(زیست شناسی) تک تبار، وابسته بیک ریشه واصل، متحد الاصل
monophyletic
(زیست شناسی) تک تبار، وابسته بیک ریشه واصل، متحد الاصل
انگلیسی به فارسی
وابسته بیک ریشه واصل، متحد الاصل
انگلیسی به انگلیسی
• coming from one ancestral species (biology)
پیشنهاد کاربران
monophyletic ( علوم گیاهی )
واژه مصوب: تک تبار
تعریف: ویژگی گروهی که از یک نیای مشترک منفرد پدید می آید
واژه مصوب: تک تبار
تعریف: ویژگی گروهی که از یک نیای مشترک منفرد پدید می آید
کلمات دیگر: