1. Fig. 8 Relative completeness of the humerus and femur compared.
[ترجمه ترگمان]شکل ۸: تکمیل نسبی استخوان بازو و استخوان ران در مقایسه با آن
[ترجمه گوگل]شکل 8 کامل بودن نسبی فک و فک بالا در مقایسه است
2. I broke my femur.
[ترجمه ترگمان] من femur رو شکوندم
[ترجمه گوگل]من ران را شکستم
3. The hip and femur bones were fused together and no movement was possible at that joint.
[ترجمه ترگمان]استخوان های کفل و استخوان ران با هم ترکیب شدند و هیچ حرکتی در آن مفصل امکان پذیر نبود
[ترجمه گوگل]استخوان لگن و استخوان ران با هم مخلوط شده و هیچ حرکتی در آن مفصل امکان پذیر نیست
4. Is femur head necrotic is there method cure on present medical technology?
[ترجمه ترگمان]آیا necrotic head سر استخوان در حال حاضر روش درمانی برای این تکنولوژی پزشکی وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا فمور سر و گردن نیست آیا روش درمان پزشکی فن آوری در حال حاضر وجود دارد؟
5. Got femur head how necrotic disease treated?
[ترجمه ترگمان]یه سر استخوان ران چطور درمان کرده؟
[ترجمه گوگل]چگونه سرطان ران را درمان می کند؟
6. The femur was fairly long, an advanced Homo-like trait, but the forearm was long too, a more apelike feature.
[ترجمه ترگمان]استخوان ران نسبتا بلند بود، یک ویژگی پیشرفته انسان مانند، اما ساعد دراز بود و ویژگی apelike داشت
[ترجمه گوگل]فمور نسبتا طولانی بود، یک ویژگی پیشرفته مانند Homo، اما ساعد هنوز هم طولانی بود، یک ویژگی apelike بیشتر
7. The top segment of each leg, the femur, is attached to a small part called the trochanter.
[ترجمه ترگمان]قسمت بالای هر پا، استخوان ران به بخش کوچکی به نام the متصل می شود
[ترجمه گوگل]قسمت بالای هر پا، فمور، به قسمت کوچکی به نام trochanter متصل می شود
8. The labrum acts like a socket to hold the ball at the top of your thighbone (femur) in place.
[ترجمه ترگمان]labrum مثل یک سوکت برای نگه داشتن توپ در بالای سر (ران)شما در مکان عمل می کند
[ترجمه گوگل]Labra مانند یک سوکت عمل می کند تا توپ را در بالای استخوان ران (فمور) نگه دارد
9. Feel that Mr Twill may be called upon to lay down his femur after all.
[ترجمه ترگمان]احساس می کنید که آقای Twill می تواند استخوان ران خود را دراز کند
[ترجمه گوگل]احساس می کنید که ممکن است از آقای Twill بخواهید که راننده استخوان ران را از بین ببرد
10. The horizontal axis has the most frequently preserved part of the bone, namely the distal humerus and proximal femur.
[ترجمه ترگمان]محور افقی بیش ترین قسمت استخوان را دارد، یعنی استخوان بازو و استخوان رانی مجاور
[ترجمه گوگل]محور افقی دارای قسمت اغلب حفظ شده از استخوان است، یعنی فک بالا و پایین فمور پروگزیمال
11. But can not phone him from Twills as Mr Twill would insist on shinning up drainpipe himself and break femur.
[ترجمه ترگمان]اما چون آقای Twill اصرار خواهد کرد که به خودش فشار بیاورد و استخوان ران را بشکند، نمی تواند از Twills به او تلفن کند
[ترجمه گوگل]اما نمی تواند او را از Twills به عنوان آقای Twill اصرار دارند که درهم و برهمی کردن drainpipe خود را و شکستن فک و صورت
12. It sheared through bone and muscle alike, the strident snapping of the femur reverberating inside the room.
[ترجمه ترگمان]با قیچی کردن استخوان و عضله و استخوان ران که در داخل اتاق پیچید، خرد شد
[ترجمه گوگل]آن را از طریق استخوان و عضله به طور یکسان، ضربه محکم و ناگهانی فمور بازتاب در داخل اتاق
13. Fig. 8 shows the percentage abundance of complete bones for the humerus plotted against the femur.
[ترجمه ترگمان]شکل ۸، درصد فراوانی از استخوان های کامل برای استخوان بازو را که بر روی استخوان ران رسم شده است را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل 8، درصد فراوانی استخوان های کامل را برای هیپرانسر بر روی استخوان فمور نشان می دهد
14. The glittering blue thigh had articulated sharply in the middle, shortening along its length and snapping the femur within.
[ترجمه ترگمان]ران درخشان و درخشان در وسط به صدا درآمده بود و در طول آن لوله را لوله می کرد و استخوان ران را گاز می زد
[ترجمه گوگل]ریش آبی پر زرق و برق دار به شدت در وسط، کوتاه شدن طول آن و تکان دادن استخوان ران در داخل آن، به شدت بیان شده است