کلمه جو
صفحه اصلی

information processing

انگلیسی به انگلیسی

• process of going through the information

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] پردازش اطلاعات
[کامپیوتر] پردازش اطلاعات
[برق و الکترونیک] پردازش اطلاعات - پردازش اطلاعات پردازش داده های نمایانگر اطلاعات، نظیر مدخلهای نمایه .
[ریاضیات] پردازش داده ها، پردازش اطلاعات

جملات نمونه

1. The human information processing system generally has few problems with spoken or written language, even when the stimulus is noisy or ambiguous.
[ترجمه ترگمان]سیستم پردازش اطلاعات انسانی معمولا دارای چند مشکل با زبان نوشتاری یا نوشتاری است، حتی زمانی که محرک پر سر و صدا یا مبهم است
[ترجمه گوگل]سیستم پردازش اطلاعات انسان به طور کلی مشکلاتی با زبان گفتاری یا نوشته ای دارد حتی زمانی که محرک های پر سر و صدا یا مبهم است

2. Clearly, a key element of e-commerce is information processing.
[ترجمه ترگمان]واضح است که یک عنصر کلیدی تجارت الکترونیک، پردازش اطلاعات است
[ترجمه گوگل]واضح است که یک عنصر کلیدی تجارت الکترونیک پردازش اطلاعات است

3. My information processing is perfectly normal.
[ترجمه ترگمان]پردازش اطلاعات من کاملا طبیعی است
[ترجمه گوگل]پردازش اطلاعات من کاملا طبیعی است

4. This development forced information processing managers to socialise with their counterparts at other organisations.
[ترجمه ترگمان]این توسعه، مدیران پردازش اطلاعات را وادار به معاشرت با همتایان خود در سازمان های دیگر کرد
[ترجمه گوگل]این توسعه مدیران پردازش اطلاعات را مجبور به همکاری با همتایان خود در سازمان های دیگر کردند

5. Data communication system, information processing device and method, recording medium and program.
[ترجمه ترگمان]سیستم ارتباطات داده، ابزار پردازش اطلاعات و روش ضبط رسانه و برنامه
[ترجمه گوگل]سیستم ارتباطات داده، دستگاه پردازش اطلاعات و روش، رسانه ضبط و برنامه

6. With molecules as a drive of information processing, lots of electric characters in the molecular space can be researched in the molecular electronics.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مولکول ها به عنوان یک محرک پردازش اطلاعات، تعداد زیادی از ویژگی های الکتریکی در فضای مولکولی می تواند در الکترونیک مولکولی مورد تحقیق قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با مولکول ها به عنوان درایو پردازش اطلاعات، تعداد زیادی از کاراکتر های الکتریکی در فضای مولکولی می توانند در الکترونیک مولکولی بررسی شوند

7. Her research interests include signal and information processing, engineering of human-computer interaction, application of computer etc.
[ترجمه ترگمان]علایق تحقیقاتی او شامل پردازش سیگنال و اطلاعات، مهندسی تعامل انسان و رایانه، کاربرد رایانه و غیره است
[ترجمه گوگل]منافع تحقیقاتی او عبارتند از پردازش سیگنال و اطلاعات، مهندسی تعامل انسان و کامپیوتر، استفاده از کامپیوتر و غیره

8. In this paper the software for the information processing system of Chinese characters is introduced. It includes monitor, text editing, file management, print control, data retrieval etc.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نرم افزار سیستم پردازش اطلاعات از شخصیت های چینی معرفی شده است این شامل نظارت، ویرایش متن، مدیریت فایل، کنترل چاپ، بازیابی داده ها و غیره است
[ترجمه گوگل]در این مقاله نرم افزار سیستم پردازش اطلاعات شخصیت های چینی معرفی شده است این شامل نظارت، ویرایش متن، مدیریت فایل، کنترل چاپ، بازیابی اطلاعات و غیره

9. Optical correlation detection and recognition part of optical information processing, it has high parallel processing, high - capacity.
[ترجمه ترگمان]تشخیص همبستگی نوری و تشخیص بخشی از پردازش اطلاعات نوری، پردازش موازی بالا، ظرفیت بالا است
[ترجمه گوگل]بخش تشخیص و تشخیص ناسازگاری بخشی از پردازش اطلاعات نوری، پردازش موازی بالا، ظرفیت بالا

10. Neuronal circuitry for centrifugal modulation in visual information processing. Visual information is transmitted and processed from the retina to the telencephalon where visual perception results.
[ترجمه ترگمان]مدارات neuronal برای مدولاسیون centrifugal در پردازش اطلاعات دیداری اطلاعات تصویری منتقل شده و از شبکیه چشم به the پردازش می شود که در آن ادراک بصری نتایج دریافت می کند
[ترجمه گوگل]مدار مغناطیسی برای مدولاسیون گریز از مرکز در پردازش اطلاعات بصری اطلاعات بصری از شبکیه منتقل و پردازش می شود تا به تلوزیپالون که در آن نتایج بصری بصری منتقل می شود

11. In this paper, the direction finder information processing and controlling system is designed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، جهت یابی پردازش اطلاعات و سیستم کنترل طراحی شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، سیستم پردازش و کنترل اطلاعات مسیر یاب طراحی شده است

12. The protective relaying and fault recorder information processing system is composed of a master station system, communication network and slave station system.
[ترجمه ترگمان]رله حفاظتی و سیستم پردازش اطلاعات ضبط خطا از سیستم ایستگاه اصلی، شبکه ارتباطی و سیستم ایستگاه برده تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]سیستم پردازش اطلاعات رله حفاظتی و ضبط خطا از سیستم ایستگاه اصلی، شبکه ارتباطی و سیستم ایستگاه فرعی تشکیل شده است

13. Computer, as a kind of information processing terminal, has been changing the appearance of the world.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر به عنوان یک نوع پایانه پردازش اطلاعات، ظهور جهان را تغییر داده است
[ترجمه گوگل]کامپیوتر، به عنوان یک نوع ترمینال پردازش اطلاعات، تغییر ظاهر جهان را تغییر داده است

14. In a system that encodes information in terms of patterns of activity information processing could be going on without a net increase in metabolism.
[ترجمه ترگمان]در سیستمی که اطلاعات را از لحاظ الگوهای پردازش اطلاعات فعالیت کدگذاری می کند، می تواند بدون افزایش خالص متابولیسم حرکت کند
[ترجمه گوگل]در یک سیستم که اطلاعات را از لحاظ الگوهای فعالیت پردازش می کند، می تواند بدون افزایش خالص متابولیسم ادامه یابد

پیشنهاد کاربران

پردازش اطلاعات


کلمات دیگر: