1. i will cooperate with him as long as our business association lasts
تا هنگامی که وابستگی تجاریمان ادامه داشته باشد با او همکاری خواهم کرد.
2. we must cooperate to keep chaos at bay
باید برای جلوگیری از هرج و مرج همکاری کنیم.
3. we will cooperate with you within certain limits
ما در حد معینی با شما همکاری خواهیم کرد.
4. we intend to cooperate fully with the police
ما در نظر داریم با شهربانی کاملا تشریک مساعی بکنیم.
5. i am glad to cooperate
با کمال میل همکاری می کنم.
6. the two airlines will cooperate in ticketing
آن دو شرکت هواپیمایی در صدور بلیت همکاری خواهند کرد.
7. He has said he will cooperate fully with the police enquiries.
[ترجمه مژده محمدظاهری] او گفته است که به طور کامل در تحقیقات پلیس همکاری خواهد کرد.
[ترجمه ترگمان]او گفته است که به طور کامل با سوالات پلیس هم کاری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او گفته است که او به طور کامل با تحقیقات پلیس همکاری خواهد کرد
8. Workers'leaders have expressed their willingness to cooperate.
[ترجمه ترگمان]رهبران کارگران تمایل خود به هم کاری را ابراز کرده اند
[ترجمه گوگل]رهبران کارگر ابراز تمایل خود را به همکاری
9. They cooperate in a peaceable spirit.
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک روح آرام هم کاری می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک روح صلح آمیز همکاری می کنند
10. The two universities are to cooperate in the development of a new industrial process.
[ترجمه ترگمان]دو دانشگاه در توسعه یک فرآیند جدید صنعتی هم کاری می کنند
[ترجمه گوگل]دو دانشگاه باید در توسعه یک فرآیند صنعتی جدید همکاری کنند
11. Let's all cooperate to get the work done quickly.
[ترجمه ترگمان]بیاین همه با هم هم کاری کنیم تا کار رو سریع تر انجام بدیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید همه همکاری کنند تا سریعا کار را انجام دهند
12. Governments must cooperate if they are to fight/combat international terrorism.
[ترجمه ترگمان]دولت ها باید در صورت مبارزه \/ مبارزه با تروریسم بین المللی با یکدیگر هم کاری کنند
[ترجمه گوگل]دولت ها باید در صورت مبارزه با تروریسم بین المللی مبارزه کنند
13. The Russians have already indicated their willingness to cooperate.
[ترجمه ترگمان]روس ها هم اکنون تمایل خود به هم کاری را نشان داده اند
[ترجمه گوگل]روس ها قبلا نشان داده اند که تمایل به همکاری دارند
14. If you refuse to cooperate with us, you will pay dearly for it.
[ترجمه ترگمان]اگر هم کاری با ما را رد کنید، بهای گزافی برای آن خواهید پرداخت
[ترجمه گوگل]اگر شما حاضر به همکاری با ما نیستید، بهای آن را به خوبی خواهید پرداخت
15. Helen's refusal to cooperate put me in an impossible position .
[ترجمه ترگمان]امتناع هلن با هم کاری مرا در وضع غیر ممکنی قرار داد
[ترجمه گوگل]امتناع هلن از همکاری من را در موقعیت غیرمنتظره قرار داد
16. I will advise my client to cooperate fully with the police.
[ترجمه ترگمان]من به موکل خود توصیه می کنم که به طور کامل با پلیس هم کاری کند
[ترجمه گوگل]من مشتری خود را به طور کامل با پلیس همکاری خواهم کرد