1. A light hoarfrost covered the fields.
[ترجمه ترگمان]سوز سردی صحرا را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک پرتقال نور پوشش داده شده زمینه
2. He giveth snow like wool: scattered the hoarfrost like ashes.
[ترجمه ترگمان]او خود را مانند پشم نشان می دهد؛ the hoarfrost را مانند خاکستر پراکنده می کند
[ترجمه گوگل]او برف مانند پشم را می دهد: پراکنده خاکستری مانند خاکستر
3. Patches of hoarfrost under the firs sparkled rosy reflections.
[ترجمه ترگمان]تکه هایی از hoarfrost در زیر درختان کاج می درخشیدند
[ترجمه گوگل]لکه های خشخاش در زیر جلوی انعکاس های شفاف درخشان
4. Under the hoarfrost the slightest twig of birches is white.
[ترجمه ترگمان]با اندک اندک شاخ و برگ درختان غان کم است
[ترجمه گوگل]در زیر چمنزار، کوچکترین شاخه بری سفید است
5. I open my eyes to a world clothed in the exquisite lace of hoarfrost.
[ترجمه ترگمان]چشمانم را به دنیایی باز می کنم که از the exquisite است
[ترجمه گوگل]چشمانم را به دنیایی که در توری آبنبات خزانه ای لباس پوشیدم باز می کنم
6. The reeds and rushes are deeply green, and the white dew is turned into hoarfrost.
[ترجمه ترگمان]نی ها و نی ها خیلی سبز هستند و شبنم یخ زده به hoarfrost مبدل می شود
[ترجمه گوگل]تپه ها و پرها عمیقا سبز هستند، و شبنم سفید به قحطی تبدیل می شود
7. The percentage of plate types ranges from 30 to 90 depending upon hoarfrost frequency.
[ترجمه ترگمان]درصد انواع صفحات از ۳۰ تا ۹۰ بسته به فراوانی hoarfrost متغیر است
[ترجمه گوگل]درصد انواع صفحات از 30 تا 90 بسته به فرکانس خراش