• connection device which has pins which protrude beyond the surface of the connector
male connector
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] دوشاخه نر ؛ متصل کنند نر
[برق و الکترونیک] اتصال دهنده نری
[برق و الکترونیک] اتصال دهنده نری
پیشنهاد کاربران
male connector ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: اتصالدهندۀ نر
تعریف: اتصالدهندهای متناظر با اتصالدهندۀ ماده که زائدۀ برجستۀ آن درون حفرۀ اتصال دهندۀ ماده قرار میگیرد تا اتصال الکتریکی مطلوبی ایجاد شود
واژه مصوب: اتصالدهندۀ نر
تعریف: اتصالدهندهای متناظر با اتصالدهندۀ ماده که زائدۀ برجستۀ آن درون حفرۀ اتصال دهندۀ ماده قرار میگیرد تا اتصال الکتریکی مطلوبی ایجاد شود
کلمات دیگر: