابل یک دیوار، ردیفی از عکس های قاب شده در بالای آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک پیانو راست در برابر یک دیوار ایستاده بود، یک ردیف عکس های قاب شده در بالای آن

3. There was an upright piano in the far corner with a row of framed photographs on top.
[ترجمه ترگمان]در گوشه دیوار یک پیانوی راست ایستاده بود که ردیفی از عکس های قاب شده در بالای آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک پیانو راست در گوشه ی دور وجود دارد و یک ردیف از عکس های قاب شده در بالا

4. There was an old upright piano, and they started fooling around with it.
[ترجمه ترگمان]یک پیانوی کهنه پشت سر هم بود و شروع به گول زدن با آن کردند
[ترجمه گوگل]یک پیانو صلیبی قد بلند وجود داشت و با آن فریب خورده بود

5. The room contained two hard chairs, a desk and an upright piano.
[ترجمه ترگمان]اتاق، دو صندلی سخت، یک میز و یک پیانوی راست بود
[ترجمه گوگل]اتاق شامل دو صندلی سخت، یک میز و یک پیانو راست بود

6. When my older twin sisters began showing an interest in music, Harriet Anne learned to play Grandma's upright piano, while Suzanne turned to Daddy's violin.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دوخواهر بزرگ تر من شروع به نشان دادن موسیقی به موسیقی کردند، هریت آن یاد گرفت که پیانوی بزرگ مادربزرگ را بنوازد، در حالی که سوزان به ویل ون رو کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که خواهران دوقلو قدیمیم شروع به نشان دادن علاقه به موسیقی کردند، هریت آن را آموخت که پیانو راست را با مادربزرگ بازی کند، در حالی که سوزان به ویولن بابا تبدیل شد

7. Shanghai Linyin piano instrument Co; Ltd specializes in manufacturing various kinds of medium-to-high grade horizontal grand and upright piano.
[ترجمه ترگمان]شرکت ساز پیانو Linyin شانگهای (Co)با مسئولیت محدود در ساخت انواع مختلف پیانو با درجه متوسط و بلند افقی، تخصص دارد
[ترجمه گوگل]شانگهای Linyin شرکت سازنده پیانو؛ با مسئولیت محدود متخصص در تولید انواع مختلف پیانو افقی بزرگ و صاف متوسط ​​می باشد

8. "Come here, I want to show you this, " Ms. Ono said as she led a visitor toward a Steinway upright piano in a glass case.
[ترجمه ترگمان]خانم بهش گفت: \" بیا اینجا، می خواهم این را به تو نشان بدهم \"
[ترجمه گوگل]خانم اونو گفت: 'بیا اینجا، من می خواهم به شما این را نشان می دهد،' او گفت که او یک بازدید کننده به سمت یک پیانو صاف Steinway در یک مورد شیشه ای هدایت کرد

9. When the United States dropped the bomb on the Japanese city on August 194 the Yamaha upright piano was in the blast radius.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ایالات متحده این بمب را در روز ۳ اوت در شهر ژاپن انداخت، (۱۹۴)پیانوی راست تیم در شعاع انفجار قرار داشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که ایالات متحده در اوت 194، بمب را در شهر ژاپن برداشت، پیانو راست راست یاماها در شعاع انفجاری بود

10. We were all sipping hot chocolate and then my father went over to the upright piano, pushed up the sleeves of his shirt and began picking out a tune with one finger.
[ترجمه ترگمان]همه ما شکلات داغ می خوریم و بعد پدرم به طرف پیانوی راست رفت، آستین های پیراهنش را بالا زد و شروع به برداشتن آهنگی با یک انگشتش کرد
[ترجمه گوگل]همه ما شکلات داغ را می خوردیم و پس از آن پدرم به پیانو صاف رفت، آستین پیراهنش را بالا برد و با انگشت یک لحن را برداشت

11. In a squarenext to St Paul's Cathedral, in the City of London, a man wanders over to an upright piano, plays three notes and then walks quickly away.
[ترجمه ترگمان]در کلیسای جامع سنت پل، در شهر لندن، مردی که به سمت یک پیانوی راست می رود، سه یادداشت برمی دارد و به سرعت دور می شود
[ترجمه گوگل]در شهرک لندن، در یک میدان کلیسای کاتولیک سنت پل، یک مرد پیاده روی پیانو راست می کند، سه یادداشت را بازی می کند و سپس به سرعت می رود

پیشنهاد کاربران

پیانوی دیواری
پیانویی که سیم های آن بر خلاف سیم های پیانوی رویال عمودی است


کلمات دیگر: