کلمه جو
صفحه اصلی

rock climbing

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the activity or sport of climbing sheer rock faces using special techniques, tools, and safety equipment such as ropes and harnesses.

• rock-climbing is the activity of climbing rocks, cliffs, or mountains as a hobby or sport.

دیکشنری تخصصی

[] سنگنوردی

جملات نمونه

1. There's a lot of danger in rock climbing.
[ترجمه ترگمان]در حال بالا رفتن سنگ، خطر زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در سنگ نوردی خطر زیادی وجود دارد

2. I'm far too wimpish to go rock climbing.
[ترجمه ترگمان]من از رفتن به صخره خیلی دور هستم
[ترجمه گوگل]من خیلی مشتاقم که صخره نزنم

3. Rock climbing is rapidly becoming a pariah among mountain activities.
[ترجمه ترگمان]صخره نوردی به سرعت تبدیل به یک مطرود در میان فعالیت های کوهستانی می شود
[ترجمه گوگل]صعود سنگ به سرعت در حال وقوع در میان فعالیت های کوهستانی است

4. In rock climbing, no amount of skill will make up for a lack of caution.
[ترجمه ترگمان]در صخره نوردی، هیچ مهارت کافی برای عدم وجود احتیاط ایجاد نخواهد شد
[ترجمه گوگل]در صخره نوردی، هیچ کمیتی برای کمبود احتیاط لازم نیست

5. Are you game to go rock climbing with us?
[ترجمه ترگمان]تو بازی کردن با ما رو بازی می کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما بازی را به سنگ صعود با ما؟

6. In addition to writing, I also enjoy rock climbing.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نوشتن، من همچنین از صخره نوردی لذت می برم
[ترجمه گوگل]علاوه بر نوشتن، من همچنین از صخره نوردی لذت می برم

7. Dan taught me the basic techniques of rock climbing.
[ترجمه ترگمان]دن تکنیک های ابتدایی صعود صخره را به من یاد داد
[ترجمه گوگل]دان به من روش های اولیه سنگ شناسی را یاد داد

8. In summer tourists can go rock climbing or walking.
[ترجمه ترگمان]در تابستان گردشگران می توانند به صخره نوردی و یا پیاده روی بروند
[ترجمه گوگل]در تابستان گردشگران می توانند از سنگاپور یا راه رفتن استفاده کنند

9. I went canoeing, rock climbing and abseiling.
[ترجمه ترگمان]به قایقرانی رفتم، صخره نوردی و abseiling
[ترجمه گوگل]من به قایقرانی، صخره نوردی و غواصی رفتم

10. And we had to wear boots rather than rock climbing shoes.
[ترجمه ترگمان]و ما هم باید چکمه پوشیده بودیم تا کفش های کوهنوردی
[ترجمه گوگل]و ما مجبور بودیم به جای کفش های صخره ای چکمه ها را بپوشیم

11. He no longer goes caving or rock climbing, hobbies requiring fancy finger work.
[ترجمه ترگمان]او دیگر به حفاری یا صعود به صخره ادامه نمی دهد، سرگرمی ها که نیازمند کار انگشت فانتزی هستند
[ترجمه گوگل]او دیگر نمی خواهد غرق شود یا صخره نوردی، سرگرمی هایی که نیاز به کار انگشتی دارند

12. Enlighten us about rock climbing. How the fuck does it actually work? You've been to college, I haven't. Intellectualize about this one for me.
[ترجمه ترگمان]در مورد کوهنوردی کردن بهمون توضیح بده واقعا چجوری کار میکنه؟ تو به دانشگاه رفتی، من نکردم در مورد این یکی برای من نگران نباش
[ترجمه گوگل]ما را در مورد صخره نوردی روشن کن چگونه فاک آن را در واقع کار می کند؟ شما به کالج بوده اید، نه در مورد این یکی را برای من روشن کنید

13. We play the second item is the rock climbing.
[ترجمه ترگمان]ما دومین مورد را با صعود صخره بازی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما دومین بازی است که سنگاپور است

14. Phoenix tree roots of rock climbing around the escalator up and children, giving a positive symbol, giving the feeling of hope.
[ترجمه ترگمان]ریشه های درخت ققنوس در بالا و پایین پله ها بالا و پایین می روند و نشانه مثبتی از خود نشان می دهند و به این احساس امید می بخشند
[ترجمه گوگل]ریشه های ققنوس صخره نوردی در اطراف پله برقی و کودکان، نشان دادن مثبت، دادن احساس امید

15. I look at life like rock climbing.
[ترجمه ترگمان]به زندگی مثل صخره نوردی نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به زندگی مانند سنگ نوردی نگاه می کنم

پیشنهاد کاربران

( ورزش ) صخره نوردی

صخره نوردی

سخره نوردی


کلمات دیگر: