در عقب، وسیلهی نهایی یا زیرجلی، پنهان
backdoor
انگلیسی به فارسی
پشت درپوش، وسیله نهایی یا زیر جلی، پنهان، سری
جملات نمونه
He reached his goal through backdoor politics.
او از راه زد و بندهای سیاسی به هدف خود رسید.
پیشنهاد کاربران
backdoor ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: در پشتی
تعریف: برنامهای که با دور زدن روندهای عادی، امکان دستیابی به یک سامانۀ رایانهای را فراهم میسازد
واژه مصوب: در پشتی
تعریف: برنامهای که با دور زدن روندهای عادی، امکان دستیابی به یک سامانۀ رایانهای را فراهم میسازد
کلمات دیگر: