اداره کردن، سرپرستی کردن، آقا بالا سر بودن، زمام در دست داشتن، 1- توضیح خواستن 2- توبیخ کردن
call to account
اداره کردن، سرپرستی کردن، آقا بالا سر بودن، زمام در دست داشتن، 1- توضیح خواستن 2- توبیخ کردن
جملات نمونه
1. I was called to account for my conduct by the headmistress.
[ترجمه Yasin] به خاطر رفتارى که داشتم ، رئیسم منو توبیخ کرد.
[ترجمه ترگمان]به خاطر رفتارم با خانم مدیر مدرسه[ترجمه گوگل]من برای مداخله ی من از سوی مسئولین دعوت شده بودم
2. Ministers should be called to account for their actions.
[ترجمه ترگمان]وزیران باید احضار شوند تا اقدامات خود را مدنظر قرار دهند
[ترجمه گوگل]وزیران باید به خاطر اعمالشان احضار شوند
[ترجمه گوگل]وزیران باید به خاطر اعمالشان احضار شوند
3. Responsibility refers to the liability of a person to be called to account for his/her actions and results.
[ترجمه ترگمان]مسیولیت به مسئولیت شخصی اشاره دارد که باید برای اقداماتش و نتایج او مد نظر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]مسئولیت به مسئولیت شخصی اشاره می کند که برای اقدامات و نتایج آن حساب شده است
[ترجمه گوگل]مسئولیت به مسئولیت شخصی اشاره می کند که برای اقدامات و نتایج آن حساب شده است
4. By hook or by crook, football is being called to account for the years of profligacy.
[ترجمه ترگمان]فوتبال، با قلاب و یا by، در نظر گرفته می شود تا برای سال ها هرزگی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با قلاب یا کلاهبرداری، فوتبال برای سال های رقت انگیز به حساب می آید
[ترجمه گوگل]با قلاب یا کلاهبرداری، فوتبال برای سال های رقت انگیز به حساب می آید
5. The other change is updating the call to Account. create to include the country field on the Web service request, as shown in Listing
[ترجمه ترگمان]دیگر تغییر، فراخوانی حساب را به روز رسانی می کند ایجاد میدان کشوری بر روی درخواست سرویس وب، همانطور که در فهرست آورده شده است:
[ترجمه گوگل]تغییر دیگر به روز کردن تماس به حساب است ایجاد کنید تا فیلد کشور را در درخواست سرویس وب مشاهده کنید، همانطور که در لیست نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]تغییر دیگر به روز کردن تماس به حساب است ایجاد کنید تا فیلد کشور را در درخواست سرویس وب مشاهده کنید، همانطور که در لیست نشان داده شده است
6. Buffett for backing the call to account for the cost of stock options more explicitly.
[ترجمه ترگمان]بافت برای پشتیبانی از درخواست برای هزینه گزینه های سهام به صراحت بیشتر
[ترجمه گوگل]بافت برای حمایت از تماس برای حسابداری برای هزینه گزینه های سهام به صراحت
[ترجمه گوگل]بافت برای حمایت از تماس برای حسابداری برای هزینه گزینه های سهام به صراحت
7. Buffett for backing the call to account for the cost of stock options more explicitly. He carps about Mr.
[ترجمه ترگمان]بافت برای پشتیبانی از درخواست برای هزینه گزینه های سهام به صراحت بیشتر در این باره صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]بافت برای حمایت از تماس برای حسابداری برای هزینه گزینه های سهام به صراحت او درباره آقای
[ترجمه گوگل]بافت برای حمایت از تماس برای حسابداری برای هزینه گزینه های سهام به صراحت او درباره آقای
8. He urged Washington "to call to account" its diplomats for "slander derived from lies and inaccurate opinions, " adding that his aides were looking into ways of legal action against the cable authors.
[ترجمه ترگمان]او از واشنگتن خواست تا \"دیپلمات های خود را به\" تهمت \"از دروغ و عقاید نادرست\" در نظر بگیرد \" و افزود که دستیاران او به دنبال راه هایی برای اقدام قانونی علیه نویسندگان کابلی بودند
[ترجمه گوگل]او از واشنگتن خواست تا به دیپلمات های خود توجه کند که 'دروغ گویی از دروغ و افکار نادرست است'، افزود که همکاران او به روش های قانونی علیه نویسندگان کابل نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]او از واشنگتن خواست تا به دیپلمات های خود توجه کند که 'دروغ گویی از دروغ و افکار نادرست است'، افزود که همکاران او به روش های قانونی علیه نویسندگان کابل نگاه می کنند
9. How many populations that insolently opposed the Command of their Lord and of His messengers, did We not then call to account, - to severe account ?- and We imposed on them an exemplary Punishment.
[ترجمه ترگمان]چند نفر از مردم که با گستاخی فرمان فرمان روا و of را دفع می کنند، پس از آن، به حساب شدید، آن را به حساب not؟ و ما برای آن ها یک مجازات نمونه اعمال کردیم
[ترجمه گوگل]چند نفر از جمعیت هایی که به شدت با فرمان پروردگارشان و فرستادگان او مخالفت کردند، آیا پس از آن به حساب نرسیده ایم - به حساب شدید؟ - و ما بر آنها یک مجازات عادلانه اعمال کردیم
[ترجمه گوگل]چند نفر از جمعیت هایی که به شدت با فرمان پروردگارشان و فرستادگان او مخالفت کردند، آیا پس از آن به حساب نرسیده ایم - به حساب شدید؟ - و ما بر آنها یک مجازات عادلانه اعمال کردیم
10. Where necessary, the upper-level department may take the files from the affiliated department for review, and call to account the delay liability of the affiliated department.
[ترجمه ترگمان]در صورت لزوم، بخش بالایی ممکن است فایل های مربوط به بخش وابسته را برای بازبینی انتخاب کرده و درخواست تاخیر بخش وابسته را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، اداره سطح بالا می تواند فایل ها را از اداره وابسته برای بررسی بازبینی کند و از مسئولیت های تاخیر بخش وابسته به حساب استفاده کند
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، اداره سطح بالا می تواند فایل ها را از اداره وابسته برای بررسی بازبینی کند و از مسئولیت های تاخیر بخش وابسته به حساب استفاده کند
11. The goals of our response were as clear as the morning of September 11th: to call to account those who sent the murderers and the government that harbored them.
[ترجمه ترگمان]اهداف واکنش ما تا صبح یازدهم سپتامبر واضح بودند: فراخوان کسانی که قاتلان و دولتی را که آن را harbored بودند را در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]اهداف واکنش ما صبح 11 سپتامبر روشن بود که به کسانی که قاتلان را فرستادند و حکومتهایی را که آنها را در اختیار داشتند، به حساب آورند
[ترجمه گوگل]اهداف واکنش ما صبح 11 سپتامبر روشن بود که به کسانی که قاتلان را فرستادند و حکومتهایی را که آنها را در اختیار داشتند، به حساب آورند
12. Her heart sank within her when she recognized the man whom Mr Fogg desired, sooner or later, to call to account for his conduct.
[ترجمه ترگمان]وقتی مردی را که آقای fogg می خواست، دیر یا زود به او خبر می داد، قلبش فرو ریخت
[ترجمه گوگل]قلب او در زمانی که وی مردی را که آقای فوگ به زودی یا بعدا خواستار آن شد، برای او احترام گذاشت
[ترجمه گوگل]قلب او در زمانی که وی مردی را که آقای فوگ به زودی یا بعدا خواستار آن شد، برای او احترام گذاشت
پیشنهاد کاربران
مواخذه شدن
کلمات دیگر: