کلمه جو
صفحه اصلی

links


رجوع شود به: golf course، تپه ساحلی، زمین بازی گلف

انگلیسی به فارسی

تپه ساحلی، زمین بازی گلف


لینک ها، تپه ساحلی، زمین بازی گلف


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: a golf course.

• golf course; sandy hills by the sea coast (scottish)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] اتصالها .
[آب و خاک] پیوندها، اتصالات

جملات نمونه

1. family links
پیوندهای خانوادگی

2. Evidence of links with drug dealers has discredited the President.
[ترجمه ترگمان]شواهدی از ارتباط با فروشندگان مواد مخدر رئیس جمهور را بی اعتبار کرده است
[ترجمه گوگل]شواهدی مبنی بر ارتباط با فروشندگان مواد مخدر رئیس جمهور را رد کرد

3. A piston links to a drive shaft by means of a connecting rod.
[ترجمه ترگمان]یک پیستون متصل به شفت حرکت به وسیله یک میله اتصال
[ترجمه گوگل]یک پیستون با یک میله اتصال به یک شفت درایو می فرستد

4. The cultural and historical links between the many provinces were seen to be very tenuous.
[ترجمه ترگمان]پیوندهای فرهنگی و تاریخی میان بسیاری از ایالات بسیار ضعیف بود
[ترجمه گوگل]پیوندهای فرهنگی و تاریخی میان بسیاری از استان ها بسیار ناچیز بودند

5. We are anxious to maintain our close links with the police.
[ترجمه ترگمان]ما نگران حفظ ارتباط نزدیک خود با پلیس هستیم
[ترجمه گوگل]ما مشتاق هستیم ارتباطات نزدیک با پلیس را حفظ کنیم

6. The bridge links the island with the mainland.
[ترجمه ترگمان]پل جزیره را با سرزمین اصلی مرتبط می کند
[ترجمه گوگل]پل این جزیره را با سرزمین اصلی ارتباط می دهد

7. The highway links the two cities together.
[ترجمه ترگمان]این بزرگراه دو شهر را به هم وصل می کند
[ترجمه گوگل]بزرگراه دو شهر را با هم پیوند می دهد

8. Scientists have established possible links between cancer and diet.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ارتباط ممکن بین سرطان و رژیم غذایی را برقرار کرده اند
[ترجمه گوگل]دانشمندان ارتباطات احتمالی بین سرطان و رژیم را ایجاد کرده اند

9. Many of our teachers also have valuable academic links with Heidelberg University.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از معلمان ما همچنین روابط دانشگاهی ارزشمندی با دانشگاه هایدلبرگ دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از معلمان ما نیز با دانشگاه هایدلبرگ پیوند تحصیلی ارزشمندی دارند

10. A lot of links fitted together form a chain.
[ترجمه ترگمان]لینک های زیادی به هم متصل می شوند که یک زنجیره را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی لینک با یکدیگر یک زنجیره تشکیل می دهند

11. The programme aims to forge links between higher education and small businesses.
[ترجمه ترگمان]هدف از این برنامه ایجاد ارتباط بین آموزش عالی و تجارت های کوچک است
[ترجمه گوگل]هدف این برنامه ایجاد ارتباط بین آموزش عالی و کسب و کارهای کوچک است

12. This point links in with our earlier discussion.
[ترجمه ترگمان]این موضوع با بحث قبلی ما ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]این نکته با بحث قبلی ما مرتبط است

13. The company has severed its connection/links/relationship/ties with its previous partners.
[ترجمه ترگمان]شرکت ارتباطات \/ روابط \/ رابطه خود را با شرکای قبلی خود قطع کرده است
[ترجمه گوگل]شرکت ارتباطات / ارتباطات / ارتباط خود را با شرکای قبلی خود قطع کرده است

14. Kiev hopes to cement close links with Bonn.
[ترجمه ترگمان]Kiev امیدوار است تا با بن ارتباط نزدیکی داشته باشد
[ترجمه گوگل]کیف امیدوار است که پیوندهای نزدیک با بون را به دست بیاورد

15. The US has now broken all diplomatic links with the regime.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده در حال حاضر همه پیوندهای دیپلماتیک با رژیم را شکسته است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده هم اکنون تمام پیوندهای دیپلماتیک را با رژیم قطع کرده است

پیشنهاد کاربران

ارتباط

روابط، ارتباطات

گاهی به معنی علایق است


کلمات دیگر: