1. a forklift truck
کامیون بار بردار (با چنگک)،کامیون چنگکی
2. So we had to rent a forklift truck from somewhere, then manhandle the saw into the workshop.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما مجبور شدیم یک کامیون یدک کش را از یک جایی اجاره کنیم، بعد آن ها را زیر و رو کنیم و داخل کارگاه شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین ما مجبور شدیم یک کامیون اجاره ای را از جایی اجاره کنیم، سپس اره را به کارگاه ببریم
3. This aspect is significantly in advance of typical fork-lift truck operations on and 3 shift working.
[ترجمه ترگمان]این جنبه به طور قابل توجهی از قبل از عملیات کامیون بلند شده در شیفت و ۳ شیفت کاری استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این جنبه به طور قابل ملاحظه ای در پیشبرد کارهای معمول کامیون های بالابر و 3 تغییر شغل است
4. But once the forklifts arrived we could get the load off very quickly. Initally taking forty five minutes.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی the رسیدند، می توانیم خیلی زود بار را خالی کنیم چهل و پنج دقیقه طول می کشد
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که لیفتراک وارد شد ما می توانیم بار را بسیار سریع دریافت کنیم در ابتدا 45 دقیقه باقی می ماند
5. The 20-stone fork-lift truck operator was much more suitable, as was a private detective.
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون حامل چنگک ۲۰ سنگی بسیار مناسب تر از یک کارآگاه خصوصی بود
[ترجمه گوگل]اپراتور کامیون با ظرفیت 20 سنگ بسیار مناسب بود، همانطور که یک کارآگاه خصوصی بود
6. Large packages may be unloaded on to pallets and moved by fork-lift truck.
[ترجمه ترگمان]بسته های بزرگ ممکن است بر روی پالت تخلیه شوند و توسط یک کامیون دارای انشعاب جابجا شوند
[ترجمه گوگل]بسته های بزرگ ممکن است به پالت تخلیه شوند و با کامیون باریک منتقل شوند
7. The fork-lift truck was not fitted with either wing mirrors or a speedometer.
[ترجمه ترگمان]کامیون نیمه بلند با آینه یا a مجهز شده بود
[ترجمه گوگل]کامیون بالابر با آینه های بال و یا سرعت سنج نصب نشد
8. What for example is the market value of a three-year old mainframe computer, or a seven-year old fork-lift truck?
[ترجمه ترگمان]مثلا ارزش بازاری یک کامپیوتر سه ساله یا یک کامیون هفت ساله چیست؟
[ترجمه گوگل]برای مثال ارزش بازار یک رایانه رایانه ای سه ساله یا یک کامیون بالابر هفت ساله است؟
9. And was he mown down by the fork-lift truck as a result?
[ترجمه ترگمان]و اون توسط یه کامیون رو به عنوان نتیجه درو شده بود؟
[ترجمه گوگل]و در نتیجه او توسط کامیون بالابر بریده شد؟
10. A forklift, a back-up generator, oxygen supplies, and a nurse and doctor were good to have along, too.
[ترجمه ترگمان]یک جرثقیل، یک ژنراتور back و یک پرستار و یک پرستار و یک دکتر هم خوب بودند
[ترجمه گوگل]یک لیفتراک، یک منبع پشتیبان، تامین کننده اکسیژن و یک پرستار و دکتر هم خوب بودند
11. If you are a dentist or a forklift truck driver it is easy to tell others what your skills are.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک دندان پزشک و یا یک راننده کامیون دارید، به راحتی می توانید به دیگران بگویید که مهارت های شما چیست
[ترجمه گوگل]اگر شما دندانپزشک یا راننده کامیون کامیون هستید، آسان است که به دیگران بگویید که چه مهارتهایی دارند
12. The forklift drivers must conduct pre - shift inspection to the forklift.
[ترجمه ترگمان]رانندگان جرثقیل چنگک دار باید بازرسی پیش از شیفت را به جرثقیل چنگک دار انجام دهند
[ترجمه گوگل]رانندگان کامیون باید بازرسی قبل از حرکت را به لودر انجام دهند
13. Fork - lift truck, forklift has profit.
[ترجمه ترگمان]کامیون \"فورک\"، جرثقیل چنگک دار، سود دارد
[ترجمه گوگل]کامیون بالابر، لودر سود می برد
14. The following table lists the corresponding relationship among forklift tonnage, wiring harness type and engine type.
[ترجمه ترگمان]جدول زیر رابطه مربوطه بین تناژ شراع ها و نوع موتور و نوع موتور را لیست می کند
[ترجمه گوگل]جدول زیر لیست مربوط به رابطه بین ظرفیت باربری، نوع سیم کشی و نوع موتور است
15. Operate the forklift a safe manner as not to harm other staff or damage company property.
[ترجمه ترگمان]جرثقیل چنگک دار را طوری روشن کنید که به پرسنل دیگر آسیب برساند و یا به اموال شرکت آسیب برساند
[ترجمه گوگل]لودر را به گونه ای ایمن نگه دارید تا دیگر کارکنان آسیب نرسانید یا به مالکیت شرکت آسیب نرسانید