پیش بینی
look ahead
پیش بینی
انگلیسی به فارسی
پیشبینی کردن
انگلیسی به انگلیسی
• look to the future, look to future events
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] پیش بینی کردن
[کامپیوتر] پیش بینی
[کامپیوتر] پیش بینی
مترادف و متضاد
Consider the future (to anticipate future events)
جملات نمونه
1. Nobody gets to live life backwards. Look ahead, that's where your future lies.
[ترجمه ترگمان] هیچ کس زندگی رو برعکس نمی کنه به جلو نگاه کن، این جایی است که آینده شما دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]هیچ کس زنده نخواهد ماند به جلو بروید، این جایی است که آینده شما دروغ است
[ترجمه گوگل]هیچ کس زنده نخواهد ماند به جلو بروید، این جایی است که آینده شما دروغ است
2. The past is past. Let us look ahead.
[ترجمه شهرزاد] گذشته ها گذشته، باید آینده را جدی بگیریم
[ترجمه ترگمان]گذشته ها گذشته بیا جلو را نگاه کنیم[ترجمه گوگل]گذشته گذشته است بگذارید نگاهمان به جلو برویم
3. I'm trying to look ahead at what might happen and be ready to handle it.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم به چیزی که ممکن است رخ بدهد نگاه کنم و آماده باشم که آن را کنترل کنم
[ترجمه گوگل]من سعی میکنم در آینده چیزی را که ممکن است رخ دهد پیش ببرم و آماده باشم
[ترجمه گوگل]من سعی میکنم در آینده چیزی را که ممکن است رخ دهد پیش ببرم و آماده باشم
4. We are trying to look ahead and see what our options are.
[ترجمه ترگمان]ما سعی داریم به جلو نگاه کنیم و ببینیم که گزینه های ما چه هستند
[ترجمه گوگل]ما در حال تلاش برای نگاه کردن به آینده و دیدن گزینه های ما هستند
[ترجمه گوگل]ما در حال تلاش برای نگاه کردن به آینده و دیدن گزینه های ما هستند
5. People who cope successfully with difficult situations usually look ahead and anticipate the circumstances.
[ترجمه ترگمان]افرادی که با شرایط دشوار کنار می آیند معمولا به جلو نگاه می کنند و شرایط را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که با شرایط دشواری مقابله می کنند، معمولا پیش می روند و شرایط را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که با شرایط دشواری مقابله می کنند، معمولا پیش می روند و شرایط را پیش بینی می کنند
6. All footballers have to look ahead to the time when they leave the game.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها بازی را ترک می کنند، همه فوتبالیست های تیم باید به جلو نگاه کنند
[ترجمه گوگل]همه بازیکنان باید زمان بازی را ترک کنند
[ترجمه گوگل]همه بازیکنان باید زمان بازی را ترک کنند
7. The Stock Market, however, tends to look ahead about six months.
[ترجمه ترگمان]با این حال بازار بورس در حدود شش ماه پیش رو به رو خواهد بود
[ترجمه گوگل]با این حال، بازار سهام، تمایل دارد شش ماه آینده به پیش برود
[ترجمه گوگل]با این حال، بازار سهام، تمایل دارد شش ماه آینده به پیش برود
8. But do look ahead to June / July next year to work out what borrowing you may need at that stage.
[ترجمه ترگمان]اما به ماه ژوئن \/ جولای سال آینده نگاه کنید تا کار قرض گرفتن شما در آن مرحله را انجام دهید
[ترجمه گوگل]اما در ژوئن / ژوئیه سال آینده، به دنبال چاره ای برای قرض گرفتن در آن مرحله باشید
[ترجمه گوگل]اما در ژوئن / ژوئیه سال آینده، به دنبال چاره ای برای قرض گرفتن در آن مرحله باشید
9. Look ahead five or so years to when Lastminute. com might be an established business.
[ترجمه ترگمان]پنج یا پنج سال به زمان lastminute نگاه کنید com ممکن است یک کسب وکار تثبیت شده باشد
[ترجمه گوگل]به پنج یا چند سال قبل تا آخرین لحظه نگاه کنید ممکن است یک تجارت ثابت باشد
[ترجمه گوگل]به پنج یا چند سال قبل تا آخرین لحظه نگاه کنید ممکن است یک تجارت ثابت باشد
10. Rather, it is an opportunity to look ahead to all that has yet to be accomplished.
[ترجمه ترگمان]در عوض، این یک فرصت برای رسیدگی به تمام چیزهایی است که هنوز باید انجام شود
[ترجمه گوگل]در عوض، این فرصتی است تا به آنچه که هنوز انجام نشده است، پیش برویم
[ترجمه گوگل]در عوض، این فرصتی است تا به آنچه که هنوز انجام نشده است، پیش برویم
11. The literacy worker needs to look ahead: Will this be useful?
[ترجمه ترگمان]کارگر سوادآموزی باید به جلو نگاه کند: آیا این می تواند مفید باشد؟
[ترجمه گوگل]کارگر سواد آموز باید پیش برود: آیا این مفید خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]کارگر سواد آموز باید پیش برود: آیا این مفید خواهد بود؟
12. Even now its sleek lines look ahead of their time.
[ترجمه ترگمان]حتی حالا خط های صاف و صاف آن به وقت خود نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر خطوط براق خود را از زمان خود پیشی گرفته است
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر خطوط براق خود را از زمان خود پیشی گرفته است
13. I think we have to look ahead.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم باید به جلو نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم باید نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم باید نگاه کنیم
14. More specifically, a look ahead at Table 27-1 reveals a list of industries wherein economic concentration is quite modest.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، یک نگاه به جلو در جدول ۱ - ۲۷ لیستی از صنایعی را نشان می دهد که در آن تمرکز اقتصادی نسبتا کم است
[ترجمه گوگل]به طور دقیق تر، نگاهی به پیش رو در جدول 27-1 نشان می دهد که لیستی از صنایع که غلظت اقتصادی بسیار کم است
[ترجمه گوگل]به طور دقیق تر، نگاهی به پیش رو در جدول 27-1 نشان می دهد که لیستی از صنایع که غلظت اقتصادی بسیار کم است
15. Look ahead. What can you see on the top of the hill?
[ترجمه ترگمان] به جلو نگاه کن بالای تپه چی میتونی ببینی؟
[ترجمه گوگل]نگاه کن جلو چه چیزی را می توانید در بالای تپه ببینید؟
[ترجمه گوگل]نگاه کن جلو چه چیزی را می توانید در بالای تپه ببینید؟
پیشنهاد کاربران
پیش بینی کردن
If you look ahead, you think about the future
If you look ahead, you think about the future
آینده نگری کردن
نگاه به آینده
( اصطلاح ) : پیش بینی کردن و تفکر در مورد چیزی که در آینده رخ می دهد و برنامه ریزی برای رخداد آن.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/look - ahead
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/look - ahead
پیش بینی
کلمات دیگر: