کلمه جو
صفحه اصلی

log out


خروج از سیستم، خروج از سیستم، قطع ارتباط

انگلیسی به فارسی

خروج از سیستم


انگلیسی به انگلیسی

• exit from an application, disconnection from a program or computer, disconnection from a network (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] قطع ارتباط .

جملات نمونه

1. Log out before switching the computer off.
[ترجمه ترگمان]ورود به سیستم قبل از خاموش کردن رایانه
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه کامپیوتر را خاموش کنید، از سیستم خارج شوید

2. Go back to Connection Information and check that users are logging out.
[ترجمه محمد حسن اسایش] به اطلاعات اتصال ( کاربران متصل ) برگردید و کاربران درحال خروج از سیستم را مشاهده کنید
[ترجمه ترگمان]به اطلاعات اتصال برگردید و چک کنید که کاربران در حال خروج از منزل هستند
[ترجمه گوگل]به اطلاعات اتصال بروید و بررسی کنید که کاربران ورود به سیستم را دارند

3. It adds that, at current rates, the forests' will be effectively logged out within 40 years.
[ترجمه محمد حسن اسایش] این گزارش اضافه می کند که با وضعیت کنونی جنگلهاظرف چهل سال ازبین خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]این گزارش می افزاید که در نرخ های کنونی، جنگل ها به طور موثر در عرض ۴۰ سال وارد سیستم خواهند شد
[ترجمه گوگل]این می افزاید که در سال های اخیر، جنگل ها به طور موثر از 40 سالگی خارج خواهند شد

4. Should log out when leaving a workstation for an extended period.
[ترجمه ترگمان]باید هنگام خروج از ایستگاه کاری برای یک دوره طولانی ثبت شود
[ترجمه گوگل]هنگام خروج از یک ایستگاه کاری برای یک دوره طولانی، باید از سیستم خارج شوید

5. The normal way to leave telnet is to log out from the remote host.
[ترجمه ترگمان]راه عادی برای خداحافظی telnet این است که از میزبان دور شوید
[ترجمه گوگل]راه طبیعی برای ترک شبکه telnet، خروج از میزبان از راه دور است

6. He drew a log out of the forest.
[ترجمه ترگمان]یک تنه درخت را از جنگل بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او خروجی را از جنگل کشید

7. A team of horses dragged a big log out of the forest.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از اسب ها کنده بزرگی را از جنگل بیرون کشیدند
[ترجمه گوگل]یک تیم از اسب ها یک ورود بزرگ را از جنگل کشید

8. A team of horses was dragging a big log out of the forest.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از اسب ها کنده بزرگی را از جنگل بیرون می کشیدند
[ترجمه گوگل]یک تیم اسب ها یک ورود بزرگ از جنگل را کشید

9. Of course, you can manually log out if you stepaway from the computer, too.
[ترجمه ترگمان]البته، اگر شما هم از کامپیوتر استفاده کنید، می توانید به صورت دستی وارد شوید
[ترجمه گوگل]مطمئنا، اگر شما از کامپیوتر نیز به اینترنت متصل هستید، می توانید به صورت دستی وارد شوید

10. Log out from admin and login again.
[ترجمه ترگمان]خروج از مدیریت و ورود مجدد به سیستم
[ترجمه گوگل]خروج از مدیر و دوباره وارد شوید

11. Clear the desktop before you log out. Do not save important files in the computers.
[ترجمه ترگمان]پیش از ورود به سیستم رومیزی را پاک کنید پرونده های مهم را در کامپیوترها ذخیره نکنید
[ترجمه گوگل]قبل از ورود به سیستم، دسکتاپ را پاک کنید فایل های مهم را در رایانه ها ذخیره نکنید

12. After each use, please remember log out.
[ترجمه ترگمان]بعد از هر کار، لطفا کنده را به خاطر بسپارید
[ترجمه گوگل]پس از هر استفاده، به یاد داشته باشید خارج شوید

13. The mother was to take the glowing log out of the fire and bury it in the garden, and her child would live as long as it remained unconsumed.
[ترجمه ترگمان]مادر می خواست شمع درخشان را از آتش بیرون بکشد و آن را در باغ دفن کند و کودک تا آنجا که باقی می ماند زنده می ماند
[ترجمه گوگل]مادر این بود که خروج درخشان از آتش بیرون بیاید و آن را در باغ بکوبد، و کودکش تا زمانی که نتوانسته بود باقی بماند زندگی کند

14. If you have time available, try to get users to log out of the system before shutting it down.
[ترجمه ترگمان]اگر زمان دارید، قبل از بستن آن، سعی کنید کاربران را از سیستم خارج کنید
[ترجمه گوگل]اگر وقت خود را در دسترس داشته باشید، سعی کنید کاربران را قبل از اینکه آن را خاموش کنید از سیستم خارج کنید

15. In actuality, however, it just leaves the NFS directory mounted when you log out.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در واقعیت، آن فقط شاخه NFS نصب شده را در هنگام ورود شما ترک می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، در حقیقت، فقط هنگام ورود به سیستم دایرکتوری NFS را خاموش می کند

پیشنهاد کاربران

بستن و خروج

خروج

به امید دیدار، تا بعد

خارج شدن. . .
خارج شدن از سایت یا چیزی : )

خارج شدن از برنامه یا سایتی چیزی

خارج شدن از سیستم، خارج شدن ازمحل یا جلسه یا سازمان . مثلا خروج از بیمارستان، خروج از مسجد، خروج از سینما، خروج از محل شلوغ، خروج از بازار، خروج از مترو ، خروج از اتوبوس، خروج از هواپیما، خروج از باند پرواز ، خروج از شهر یا کشور

خارج شدن از یک برنامه


کلمات دیگر: