1. a saddle holster
جلد اسلحه ی متصل به زین (زینی)
2. The officer undid the flap of his holster and drew his gun.
[ترجمه ترگمان]افسر دسته غلاف را باز کرد و تفنگش را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]افسر فلپ چترباز خود را باز کرد و تفنگش را کشید
3. She transferred her gun from its shoulder holster to her handbag.
[ترجمه ترگمان]تفنگش را از غلاف بیرون آورد و به کیف دستی اش داد
[ترجمه گوگل]او اسلحه خود را از کیف پول شانه خود را به کیف دستی خود منتقل کرد
4. Philippe was in uniform, wearing a pistol holster on his belt.
[ترجمه ترگمان]فیلیپ در یونیفورم پوشیده بود و یک جلد تپانچه که به کمر بسته بود، پوشیده بود
[ترجمه گوگل]فیلیپ در لباسش بود، پوشیدن یک کمربند تپانچه در کمربندش
5. He felt the gun in his shoulder holster.
[ترجمه ترگمان]تفنگ را در جلد خود احساس کرد
[ترجمه گوگل]او اسلحه را در جلوی شانه خود احساس کرد
6. Then he pulled the Beretta from its holster and worked the slide.
[ترجمه ترگمان]سپس مسلسل Beretta را از غلاف بیرون کشید و روی اسلاید کار کرد
[ترجمه گوگل]سپس او Beretta از کلوچه خود را کشیده و اسلاید کار می کرد
7. She unbuttoned his holster,[Sentence dictionary] and took out his sidearm.
[ترجمه ترگمان]تکمه های شلوارش را باز کرد و اسلحه کمری خود را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او کلستر او را [لغت نامه اصطلاحات] را برمیدارد و خود را به عقب انداخت
8. And hanging from a hook in its holster, her father's army revolver.
[ترجمه ترگمان]و از یک چنگک در غلاف، اسلحه ارتش پدرش آویزان بود
[ترجمه گوگل]و آویزان از یک قلاب در جلوی آن، سرباز ارتش پدرش
9. His laser pistol clattered from its holster.
[ترجمه ترگمان]اسلحه لیزری او از غلاف بیرون آمد
[ترجمه گوگل]تپانچه لیزری او از چنگال آن چسبیده است
10. So Clint's gun stays in its holster.
[ترجمه ترگمان]پس تفنگ کلینت تو holster میمونه
[ترجمه گوگل]بنابراین اسلحه کلینت در چنگال آن باقی می ماند
11. With the weight of the gun, the holster slid comfortably and invisibly under my arm.
[ترجمه ترگمان]با وزن اسلحه، اسلحه به راحتی و در زیر بازوی من پنهان شد
[ترجمه گوگل]با وزن اسلحه، جلد دستشویی به راحتی و نامرئی بود
12. Snapped my piece into my shoulder holster.
[ترجمه ترگمان]تکه کاغذی را که در جلد شانه ام قرار داشت گرفته بود
[ترجمه گوگل]قطعه ی من را به چنگال شانه ی من گرفت
13. I carried a. 38-caliber pistol in a shoulder holster.
[ترجمه ترگمان] من یه اسلحه حمل کردم یه هفت تیر کالیبر ۳۸ تو جلد شونه - ه
[ترجمه گوگل]من انجام دادم تپانچه 38 کالیبر در جلوی شانه
14. I slipped the heavy derringer into the holster while the mate watched proudly.
[ترجمه ترگمان]در حالی که نایب کشتی با غرور و غرور به او نگاه می کرد و با غرور و افتخار نگاه می کرد، من تپانچه سنگین را در غلاف گذاشتم
[ترجمه گوگل]من متضرر شدید را به جلوی چاقو کشیدم در حالی که مادرم با افتخار تماشا کرد
15. Thrusting the gun back into its holster, the man grinned at the body lying on the floor.
[ترجمه ترگمان]اسلحه را در غلافش گذاشت و مرد به جسدی که روی زمین افتاده بود نیشخند زد
[ترجمه گوگل]مردی که اسلحه را به چنگال آن برمی گرداند، مرد را به زمین دراز کشید