خوددارانه، عاری از مبالغه، کم نمایانه
understated
خوددارانه، عاری از مبالغه، کم نمایانه
انگلیسی به فارسی
خوددارانه، عاری از مبالغه، کم نمایانه
تقلیل یافته، حقیقت را اظهار نکردن، دست کم گرفتن
جملات نمونه
1. he understated his income
او در آمد خود را کمتر از آنچه بود نشان داد.
2. They exaggerated the enemy's losses and understated their own.
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به زیان دشمن اغراق می کردند و خود را دست کم می گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها غلبه دشمن را افزایش دادند و خود را کم رنگ کردند
[ترجمه گوگل]آنها غلبه دشمن را افزایش دادند و خود را کم رنگ کردند
3. They often understated their coal output.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب خروجی ذغال سنگ خود را دست کم گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب تولید زغال سنگ خود را پایین می آورند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب تولید زغال سنگ خود را پایین می آورند
4. I have always liked understated clothes — simple shapes which take a lot of hard work to get right.
[ترجمه ترگمان]من همیشه لباس های ساده و ساده را دوست داشته ام - اشکال ساده که کاره ای سخت زیادی را برای رسیدن به سمت راست انجام می دهند
[ترجمه گوگل]من همیشه دوست داشت لباس های نامرغوب - اشکال ساده که کار بسیار سختی را برای درست انجام می دهند
[ترجمه گوگل]من همیشه دوست داشت لباس های نامرغوب - اشکال ساده که کار بسیار سختی را برای درست انجام می دهند
5. She gave a beautifully understated performance as Ophelia.
[ترجمه ترگمان]او به طرز زیبایی به عنوان Ophelia عمل کرد
[ترجمه گوگل]او عملکرد بسیار زیبایی را به عنوان Ophelia به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]او عملکرد بسیار زیبایی را به عنوان Ophelia به ارمغان آورد
6. To her eye, Ferraris were masterpieces of elegantly understated design, with fine lines and an innate animal grace.
[ترجمه ترگمان]در چشم او، Ferraris شاهکار طراحی دقیق، با خطوط ظریف و زیبایی ذاتی حیوانی بودند
[ترجمه گوگل]به نظر او، فراری ها شاهکارهای طراحی ظریف طراحی شده اند، با خطوط زیبا و فضل حیوانی ذاتی
[ترجمه گوگل]به نظر او، فراری ها شاهکارهای طراحی ظریف طراحی شده اند، با خطوط زیبا و فضل حیوانی ذاتی
7. The titles are the most understated thing about these imaginative creations.
[ترجمه ترگمان]این القاب the چیز در مورد این آثار تخیلی هستند
[ترجمه گوگل]این عناوین در مورد این آثار تخیلی، اغراقآمیز است
[ترجمه گوگل]این عناوین در مورد این آثار تخیلی، اغراقآمیز است
8. In a busy home a cool, understated colour scheme is a sure way of creating a feeling of space.
[ترجمه ترگمان]در یک خانه شلوغ، طرح رنگ ساده و ساده، راه مطمئنی برای ایجاد احساس فضا است
[ترجمه گوگل]یک خانه شلوغ یک طرح رنگی خنک و کم رنگ، راهی مطمئن برای ایجاد احساس فضای است
[ترجمه گوگل]یک خانه شلوغ یک طرح رنگی خنک و کم رنگ، راهی مطمئن برای ایجاد احساس فضای است
9. This understated formal water feature would look sensational nestled in a secret corner of any small garden.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی رسمی آب، در یک گوشه مخفی از هر باغ کوچک، بسیار حساس و حساس به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این ویژگی رسمی آب زیرزمینی به نظر می رسد حساس در گوشه ی مخفی باغچه ای قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]این ویژگی رسمی آب زیرزمینی به نظر می رسد حساس در گوشه ی مخفی باغچه ای قرار گرفته باشد
10. Right now Teal was understated and still capable of playing things close to the vest.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Teal ساده بود و هنوز قادر به بازی چیزهای نزدیک به جلیقه بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Teal در حال کاهش است و هنوز هم قادر به بازی چیزهایی که نزدیک به جلیقه هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Teal در حال کاهش است و هنوز هم قادر به بازی چیزهایی که نزدیک به جلیقه هستند
11. He is soft-spoken and his message is understated. The whole thing is a little ironic, but nobody seems to notice.
[ترجمه ترگمان]او آرام است - صحبت می کند و پیامش نشان می دهد, کل قضیه یه خورده طعنه آمیزه ولی انگار کسی متوجه نمیشه
[ترجمه گوگل]او سخاوتمندانه سخن می گوید و پیام او کم رنگ است همه چیز کمی عجیب است، اما هیچ کس به نظر نمی رسد
[ترجمه گوگل]او سخاوتمندانه سخن می گوید و پیام او کم رنگ است همه چیز کمی عجیب است، اما هیچ کس به نظر نمی رسد
12. It is possible that the migrants understated such factors because they had actually gone on to do courses.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که مهاجران چنین عواملی را دست کم بگیرند زیرا آن ها در واقع برای انجام دوره های آموزشی رفته بودند
[ترجمه گوگل]ممکن است که مهاجران این عوامل را تحت تأثیر قرار دادند، زیرا آنها در واقع برای انجام دوره ها تلاش می کردند
[ترجمه گوگل]ممکن است که مهاجران این عوامل را تحت تأثیر قرار دادند، زیرا آنها در واقع برای انجام دوره ها تلاش می کردند
13. It is a stylised drama with understated dialogue that depends on recognition of key words and concepts.
[ترجمه ترگمان]این یک درام ساده با گفتگوی ساده است که به به رسمیت شناختن واژگان و مفاهیم کلیدی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این یک درام سبک با گفتگوی تقلیل یافته است که بستگی به شناخت کلمات و مفاهیم کلیدی دارد
[ترجمه گوگل]این یک درام سبک با گفتگوی تقلیل یافته است که بستگی به شناخت کلمات و مفاهیم کلیدی دارد
14. Enigmatic, delicate and beautifully understated, this is a book that will draw you into its very heart.
[ترجمه ترگمان]enigmatic، ظریف و زیبا، این کتابی است که شما را به قلب خود جذب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ممتاز، ظریف و زیبایی تحت تاثیر قرار گرفته است، این یک کتاب است که شما را به قلب شما متصل می کند
[ترجمه گوگل]ممتاز، ظریف و زیبایی تحت تاثیر قرار گرفته است، این یک کتاب است که شما را به قلب شما متصل می کند
15. There are times when understated architectural solutions like this are the right ones.
[ترجمه ترگمان]وقت هایی هست که راه حل های معماری ساده مثل این درست هستند
[ترجمه گوگل]زمان هایی وجود دارد که راه حل های معماری کم رنگ مانند این درست هستند
[ترجمه گوگل]زمان هایی وجود دارد که راه حل های معماری کم رنگ مانند این درست هستند
پیشنهاد کاربران
رندانه، بدون ریا
کم نظیر
کلمات دیگر: