1. Lock up all the doors before you go out.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بری بیرون درها رو قفل کن
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بیرون بروید، تمام درب ها را قفل کنید
2. Will you lock up the house, please?
[ترجمه ترگمان]میشه لطفا خونه رو قفل کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا خانه را قفل میکنی، لطفا؟
3. Please lock up these confidential reports.
[ترجمه نیک باور] لطفا این کزارش های محرمانه را در جای امنی بگذار.
[ترجمه ترگمان]لطفا این گزارش ها محرمانه رو قفل کنید
[ترجمه گوگل]لطفا این گزارش های محرمانه را قفل کنید
4. Don't forget to lock up when you leave.
[ترجمه ترگمان]وقتی از اینجا میری، فراموش نکن که در را باز کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید زمانی که ترک می کنید قفل شوید
5. Don't forget to lock up before leaving home.
[ترجمه ترگمان]یادت نره قبل از اینکه بری خونه رو قفل کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید قبل از خروج از خانه قفل شوید
6. I'll leave you to lock up.
[ترجمه ترگمان]من تو را تنها می گذارم تا در را بروی قفل باز کنی
[ترجمه گوگل]من شما را ترک خواهم کرد تا قفل شوید
7. Don't forget to lock up the warehouse.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن که انبار رو قفل کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که انبار را قفل کنید
8. You lock up the house and I'll get the car out.
[ترجمه ترگمان]تو خونه رو قفل کردی و من ماشین رو میارم بیرون
[ترجمه گوگل]خانه را قفل می کنید و من ماشین را بیرون می آورم
9. Can whoever leaves last please lock up?
[ترجمه ترگمان]هر کسی که آخرین بار میره لطفا قفل رو باز کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی که آخرین بار را ترک می کند قفل می شود؟
10. It's not my job to lock up!
[ترجمه ترگمان]این وظیفه من نیست که در را قفل کنم!
[ترجمه گوگل]این کار من نیست که قفل شود!
11. Don't forget to lock up at night.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن شب در را قفل کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که در شب بمانید
12. Mr Milner persuaded the federal prosecutors not to lock up his client.
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما دادستان های فدرال را متقاعد کرد تا موکلش را قفل نکنند
[ترجمه گوگل]آقای میلنر متهم به متخلفان فدرال نیست که مشتری خود را قفل کنند
13. They were separately herded into 2 rooms to lock up.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور جداگانه به ۲ اتاق برده شدند تا قفل شوند
[ترجمه گوگل]آنها به طور جداگانه به 2 اتاق برای قفل کردن چیده شدند
14. I translated this as a mad desire to lock up every single person with HIV.
[ترجمه ترگمان]من این را به عنوان یک میل دیوانه وار برای قفل کردن تک تک افراد مبتلا به اچ آی وی ترجمه کردم
[ترجمه گوگل]من این را به عنوان یک تمایل دیوانه برای بستن هر فرد مبتلا به اچ آی وی ترجمه کردم
15. The lock-up garage provides a secure home for your car.
[ترجمه ترگمان]گاراژ قفل یک خانه امن برای اتومبیل شما فراهم می کند
[ترجمه گوگل]گاراژ قفل خانه ای امن برای ماشین شما فراهم می کند
16. The robbery suspect broke away from the lockup.
[ترجمه ترگمان]مظنون دزدی از بازداشتگاه فرار کرده
[ترجمه گوگل]مظنون به سرقت از قفل خارج شد
17. He looked back and listened to the pounding on the door, until the lock-up was out of sight.
[ترجمه ترگمان]او به عقب نگاه کرد و به صدای کوبیدن در ادامه داد، تا اینکه قفل در باز شد
[ترجمه گوگل]او به عقب نگاه کرد و به تپش در درون نگاه کرد، تا زمانی که قفل نبود
18. The door flew upwards and the light from the lock-up garage flooded the street, exposing Norman's secret to the world.
[ترجمه ترگمان]در به سمت بالا پرواز کرد و نوری که از گاراژ قفل بود به خیابان سرازیر شد و رازهای نورمن را در جهان نمایان کرد
[ترجمه گوگل]درب به سمت بالا پرواز کرد و نور از گاراژ قفل به خیابان ها فرو ریخت و راز نورمن را به جهان نشان می داد
19. Small businesses and lock-up garages cling to these spaces like limpets in a cave.
[ترجمه ترگمان]تجارت های کوچک و گاراژهای خانه ها مانند limpets در یک غار به این فضاها چسبیده اند
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک و گاراژ های قفل شده به این فضاها مانند لنگه ها در یک غار چسبیده اند
20. In deference to his age, however, they did not put him in lock-up.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در این سن و سال، او را زندانی نمی کردند
[ترجمه گوگل]با این حال، به خاطر سن او، آنها او را در قفل قرار ندادند
21. They had taken their instruments with them to the lock-up.
[ترجمه ترگمان]آن ها وسایل خود را با آن ها به قفل بسته بودند
[ترجمه گوگل]آنها ابزار خود را با آنها گرفته بودند تا قفل شوند
22. I pass the lock-up garages and the grease-blackened signs that indicate some small motor repair workshops.
[ترجمه ترگمان]از کنار garages و نشانه هایی سیاه شده از روغن عبور می کنم که برخی از کارگاه های تعمیر و نگهداری موتور کوچک را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]من گاراژ قفل و نشانه های چسبناک را نشان می دهد که برخی از کارگاه های کوچک تعمیر موتور را نشان می دهند
23. Some eurobonds have a lock-up period of 90 days before they can be sold through the secondary markets to domestic investors.
[ترجمه ترگمان]برخی از اوراق قرضه eurobonds یک بازه زمانی ۹۰ روز قبل از این که بتوانند از طریق بازارهای ثانویه به سرمایه گذاران داخلی فروخته شوند، دارند
[ترجمه گوگل]برخی از اوراق قرضه یوروباند دارای یک دوره قفل شدن 90 روزه هستند تا از طریق بازارهای ثانوی به سرمایه گذاران داخلی فروخته شوند
24. The operator should have placed the vehicle in lockup and in first gear.
[ترجمه ترگمان]اپراتور باید وسیله نقلیه را به بازداشتگاه و در درجه اول قرار دهد
[ترجمه گوگل]اپراتور باید وسیله نقلیه را در قفل و در دنده اول قرار داده باشد
25. Lockup regularly occurs at seven o'clock.
[ترجمه ترگمان]lockup به طور منظم در ساعت هفت رخ می دهد
[ترجمه گوگل]قفل به طور مرتب در ساعت هفت ساعت اتفاق می افتد
26. Looks like your lockup idea didn't work out too good, huh?
[ترجمه ترگمان]به نظر تو فکر lockup خیلی خوب پیش نرفت، ها؟
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ایده قفل سازی شما خیلی خوب کار نمی کند؟
27. Article 10 The lockup period of a QFII's investment funds shall be calculated from the date when its first inward remittance of investment principal is made.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۰ دوره حبس یک صندوق سرمایه گذاری QFII از تاریخ محاسبه خواهد شد زمانی که اولین وجه داخلی آن سرمایه گزاری ساخته می شود
[ترجمه گوگل]ماده 10 مدت نگهداری صندوق های سرمایه گذاری QFII از تاریخی که اولین انتقال پول داخلی آن به سرمایه اصلی صورت می گیرد محاسبه می شود
28. He spent an anxious day in the lockup.
[ترجمه ترگمان] یه روز نگران توی بازداشتگاه بود
[ترجمه گوگل]او یک روز مضطرب را در قفسه سپری کرد