کلمه جو
صفحه اصلی

forklift


معنی : جراثقال چنگک دار
معانی دیگر : گرانکش چنگک دار، بار بردار چنگک دار، فورک لیفت، ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین

انگلیسی به فارسی

لودر، جراثقال چنگک دار


ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین، جراثقال چنگک دار


انگلیسی به انگلیسی

• machine used to lift and transport heavy loads
device which is used to raise and lower loads (usually attached to a small tractor)

اسم ( noun )
• : تعریف: a small truck with a power-operated forked platform that can be slid under heavy cargo to lift and transport it.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: forklifts, forklifting, forklifted
• : تعریف: to lift, transport, or stack (cargo) using a forklift.

مترادف و متضاد

جراثقال چنگک دار (اسم)
forklift

جملات نمونه

1. a forklift truck
کامیون بار بردار (با چنگک)،کامیون چنگکی

2. So we had to rent a forklift truck from somewhere, then manhandle the saw into the workshop.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما مجبور شدیم یک کامیون یدک کش را از یک جایی اجاره کنیم، بعد آن ها را زیر و رو کنیم و داخل کارگاه شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین ما مجبور شدیم یک کامیون اجاره ای را از جایی اجاره کنیم، سپس اره را به کارگاه ببریم

3. This aspect is significantly in advance of typical fork-lift truck operations on and 3 shift working.
[ترجمه ترگمان]این جنبه به طور قابل توجهی از قبل از عملیات کامیون بلند شده در شیفت و ۳ شیفت کاری استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این جنبه به طور قابل ملاحظه ای در پیشبرد کارهای معمول کامیون های بالابر و 3 تغییر شغل است

4. But once the forklifts arrived we could get the load off very quickly. Initally taking forty five minutes.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی the رسیدند، می توانیم خیلی زود بار را خالی کنیم چهل و پنج دقیقه طول می کشد
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که لیفتراک وارد شد ما می توانیم بار را بسیار سریع دریافت کنیم در ابتدا 45 دقیقه باقی می ماند

5. The 20-stone fork-lift truck operator was much more suitable, as was a private detective.
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون حامل چنگک ۲۰ سنگی بسیار مناسب تر از یک کارآگاه خصوصی بود
[ترجمه گوگل]اپراتور کامیون با ظرفیت 20 سنگ بسیار مناسب بود، همانطور که یک کارآگاه خصوصی بود

6. Large packages may be unloaded on to pallets and moved by fork-lift truck.
[ترجمه ترگمان]بسته های بزرگ ممکن است بر روی پالت تخلیه شوند و توسط یک کامیون دارای انشعاب جابجا شوند
[ترجمه گوگل]بسته های بزرگ ممکن است به پالت تخلیه شوند و با کامیون باریک منتقل شوند

7. The fork-lift truck was not fitted with either wing mirrors or a speedometer.
[ترجمه ترگمان]کامیون نیمه بلند با آینه یا a مجهز شده بود
[ترجمه گوگل]کامیون بالابر با آینه های بال و یا سرعت سنج نصب نشد

8. What for example is the market value of a three-year old mainframe computer, or a seven-year old fork-lift truck?
[ترجمه ترگمان]مثلا ارزش بازاری یک کامپیوتر سه ساله یا یک کامیون هفت ساله چیست؟
[ترجمه گوگل]برای مثال ارزش بازار یک رایانه رایانه ای سه ساله یا یک کامیون بالابر هفت ساله است؟

9. And was he mown down by the fork-lift truck as a result?
[ترجمه ترگمان]و اون توسط یه کامیون رو به عنوان نتیجه درو شده بود؟
[ترجمه گوگل]و در نتیجه او توسط کامیون بالابر بریده شد؟

10. A forklift, a back-up generator, oxygen supplies, and a nurse and doctor were good to have along, too.
[ترجمه ترگمان]یک جرثقیل، یک ژنراتور back و یک پرستار و یک پرستار و یک دکتر هم خوب بودند
[ترجمه گوگل]یک لیفتراک، یک منبع پشتیبان، تامین کننده اکسیژن و یک پرستار و دکتر هم خوب بودند

11. If you are a dentist or a forklift truck driver it is easy to tell others what your skills are.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک دندان پزشک و یا یک راننده کامیون دارید، به راحتی می توانید به دیگران بگویید که مهارت های شما چیست
[ترجمه گوگل]اگر شما دندانپزشک یا راننده کامیون کامیون هستید، آسان است که به دیگران بگویید که چه مهارتهایی دارند

12. The forklift drivers must conduct pre - shift inspection to the forklift.
[ترجمه ترگمان]رانندگان جرثقیل چنگک دار باید بازرسی پیش از شیفت را به جرثقیل چنگک دار انجام دهند
[ترجمه گوگل]رانندگان کامیون باید بازرسی قبل از حرکت را به لودر انجام دهند

13. Fork - lift truck, forklift has profit.
[ترجمه ترگمان]کامیون \"فورک\"، جرثقیل چنگک دار، سود دارد
[ترجمه گوگل]کامیون بالابر، لودر سود می برد

14. The following table lists the corresponding relationship among forklift tonnage, wiring harness type and engine type.
[ترجمه ترگمان]جدول زیر رابطه مربوطه بین تناژ شراع ها و نوع موتور و نوع موتور را لیست می کند
[ترجمه گوگل]جدول زیر لیست مربوط به رابطه بین ظرفیت باربری، نوع سیم کشی و نوع موتور است

15. Operate the forklift a safe manner as not to harm other staff or damage company property.
[ترجمه ترگمان]جرثقیل چنگک دار را طوری روشن کنید که به پرسنل دیگر آسیب برساند و یا به اموال شرکت آسیب برساند
[ترجمه گوگل]لودر را به گونه ای ایمن نگه دارید تا دیگر کارکنان آسیب نرسانید یا به مالکیت شرکت آسیب نرسانید

a forklift truck

کامیون بار بردار (با چنگک)، کامیون چنگکی


پیشنهاد کاربران

لیفتراک

⁦✔️⁩لیفتراک

Can you work a 🔵forklift?”


کلمات دیگر: