1. The Republic of Turkmenistan disjointed from USSR.
[ترجمه ترگمان]جمهوری ترکمنستان از اتحاد جماهیر شوروی جدا شده است
[ترجمه گوگل]جمهوری ترکمنستان از شوروی جدا شده است
2. Does the Chinese Shanghai World's Fair in 2010 Turkmenistan country mansion field number oh?
[ترجمه ترگمان]آیا نمایشگاه بین المللی شانگهای در سال ۲۰۱۰ در کشور ترکمنستان برگزار شد؟
[ترجمه گوگل]آیا نمایشگاه جهانی چینی شانگهای در سال 2010 در منطقه ترکمنستان، خانه عمارت آه؟
3. The Ak-Sray-Ding Tower is located in the northern Turkmenistan town of Kunya Urgench and has become an important Sunni Muslim pilgrimage site.
[ترجمه ترگمان]برج Ak - دینگ - دینگ در شهر شمالی ترکمنستان در Kunya واقع شده است و به یک مکان زیارتی مسلمانان سنی مهم تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]برج Ak-Sray-Ding در شهر کونیا اورگنچ در شمال ترکمنستان واقع شده و تبدیل به یک سایت مهم سنی مسلمان شده است
4. In Turkmenistan (three WPV1 cases), no new cases have been reported since 28 June 20 and four mass OPV immunization campaigns have been completed.
[ترجمه ترگمان]در ترکمنستان (سه مورد از این موارد)، هیچ مورد تازه ای از ۲۸ ژوئن تاکنون گزارش نشده است و چهار کمپین ایمن سازی در برابر واکسن خوراکی فلج اطفال تکمیل شده است
[ترجمه گوگل]در ترکمنستان (سه پرونده WPV1)، از 28 ژوئن 20 هیچ پرونده جدیدی گزارش نشده است و چهار کمپین مقابله با کمپنی های ضد ویروس OPV تکمیل شده اند
5. However, over the past 1years, Turkmenistan has been slow to move away from its authoritarian past.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، در ۱ سال گذشته، ترکمنستان نسبت به گذشته استبدادی اش کند بوده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در طول 1 سال گذشته، ترکمنستان از زمان استبداد خود دور شده است
6. In 1971 in Turkmenistan at the drilling of a gas hole, the equipment came across a cavity, and was lost together with transportation deep under the surface.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۱ در ترکمنستان، در حفاری یک سوراخ گاز، تجهیزات از یک حفره عبور کردند و با حمل و نقل عمیق زیر سطح به هم خوردند
[ترجمه گوگل]در سال 1971 در حفاری سوراخ گاز ترکمنستان، تجهیزات در حفره حفاری قرار گرفت و با حمل و نقل عمیق زیر سطح از بین رفته بود
7. Once across the border from Turkmenistan the terrain was rugged and the style of mud brick housing changed and the urban landscape looked like something from biblical times.
[ترجمه ترگمان]زمانی که از مرز ترکمنستان عبور کردیم، زمین ناهموار بود و سبک ساختمان های آجری رنگ تغییر کرد و منظره شهری شبیه چیزی از دوران انجیل به نظر رسید
[ترجمه گوگل]هنگامی که در سرتاسر مرز ترکمنستان قرار داشت، زمین بسیار ناهموار بود و سبک آجری گلدان تغییر یافت و چشم انداز شهری چیزی شبیه چیزی از زمان کتاب مقدس بود
8. Gas-rich Azerbaijan, Kazakhstan, Turkmenistan, and Uzbekistan are not interested in supplanting one imperial master in Moscow for another in Beijing.
[ترجمه ترگمان]آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، و ازبکستان به جایگزینی یک استاد امپراطوری در مسکو برای دیگری در پکن علاقه مند نیستند
[ترجمه گوگل]گاز غنی آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان علاقه مند به جایگزینی یک استاد امپراتوری در مسکو برای دیگری در پکن نیست
9. A member a nomadic Turkic people inhabiting Turkmenistan and neighboring areas in Iran and Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای خانواده عشایر Turkic که در ترکمنستان و مناطق همسایه در ایران و افغانستان ساکن هستند
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای یک ملت ترکیه ساکن در ترکمنستان و مناطق همسایه آن در ایران و افغانستان است
10. But Turkmenistan still needs a new export pipeline.
[ترجمه ترگمان]اما ترکمنستان هنوز به یک خط لوله جدید صادراتی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]اما ترکمنستان هنوز نیاز به یک خط لوله صادرات جدید دارد
11. The foreigners were said to be from Turkmenistan, and members of the Islamic Movement of Uzbekistan (IMU).
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این خارجی ها اهل ترکمنستان و اعضای جنبش اسلامی ازبکستان هستند
[ترجمه گوگل]گفته می شود که خارجی ها از ترکمنستان و اعضای جنبش اسلامی ازبکستان (IMU) بوده اند
12. Turkmenistan is now choosing a contractor to build an internal gas network.
[ترجمه ترگمان]ترکمنستان در حال حاضر پیمان کار ساخت یک شبکه گاز داخلی است
[ترجمه گوگل]ترکمنستان در حال حاضر یک پیمانکار را برای ساخت یک شبکه داخلی گاز انتخاب می کند
13. With the Soviet's disintegration, Kazakhstan, Uzbekistan, Tajikistan, Turkmenistan and Kyrgyzstan gained their independence.
[ترجمه ترگمان]با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان استقلال خود را کسب کردند
[ترجمه گوگل]با فروپاشی شوروی، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان استقلال خود را به دست آوردند
14. President of Turkmenistan Gurbanguly Berdimuhamedov and President of the Republic of Kazakhstan Nursultan Nazarbaev had a telephone conversation.
[ترجمه ترگمان]قربانقلی بردی محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان، و رئیس جمهور نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان، یک مکالمه تلفنی داشتند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ترکمنستان، قربانقلی بردی محمدوف و رییس جمهور قزاقستان، نورسلطان نظربایف، یک مکالمه تلفنی داشتند
15. Turkmenistan recently delayed the start of China's exports of natural gas to date.
[ترجمه ترگمان]ترکمنستان به تازگی شروع صادرات گاز طبیعی چین به امروز را به تعویق انداخته است
[ترجمه گوگل]ترکمنستان اخیرا شروع به صادرات گاز طبیعی چین کرده است