کلمه جو
صفحه اصلی

turn a deaf ear to

انگلیسی به انگلیسی

• refuse to listen to somebody

جملات نمونه

1. Mary turned a deaf ear to Lois's asking to ride her bicycle.
[ترجمه ترگمان]مری گوشش را تیز کرد تا با وی دوچرخه سواری کند
[ترجمه گوگل]مریم، گوشه ناشنوایی را به درخواست لوئیس سوار دوچرخه سواری کرد

2. The boss turned a deaf ear to my explanation.
[ترجمه ترگمان]رئیس گوشش را تیز کرد و به توضیح من گوش داد
[ترجمه گوگل]رئیس به گوش من گوش داد تا توضیح من را بدهد

3. The teacher turned a deaf ear to the boy's swearing .
[ترجمه ترگمان]معلم گوش ناشنوا را به فحش پسر تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]معلم یک گوش ناشنوا را به زادگاه پسر تبدیل کرد

4. It is wrong to turn a deaf ear to other's criticism.
[ترجمه ترگمان]اشتباه است که یک گوش ناشنوا را به انتقاد دیگر تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]اشتباه است که گوش شنوا را به نقد دیگران تبدیل کنید

5. Can't you find a way of turning a deaf ear to her endless complaints?
[ترجمه ترگمان]نمی توانی یک راه برای تبدیل یک گوش کر به شکایت های بی پایان او پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید راهی برای تبدیل کردن یک گوش ناشنوا به شکایات بی پایان خود پیدا کنید؟

6. But the authorities turned a deaf ear to their demands.
[ترجمه ترگمان]اما مقامات به خواسته هایشان گوش ندادند
[ترجمه گوگل]اما مقامات به درخواست های آنها گوش فرا دادند

7. If you turn a deaf ear to my warnings, you'll land in trouble.
[ترجمه ترگمان]اگر گوش کر به هشدارهای من تبدیل به شی، تو دردسر می افتی
[ترجمه گوگل]اگر گوش شنوا را به هشدارهای من بفرستید، به مشکل خواهید رسید

8. In the past they've tended to turn a deaf ear to such requests.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، آن ها تمایل دارند که گوش ناشنوا را به چنین درخواست هایی بدل کنند
[ترجمه گوگل]در گذشته آنها تمایل داشتند که گوشه گوشه ای به چنین درخواست هایی بیفزایند

9. He turned a deaf ear to my request for help.
[ترجمه ترگمان]او گوش کر کننده ای به درخواست من کرد تا کمک کند
[ترجمه گوگل]او به درخواست من برای کمک کمک کرد

10. She turned a deaf ear to our warnings and got lost.
[ترجمه ترگمان]او گوشش را به اخطارهای ما ناشنوا کرد و گم شد
[ترجمه گوگل]او گوشهای ناشنوا را به هشدارهای ما تبدیل کرد و از دست داد

11. He turned a deaf ear to the rumours.
[ترجمه ترگمان]گوشش بدهکار این شایعات نبود
[ترجمه گوگل]او گوش شنوا را به شایعات تبدیل کرد

12. The factory owners turned a deaf ear to the demands of the workers.
[ترجمه ترگمان]صاحبان کارخانه گوش ناشنوا را به تقاضاهای کارگران تبدیل کردند
[ترجمه گوگل]صاحبان کارخانه به درخواست کارگران گوش فرا دادند

13. She turned a deaf ear to their complaints.
[ترجمه ترگمان]گوشش بدهکار نبود
[ترجمه گوگل]او به شکایات خود گوش فراوان داد

14. Thus, year after year, working people turn a deaf ear to union entreaties.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سال به سال، افراد شاغل یک گوش ناشنوا را به درخواست های اتحادیه تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین، سال ها بعد، مردم کاری گوش فراوانی به درخواست های اتحادیه می دهند


کلمات دیگر: