1. The Tory candidate received/polled 8000 votes.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای حزب محافظه کار، ۸۰۰۰ رای کسب کرد \/ مورد نظرسنجی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کاندیدای توری 8000 رأی را دریافت کرد
2. Helen of Tory was beautiful beyond expression.
[ترجمه ترگمان]هلن از حزب محافظه کار بیش از حد ابراز محبت می کرد
[ترجمه گوگل]هلن توری فراتر از بیان زیبا بود
3. Helen of Tory was beautiful past expression.
[ترجمه ترگمان]هلن از حزب محافظه کار در گذشته زیبا بود
[ترجمه گوگل]هلن توری بیان زیبا بود
4. Sir Leon lent his weight to the Tory campaign yesterday.
[ترجمه ترگمان]سر لئون دیروز به کمپین محافظه کاران اهمیت داد
[ترجمه گوگل]سیر لئون در اوایل ماه مبارک رم خود را به کمپین توری تحویل داد
5. She is a prominent Tory right-winger.
[ترجمه ترگمان]او عضو حزب محافظه کار حزب محافظه کار است
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان راست برجسته توری است
6. The minister's own seat is a Tory marginal.
[ترجمه ترگمان]کرسی خود وزیر یک حاشیه ای محافظه کار است
[ترجمه گوگل]صندلی خود وزیر یک حاشیه توری است
7. The Tory party always holds together in times of crisis.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار همواره در زمان بحران کنار هم ایستاده است
[ترجمه گوگل]حزب توری همواره در زمان بحران به سر می برد
8. The candidate is clearly on-message with the Tory party leader.
[ترجمه ترگمان]این نامزد به وضوح با رهبر حزب محافظه کار در ارتباط است
[ترجمه گوگل]این نامزد به وضوح در پیام با رهبر حزب توری است
9. Is this the new face of the Tory party?
[ترجمه ترگمان]این چهره جدید حزب توری هست؟
[ترجمه گوگل]آیا این چهره جدید حزب توری است؟
10. The marginal Tory constituency was held by 2200 votes in 199
[ترجمه ترگمان]حوزه انتخابی حزب محافظه کار توسط ۲۲۰۰ رای در ۱۹۹ رای برگزار شد
[ترجمه گوگل]حوزه حاشیه ای Tory توسط 2200 رای در 199 برگزار شد
11. The Tory candidate lost his deposit.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای حزب محافظه کار سپرده خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]نامزد توری سپرده خود را از دست داد
12. The Tory got 40 % of the vote.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار ۴۰ درصد آرا را کسب کرده است
[ترجمه گوگل]توری 40 درصد از رای را کسب کرد
13. A number of Tory rebels are planning to vote against the government.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از شورشیان محافظه کار در حال برنامه ریزی برای رای دادن به دولت هستند
[ترجمه گوگل]تعدادی از شورشیان توری در حال برنامه ریزی برای رای دادن علیه دولت هستند
14. Her husband is a true blue Tory.
[ترجمه ترگمان]شوهرش یک محافظه کار واقعی است
[ترجمه گوگل]شوهرش یک توری آبی واقعی است
15. His free-trade policies aroused suspicion among Tory stalwarts.
[ترجمه ترگمان]سیاست های تجارت آزاد او باعث برانگیخته شدن بدگمانی در بین اعضای حزب محافظه کار شد
[ترجمه گوگل]سیاست های تجارت آزاد او موجب سوء ظن در میان استورارت های توری شد