1. to integrate black students into white schools
دانش آموزان سیاه پوست را در مدارس سفیدپوستان ادغام کردن
2. trying to integrate government-owned and private factories was a big mistake
سعی در ادغام کردن کارخانه های دولتی و خصوصی اشتباه بزرگی بود.
3. if man is to integrate himself, he must know god
اگر انسان بخواهد به کمال برسد باید خدا را بشناسد.
4. He didn't integrate successfully into the Italian way of life.
[ترجمه ترگمان]او با موفقیت در زندگی ایتالیایی شرکت نکرد
[ترجمه گوگل]او با موفقیت به سبک زندگی ایتالیایی ادغام نشد
5. He seems to find it difficult to integrate socially.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که انتگرال گیری از نظر اجتماعی دشوار است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد که به طور جدی وارد اجتماع شده است
6. Many suggestions are needed to integrate the plan.
[ترجمه ترگمان]برای ادغام این برنامه پیشنهادها بسیاری لازم است
[ترجمه گوگل]بسیاری از پیشنهادات برای ادغام این طرح لازم است
7. Do you really want to integrate with us?
[ترجمه M.k] آیا واقعا می خواهید با ما همکاری کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا می خواهید با ما ادغام شوید؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا می خواهید با ما ادغام شود؟
8. You can integrate text with graphics and manipulate graphic images.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید متن را با گرافیک یکپارچه کنید و تصاویر گرافیکی را دستکاری کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید متن با گرافیک و ادغام تصاویر گرافیکی را ادغام کنید
9. Writers of history books often attempt to integrate the past with the present.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان کتاب های تاریخ اغلب سعی می کنند گذشته را با زمان حال ادغام کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان کتاب های تاریخ اغلب تلاش می کنند گذشته را با حال حاضر ادغام کنند
10. Ann wanted the conservatory to integrate with the kitchen.
[ترجمه ترگمان]آن می خواست گلخانه را با آشپزخانه تلفیق کند
[ترجمه گوگل]ان خواست آشپزخانه را با آشپزخانه ادغام کرد
11. We're looking for people who can integrate with a team.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال افرادی هستیم که بتوانند با یک تیم ادغام شوند
[ترجمه گوگل]ما به دنبال افرادی هستیم که بتوانند با یک تیم ادغام شوند
12. The aim, said the minister, was to integrate Britain both politically and economically into the European Community.
[ترجمه ترگمان]وزیر گفت که هدف این بود که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اقتصادی در جامعه اروپایی ادغام شود
[ترجمه گوگل]هدف، وزیر گفت، این بود که انگلستان را از لحاظ سیاسی و اقتصادی به جامعه اروپایی ادغام کند
13. They didn't integrate with the other children.
[ترجمه ترگمان]آن ها با بچه های دیگر همخوانی نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها با فرزندان دیگر ادغام نشدند
14. The way Swedes integrate immigrants is, she feels, 100% more advanced.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که چگونه سوئدی ها مهاجران را ادغام می کند، ۱۰۰ درصد بیشتر پیشرفت می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سوئدی ها مهاجران را یکپارچه می کند، 100٪ پیشرفته تر است