کامپیوتر خانگی
home computer
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• computer kept at home and used for nonbusiness purposes
a home computer is a computer that is kept at home for personal use. it is often used for playing computer games or for running simple programs.
a home computer is a computer that is kept at home for personal use. it is often used for playing computer games or for running simple programs.
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] کامپیوتر خانگی .
جملات نمونه
1. Now, with the advent and popularity of the home computer, its advantages and disadvantages have been a subject of discussion.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، با ظهور و محبوبیت کامپیوتر خانگی، فواید و مضرات آن موضوع بحث بوده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با ظهور و محبوبیت کامپیوتر خانگی، مزایا و معایب آن موضوع بحث بوده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با ظهور و محبوبیت کامپیوتر خانگی، مزایا و معایب آن موضوع بحث بوده است
2. The report compares the different types of home computer available.
[ترجمه ترگمان]این گزارش انواع مختلف کامپیوتر خانگی موجود را مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]این گزارش انواع مختلف رایانه خانگی را در دسترس قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این گزارش انواع مختلف رایانه خانگی را در دسترس قرار می دهد
3. Unquestionably, the challenge of the home computer means we all should consider how we can control it, so that it won't control us.
[ترجمه ترگمان]مسلما چالش کامپیوتر خانگی به این معنی است که همه باید در نظر بگیریم که چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم، به طوری که کنترل ما را به دست نخواهد آورد
[ترجمه گوگل]بدون شک، چالش کامپیوتر خانگی به این معنی است که همه ما باید در نظر بگیریم چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم، به طوری که ما به ما کنترل نمی کند
[ترجمه گوگل]بدون شک، چالش کامپیوتر خانگی به این معنی است که همه ما باید در نظر بگیریم چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم، به طوری که ما به ما کنترل نمی کند
4. The new software will prove a boon to home computer users.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار جدید برای کاربران خانگی سودمند خواهد بود
[ترجمه گوگل]این نرم افزار جدید به نفع کاربران خانگی خانگی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این نرم افزار جدید به نفع کاربران خانگی خانگی خواهد بود
5. An example: Your home computer has a C: drive, as does your office computer.
[ترجمه ترگمان]یک مثال: کامپیوتر خانگی شما C دارد: رانندگی، همانطور که کامپیوتر دفتر شما انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یک مثال: کامپیوتر خانگی شما دارای یک درایو C: همانند کامپیوتر دفتر شما است
[ترجمه گوگل]یک مثال: کامپیوتر خانگی شما دارای یک درایو C: همانند کامپیوتر دفتر شما است
6. In the Far East, home computer ownership is expected to exceed that of the US and Europe combined.
[ترجمه ترگمان]در خاور دور، انتظار می رود مالکیت کامپیوتر خانگی از آمریکا و اروپا بیشتر شود
[ترجمه گوگل]در خاور دور، انتظار می رود مالکیت رایانه های شخصی بیش از ایالات متحده و اروپا باشد
[ترجمه گوگل]در خاور دور، انتظار می رود مالکیت رایانه های شخصی بیش از ایالات متحده و اروپا باشد
7. in the home computer market.
[ترجمه ترگمان]در بازار کامپیوتر خانگی
[ترجمه گوگل]در بازار کامپیوتر خانگی
[ترجمه گوگل]در بازار کامپیوتر خانگی
8. Sir Clive, 5 also invented the pocket calculator, home computer and the digital watch.
[ترجمه ترگمان]سر کلایو، ۵ نیز ماشین حساب جیبی، کامپیوتر خانگی و ساعت دیجیتال را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]سر کلوی، 5 همچنین ماشین حساب جیبی، کامپیوتر خانگی و ساعت دیجیتال را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]سر کلوی، 5 همچنین ماشین حساب جیبی، کامپیوتر خانگی و ساعت دیجیتال را اختراع کرد
9. There are indications that home computer buyers' newfound price sensitivity may spread to other market niches.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه خریداران کامپیوتر خانگی، حساسیت قیمت جدیدی را ممکن است به niches بازار دیگر سرایت کند
[ترجمه گوگل]نشانه هایی وجود دارد که حساسیت قیمت تازه به خریداران کامپیوتر خانه ممکن است به سایر بازارها گسترش یابد
[ترجمه گوگل]نشانه هایی وجود دارد که حساسیت قیمت تازه به خریداران کامپیوتر خانه ممکن است به سایر بازارها گسترش یابد
10. Takagi was able to work on her home computer, she needed to concentrate.
[ترجمه ترگمان]Takagi قادر بود روی کامپیوتر خانه اش کار کند، نیاز داشت که تمرکز کند
[ترجمه گوگل]Takagi قادر به کار بر روی کامپیوتر خانگی خود بود، او نیاز به تمرکز داشت
[ترجمه گوگل]Takagi قادر به کار بر روی کامپیوتر خانگی خود بود، او نیاز به تمرکز داشت
11. But with the coming of the home computer, software piracy also appeared.
[ترجمه ترگمان]اما با آمدن کامپیوتر خانگی، دزدان دریایی نیز ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]اما با ظهور کامپیوتر خانگی، دزدی نرم افزاری نیز ظاهر شد
[ترجمه گوگل]اما با ظهور کامپیوتر خانگی، دزدی نرم افزاری نیز ظاهر شد
12. Q. . We have a home computer and have just gone on-line.
[ترجمه ترگمان]سوال: ما یک کامپیوتر خانگی داریم و همین الان به مسیر خود ادامه داده ایم
[ترجمه گوگل]Q ما یک کامپیوتر خانگی داریم و فقط بر روی خط رفته ایم
[ترجمه گوگل]Q ما یک کامپیوتر خانگی داریم و فقط بر روی خط رفته ایم
13. The company has decided to expand in the home computer market.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تصمیم گرفته است که در بازار کامپیوتر خانه گسترش یابد
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است تا در بازار کامپیوتر خانگی گسترش یابد
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است تا در بازار کامپیوتر خانگی گسترش یابد
14. We are the market leader in home computer.
[ترجمه ترگمان]ما رهبر بازار در کامپیوتر خانگی هستیم
[ترجمه گوگل]ما رهبر بازار در کامپیوتر خانگی هستیم
[ترجمه گوگل]ما رهبر بازار در کامپیوتر خانگی هستیم
15. Even home computer users should store backup disks of programs.
[ترجمه ترگمان]حتی کاربران خانگی خانگی نیز باید دیسک های پشتیبانی از برنامه ها را ذخیره کنند
[ترجمه گوگل]حتی کاربران خانگی باید دیسک های پشتیبان از برنامه ها را ذخیره کنند
[ترجمه گوگل]حتی کاربران خانگی باید دیسک های پشتیبان از برنامه ها را ذخیره کنند
پیشنهاد کاربران
home computer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رایانۀ خانگی
تعریف: ریزرایانهای که در منزل برای کاربردهایی نظیر بازی و واپایش لوازم خانگی و کمک به دانشآموزان در انجام تکالیف به کار رود
واژه مصوب: رایانۀ خانگی
تعریف: ریزرایانهای که در منزل برای کاربردهایی نظیر بازی و واپایش لوازم خانگی و کمک به دانشآموزان در انجام تکالیف به کار رود
کلمات دیگر: