(روانکاوی) نیمه هشیار، نیمه خودآگاه، نیمه خودآگاهانه، نیمه خودآگاهانه the preconscious فعالیتهای فکری نیمه خودآگاه
preconscious
(روانکاوی) نیمه هشیار، نیمه خودآگاه، نیمه خودآگاهانه، نیمه خودآگاهانه the preconscious فعالیتهای فکری نیمه خودآگاه
انگلیسی به فارسی
(روانکاوی) نیمه هشیار، نیمه خودآگاه، نیمه خودآگاهانه
پیش داوری، قبل از خود اگاهی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of a thought, not in the conscious mind, but capable of being recalled.
• (2) تعریف: existing or occurring before the development of consciousness.
اسم ( noun )
مشتقات: preconsciously (adv.)
مشتقات: preconsciously (adv.)
• : تعریف: the preconscious part of the mind, or its activity.
• foreconscious, part of the mind which exists on a deeper level than the immediate memory or conscious (psychoanalysis)
جملات نمونه
1. the preconscious
فعالیت های فکری نیمه خودآگاه
2. In subsequent situations, the amygdala might respond to preconscious information—but conscious awareness or memory may never follow.
[ترجمه ترگمان]در موقعیت های بعدی، مغز ممکن است به اطلاعات preconscious پاسخ دهد - اما آگاهی آگاهانه یا حافظه ممکن است هرگز پی گیری نشود
[ترجمه گوگل]در موقعیت های بعدی، آمیگدال ممکن است به اطلاعات پیش اطلاعات پاسخ دهد، اما آگاهی آگاهانه یا حافظه آگاهانه هرگز ممکن نیست
[ترجمه گوگل]در موقعیت های بعدی، آمیگدال ممکن است به اطلاعات پیش اطلاعات پاسخ دهد، اما آگاهی آگاهانه یا حافظه آگاهانه هرگز ممکن نیست
3. Broad sense of thinking is the preconscious type of awareness that we have in sensational cognitively relevant sensations.
[ترجمه ترگمان]حس گسترده تفکر، نوع preconscious از آگاهی است که ما در درک هیجانی احساسی و احساسی داریم
[ترجمه گوگل]تفکر گسترده ای، نوعی آگاهی از نوع پیش آگاهانه است که ما در احساسات حساس شناختی مرتبط داریم
[ترجمه گوگل]تفکر گسترده ای، نوعی آگاهی از نوع پیش آگاهانه است که ما در احساسات حساس شناختی مرتبط داریم
4. If our decisions are preconscious, what then for free-will?
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیمات ما preconscious باشند، چه چیزی برای اراده آزاد؟
[ترجمه گوگل]اگر تصمیمات ما پیشآمده باشند، چه اتفاقی میافتد؟
[ترجمه گوگل]اگر تصمیمات ما پیشآمده باشند، چه اتفاقی میافتد؟
5. Personnel management departments must be preconscious and give priority to the development of talent resources so as to cultivate more talents to meet the knowledge-based economy era.
[ترجمه ترگمان]دپارتمان های مدیریت پرسنل باید preconscious باشند و اولویت را به توسعه منابع استعداد اولویت دهند تا استعدادهای بیشتری را برای مقابله با عصر اقتصاد مبتنی بر دانش پرورش دهند
[ترجمه گوگل]بخش های مدیریت کارکنان باید پیش از اطلاع رسانی باشد و اولویت دادن به توسعه منابع استعداد باشند تا بتوانند استعدادهای بیشتری را برای رفع عصر اقتصادی مبتنی بر دانش پرورش دهند
[ترجمه گوگل]بخش های مدیریت کارکنان باید پیش از اطلاع رسانی باشد و اولویت دادن به توسعه منابع استعداد باشند تا بتوانند استعدادهای بیشتری را برای رفع عصر اقتصادی مبتنی بر دانش پرورش دهند
6. They are a major and fundamental component of the system of the unconscious, as distinct from the conscious and preconscious systems.
[ترجمه ترگمان]آن ها اجزای اصلی و اساسی سیستم ناخودآگاه هستند، که متمایز از سیستم های آگاهانه و preconscious هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک جزء اصلی و بنیادی سیستم ناخودآگاه هستند، که متمایز از سیستم های آگاه و پیشآمده است
[ترجمه گوگل]آنها یک جزء اصلی و بنیادی سیستم ناخودآگاه هستند، که متمایز از سیستم های آگاه و پیشآمده است
7. People is in the practice activity that transforms nature and development production, exceeding preconscious to develop to accelerating a thing is having decision effect.
[ترجمه ترگمان]مردم در فعالیت های عملی هستند که تولید و توسعه را به هم تبدیل می کنند و از preconscious برای توسعه بخشیدن به یک چیز استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مردم در فعالیت تمرینی هستند که تولید طبیعت و توسعه را تغییر می دهد و بیش از پیش پیش می آید تا بتواند سرعت بخشیدن به چیزی را داشته باشد که اثر تصمیم گیری داشته باشد
[ترجمه گوگل]مردم در فعالیت تمرینی هستند که تولید طبیعت و توسعه را تغییر می دهد و بیش از پیش پیش می آید تا بتواند سرعت بخشیدن به چیزی را داشته باشد که اثر تصمیم گیری داشته باشد
8. However, because the information in the unconscious is in an unruly and often disturbing form, a "censor" in the preconscious will not allow it to pass unaltered into the conscious.
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که اطلاعات در ضمیر ناخودآگاه به شکل بی نظم و اغلب مزاحم است، \"سانسور\" در the اجازه نخواهد داد که بدون تغییر باقی بماند
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل اینکه اطلاعات در ناخودآگاه در شکل غیرمستقیم و اغلب مزاحم است، یک سانسور در پیشقدم بودن اجازه نخواهد داد که به صورت آگاهانه منتقل شود
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل اینکه اطلاعات در ناخودآگاه در شکل غیرمستقیم و اغلب مزاحم است، یک سانسور در پیشقدم بودن اجازه نخواهد داد که به صورت آگاهانه منتقل شود
9. It resembled Tourettic or savantlike speed, the speed of the preconscious, undelayed by reflection.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که با سرعت و سرعت به سرعت به سرعت حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این شباهت به سرعت تروتیک و یا غافلگیرانه، سرعت پیشآمده است، با انعکاس ناگهانی
[ترجمه گوگل]این شباهت به سرعت تروتیک و یا غافلگیرانه، سرعت پیشآمده است، با انعکاس ناگهانی
کلمات دیگر: