سنگ بازالت، مرمر سیاه (سنگ سخت آتشفشانی که معمولا به صورت لوح یافت می شود)، نوعی سنگ چخماق یا اتش فشانی سیاه
basalt
سنگ بازالت، مرمر سیاه (سنگ سخت آتشفشانی که معمولا به صورت لوح یافت می شود)، نوعی سنگ چخماق یا اتش فشانی سیاه
انگلیسی به فارسی
نوعی سنگ چخماق یا آتشفشانی سیاه
بازالت
انگلیسی به انگلیسی
• dark igneous rock, volcanic rock
basalt is a type of black rock that is produced by volcanoes.
basalt is a type of black rock that is produced by volcanoes.
اسم ( noun )
مشتقات: basaltic (adj.)
مشتقات: basaltic (adj.)
• : تعریف: a dense, fine-grained, dark-colored igneous rock created by lava flow that is rich in minerals containing magnesium and iron. The most common igneous rock on the Earth's surface due to its high abundance on the ocean floor.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] بازالت - سنگ مرمر سیاه - سنگ آذرین - سیاه سنگ - مرمرسیاه سنگ بازالت
[] بازالت
[] بازالت
جملات نمونه
1. A small colony nested on the basalt rock face.
[ترجمه ترگمان]کلنی کوچکی در صخره سنگی بازالت درست شده است
[ترجمه گوگل]یک کلنی کوچک در چهره سنگ بازالت قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک کلنی کوچک در چهره سنگ بازالت قرار دارد
2. There are beaches of rounded grey basalt pebbles of varying sizes elsewhere around the island.
[ترجمه ترگمان]There از سنگ های سیاه rounded با اندازه های مختلف در نقاط دیگر جزیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]سواحل شالیزهای بازالتی خاکستری با ابعاد متفاوت در نقاط دیگر جزیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]سواحل شالیزهای بازالتی خاکستری با ابعاد متفاوت در نقاط دیگر جزیره وجود دارد
3. Instead, the basalt flows and volcanic central peaks are found to be very closely associated with large craters.
[ترجمه ترگمان]در عوض، جریان basalt و قله های آتش فشانی مرکزی بسیار نزدیک با craters بزرگ در ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]در عوض، جریانهای بازالت و قله های مرکزی آتشفشانی به شدت با دهانه های بزرگ ارتباط دارند
[ترجمه گوگل]در عوض، جریانهای بازالت و قله های مرکزی آتشفشانی به شدت با دهانه های بزرگ ارتباط دارند
4. Hot water poured out the tops of basalt pillars that normally stand as cold obelisks in the middle of drained-back lava ponds.
[ترجمه ترگمان]آب داغ، قسمت بالای ستون های basalt را که به طور طبیعی به عنوان obelisks سرد در وسط of گدازه drained قرار دارند، می ریزد
[ترجمه گوگل]آب داغ از ستون های ستون بازالت که به طور معمول به عنوان obelisk های سرد در وسط حوضچه های گدازه ای تخلیه می شود ریخت
[ترجمه گوگل]آب داغ از ستون های ستون بازالت که به طور معمول به عنوان obelisk های سرد در وسط حوضچه های گدازه ای تخلیه می شود ریخت
5. A basalt flow can advance over a kilometre of flat ground in a matter of hours; an andesite may take months.
[ترجمه ترگمان]یک جریان بازالت می تواند در عرض چند ساعت از یک کیلومتر زمین صاف عبور کند؛ یک andesite ممکن است چند ماه طول بکشد
[ترجمه گوگل]یک جریان بازالت می تواند بیش از یک کیلومتر از زمین صاف در عرض چند ساعت افزایش یابد؛ anesite ممکن است چند ماه طول بکشد
[ترجمه گوگل]یک جریان بازالت می تواند بیش از یک کیلومتر از زمین صاف در عرض چند ساعت افزایش یابد؛ anesite ممکن است چند ماه طول بکشد
6. Small Jerichos plaster patches of basalt in the new flows of warm water.
[ترجمه ترگمان]تکه های گچ مانند از بازالت سیاه در جریان های جدید آب گرم عبور می کنند
[ترجمه گوگل]گیاهان کوچک جریکو گچ از بازالت در جریان جدید آب گرم است
[ترجمه گوگل]گیاهان کوچک جریکو گچ از بازالت در جریان جدید آب گرم است
7. Ocean island and continental flood basalt occurrences represent different expressions of plume activity.
[ترجمه ترگمان]جزایر اقیانوس و جریان های اقیانوسی قاره ای، حالت های مختلفی از فعالیت توده آتش را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]جزایر اقیانوس و رخساره های بازالت قلیایی نشان دهنده بیان های مختلف فعالیت پویا هستند
[ترجمه گوگل]جزایر اقیانوس و رخساره های بازالت قلیایی نشان دهنده بیان های مختلف فعالیت پویا هستند
8. Although anorthosite and basalt are the dominant rocks on the Moon, significant amounts of several other related rock types occur.
[ترجمه ترگمان]اگرچه بازالت و بازالت با سنگ های غالب بر روی ماه هستند، اما مقادیر قابل توجهی از چندین نوع سنگ مرتبط دیگر رخ می دهد
[ترجمه گوگل]گرچه انوروزیت و بازالت سنگهای غالب در ماه هستند، مقدار قابل توجهی از چند نوع دیگر سنگ های مرتبط وجود دارد
[ترجمه گوگل]گرچه انوروزیت و بازالت سنگهای غالب در ماه هستند، مقدار قابل توجهی از چند نوع دیگر سنگ های مرتبط وجود دارد
9. It is a sheer basalt rock cliff on which thousands of razor bills, guillemots, kittiwakes, shags and fulmars nest.
[ترجمه ترگمان]این صخره یک صخره سنگی است که در آن هزاران of، guillemots، kittiwakes، shags و fulmars وجود دارد
[ترجمه گوگل]این یک سنگ کلیه سنگ بازالت است که در آن هزاران صورت حساب تیغه ای، گلیموت، کیتیوایکا، کلوچه و fulmars وجود دارد
[ترجمه گوگل]این یک سنگ کلیه سنگ بازالت است که در آن هزاران صورت حساب تیغه ای، گلیموت، کیتیوایکا، کلوچه و fulmars وجود دارد
10. Towering in close symmetry, these basalt columns near Fingal's Cave form the base of the Scottish island of Staffa.
[ترجمه ترگمان]این ستون های بازالت در نزدیکی غار s، که در نزدیکی غار Fingal قرار دارند، پایه جزیره اسکاتلند of را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]این ستون بازالت در نزدیکی غار فیانگال با تقارن نزدیک، پایه جزیره اسکاتلندی ستته را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]این ستون بازالت در نزدیکی غار فیانگال با تقارن نزدیک، پایه جزیره اسکاتلندی ستته را تشکیل می دهد
11. The substrate is mainly basalt and volcanic clastic rock, and then limestone and phosphorite in seamounts MA, MC, MD, ME, MF from Magellan seamounts.
[ترجمه ترگمان]این لایه عمدتا از سنگ بازالت و سنگ آتشفشانی بوده است و بعد از آن سنگ آهک و سنگ آهک در seamounts MA، MC، MD، نیروی مهدی از Magellan seamounts
[ترجمه گوگل]این بستر به طور عمده سنگ های سنگی بازالت و آتشفشانی و سپس سنگ آهک و فسفریت در دریچه های دریایی MA، MC، MD، ME، MF از دریچه های ماژلان است
[ترجمه گوگل]این بستر به طور عمده سنگ های سنگی بازالت و آتشفشانی و سپس سنگ آهک و فسفریت در دریچه های دریایی MA، MC، MD، ME، MF از دریچه های ماژلان است
12. Mainly is basalt and tuff, secondly become for the alteration basalt and andesite.
[ترجمه ترگمان]به طور عمده، بازالت و tuff است، ثانیا برای تغییر بازالت و andesite
[ترجمه گوگل]عمدتا بازالت و توف است، در مرحله دوم به تغییر بازالت و آندزیت تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]عمدتا بازالت و توف است، در مرحله دوم به تغییر بازالت و آندزیت تبدیل شده است
13. Leucite basalt was solidified by secondary magma, which was produced by fractional crystallization of a small amount (14%) of accumulative rock from primitive magma and assimilation of granite(28%).
[ترجمه ترگمان]بازالت Leucite با ماگما متوسطه، که با crystallization کسری از مقدار کمی (۱۴ %)از سنگ جمع شونده از ماگما اولیه و جذب گرانیت (۲۸ %)تولید شد، سفت شد
[ترجمه گوگل]بازالت لوتییت با ماگما ثانویه تثبیت شد که توسط کریستالیزاسیون کسر شده از مقدار کمی (14٪) سنگ تجمعی از ماگما اولیه و جذب گرانیت (28٪) تولید شد
[ترجمه گوگل]بازالت لوتییت با ماگما ثانویه تثبیت شد که توسط کریستالیزاسیون کسر شده از مقدار کمی (14٪) سنگ تجمعی از ماگما اولیه و جذب گرانیت (28٪) تولید شد
14. Basalt, basalt everywhere, and not a drop of water in sight.
[ترجمه ترگمان]بازالت و basalt در همه جا و نه یک قطره آب در چشم
[ترجمه گوگل]بازالت، بازالت در همه جا، و نه یک قطره آب در نظر
[ترجمه گوگل]بازالت، بازالت در همه جا، و نه یک قطره آب در نظر
15. Closed basins as deep as 135 feet were bitten out of the underlying basalt.
[ترجمه ترگمان]حوضه های بسته به اندازه ۱۳۵ فوت از بازالت اصلی جدا شده بودند
[ترجمه گوگل]حوضچه های بسته به عمق 135 فوت از بازالت زیرزمین گزیدند
[ترجمه گوگل]حوضچه های بسته به عمق 135 فوت از بازالت زیرزمین گزیدند
کلمات دیگر: