صندوق پست
letter box
صندوق پست
انگلیسی به فارسی
صندوق پست
صندوق مراسلات، جعبهی نامههای رسیده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: (chiefly British) a public depository for outgoing mail; mailbox.
• (2) تعریف: (chiefly British) a receptacle on private premises for incoming mail; mailbox.
• mail box, postal box
(video) display in letterbox format, display only across the center of a screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the different dimensions of a tv screen);(british) mailbox, mail slot
video playback format in which the picture is displayed in the central portion of the screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the dimensions of a tv screen)
a letterbox is a rectangular hole in a door through which letters are delivered.
a letterbox is also the same as a post-box.
(video) display in letterbox format, display only across the center of a screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the different dimensions of a tv screen);(british) mailbox, mail slot
video playback format in which the picture is displayed in the central portion of the screen with black bands at the top and bottom (so the wider film format will fit the dimensions of a tv screen)
a letterbox is a rectangular hole in a door through which letters are delivered.
a letterbox is also the same as a post-box.
دیکشنری تخصصی
[] کشش فشاری
مترادف و متضاد
Synonyms: letterbox, letter drop, mailbox, mail drop, pillar box, postbox
mail box
جملات نمونه
1. He stuck the note through her letter box.
[ترجمه ترگمان]یادداشت را از جعبه her بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او از طریق جعبه نامه خود به یادداشت گیر افتاد
[ترجمه گوگل]او از طریق جعبه نامه خود به یادداشت گیر افتاد
2. I peered through the letter box.
[ترجمه ترگمان]از درون جعبه به دقت نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من از طریق جعبه نامه تماشا کردم
[ترجمه گوگل]من از طریق جعبه نامه تماشا کردم
3. A leaflet was shoved through my letter box.
[ترجمه ترگمان]بروشور در صندوق نامه من وارد شد
[ترجمه گوگل]یک برگه از طریق جعبه نامه من پرتاب شد
[ترجمه گوگل]یک برگه از طریق جعبه نامه من پرتاب شد
4. The repair bill had come through Henry's letter box along with some Christmas cards.
[ترجمه ترگمان]لایحه تعمیر به همراه چند کارت کریسمس از جعبه نامه هنری امده بود
[ترجمه گوگل]لایحه تعمیر با جعبه نامه هنری همراه با برخی از کارت های کریسمس آمده است
[ترجمه گوگل]لایحه تعمیر با جعبه نامه هنری همراه با برخی از کارت های کریسمس آمده است
5. Cutting letter box slots in doors is a job most of us have to do once or twice in a decade.
[ترجمه ترگمان]باز کردن سبدهای کاغذ در درها شغلی است که اغلب ما باید یک یا دو بار در یک دهه انجام دهیم
[ترجمه گوگل]شکاف های جعبه نامه ای در درب ها یک کار است که بیشتر ما باید یک یا دو بار در یک دهه انجام دهیم
[ترجمه گوگل]شکاف های جعبه نامه ای در درب ها یک کار است که بیشتر ما باید یک یا دو بار در یک دهه انجام دهیم
6. Get a special cover for the letter box.
[ترجمه ترگمان]یه پوشش ویژه برای جعبه نامه بگیر
[ترجمه گوگل]یک پوشش ویژه برای جعبه نامه دریافت کنید
[ترجمه گوگل]یک پوشش ویژه برای جعبه نامه دریافت کنید
7. Where is the nearest letter box?
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین جعبه کجاست؟
[ترجمه گوگل]نزدیکترین جعبه نامه کجاست؟
[ترجمه گوگل]نزدیکترین جعبه نامه کجاست؟
8. Time was when monitoring a suspected dead - letter box involved laborious work by humans.
[ترجمه ترگمان]زمان آن بود که بر یک جعبه نامه مرده که کار پر زحمت انسان بود نظارت می کرد
[ترجمه گوگل]زمان آن بود که هنگام نظارت بر یک جعبه مظنون به مرده، کار دشواری از سوی انسانها صورت گرفت
[ترجمه گوگل]زمان آن بود که هنگام نظارت بر یک جعبه مظنون به مرده، کار دشواری از سوی انسانها صورت گرفت
9. Ignace found in his letter box a soiled folded paper containing Kessler's twenty - five dollars.
[ترجمه ترگمان]Ignace در جعبه کاغذی که حاوی بیست و پنج دلار بود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Ignace در جعبه نامه خود یک کاغذ کثیف که حاوی بیست و پنج دلار کسرلر بود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Ignace در جعبه نامه خود یک کاغذ کثیف که حاوی بیست و پنج دلار کسرلر بود پیدا کرد
10. Post the letter through the slit in the letter box.
[ترجمه ترگمان]نامه را از شکاف در جعبه نامه پست کنید
[ترجمه گوگل]نامه را از طریق شکاف در کادر نامه ارسال کنید
[ترجمه گوگل]نامه را از طریق شکاف در کادر نامه ارسال کنید
11. Then she puts it in a letter box.
[ترجمه ترگمان]سپس آن را در یک جعبه کاغذی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سپس آن را در یک جعبه پیام قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سپس آن را در یک جعبه پیام قرار می دهد
12. There's a policeman standing near the letter box.
[ترجمه ترگمان]پلیسی در کنار صندوق پست ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک پلیس ایستاده در کنار جعبه نامه وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک پلیس ایستاده در کنار جعبه نامه وجود دارد
13. He had nailed up the letter box at the door.
[ترجمه ترگمان]جعبه نامه را به در چسبانده بود
[ترجمه گوگل]او جعبه نامه ای را در درب گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او جعبه نامه ای را در درب گذاشته بود
14. Let yourself out and post the keys through the letter box.
[ترجمه ترگمان]برو بیرون و کلید صندوق نامه ها را پست کن
[ترجمه گوگل]خودتان را بیرون بگذارید و کلیدها را از طریق جعبه نامه ارسال کنید
[ترجمه گوگل]خودتان را بیرون بگذارید و کلیدها را از طریق جعبه نامه ارسال کنید
15. The postman put a bundle of letters through the letter box.
[ترجمه ترگمان]پستچی یک بسته نامه در صندوق نامه ها گذاشت
[ترجمه گوگل]نامه نامه را از طریق جعبه نامه قرار داده است
[ترجمه گوگل]نامه نامه را از طریق جعبه نامه قرار داده است
16. The cards had been stuck through the letterbox.
[ترجمه ترگمان]ورق ها لای the گیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]کارت ها از طریق صندوق پستی گیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]کارت ها از طریق صندوق پستی گیر کرده بودند
17. The rattle of the letterbox was music to my ears - the letter had arrived at last.
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس کلیسا به گوش من رسید - نامه آخرش رسیده بود
[ترجمه گوگل]ناله نامه صندوق پستی موسیقی بود به گوش من - نامه به آخرین وارد شد
[ترجمه گوگل]ناله نامه صندوق پستی موسیقی بود به گوش من - نامه به آخرین وارد شد
18. I'll post the key through your letterbox when I leave.
[ترجمه ترگمان]وقتی از آنجا بیرون می روم کلید را از طریق letterbox پست می کنم
[ترجمه گوگل]وقتی از من می خواهم کلید را از طریق صندوق پستی ام ارسال کنم
[ترجمه گوگل]وقتی از من می خواهم کلید را از طریق صندوق پستی ام ارسال کنم
19. The morning post clattered through the letterbox.
[ترجمه ترگمان]زنگ صبح به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]پست صبح از طریق صندوق پستی خندید
[ترجمه گوگل]پست صبح از طریق صندوق پستی خندید
20. There was a note put through her letterbox.
[ترجمه ترگمان]یادداشتی در دستش بود
[ترجمه گوگل]یک یادداشت از طریق صندوق پستی او وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک یادداشت از طریق صندوق پستی او وجود داشت
21. So he poked his nose through the letterbox.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب بینی خود را از میان the بیرون کشید
[ترجمه گوگل]بنابراین او از طریق صندوق پستی بینی خود را گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین او از طریق صندوق پستی بینی خود را گرفت
22. The rattle of the letterbox told her that the postman had just delivered the mail.
[ترجمه ترگمان]تلق تلق تلق تلق کنان به او گفت که پستچی نامه را تحویل داده است
[ترجمه گوگل]ناقوس صندوق پستی به او گفت که پستچی فقط پست الکترونیکی را تحویل داده است
[ترجمه گوگل]ناقوس صندوق پستی به او گفت که پستچی فقط پست الکترونیکی را تحویل داده است
23. He then passed it through the letterbox and the baby ate her meal on the freezing patio.
[ترجمه ترگمان]بعد آن را از میان the رد کرد و بچه غذای او را روی حیاط خلوت سرد خورد
[ترجمه گوگل]او سپس از طریق صندوق پستی گذر کرد و کودک وعده غذا را در پاسیو یخ زده خورد
[ترجمه گوگل]او سپس از طریق صندوق پستی گذر کرد و کودک وعده غذا را در پاسیو یخ زده خورد
24. The letterbox clashed and no letters came.
[ترجمه ترگمان]The با هم برخورد کردند و هیچ نامه ای نرسید
[ترجمه گوگل]جعبه نامه برافراشته شد و هیچ حرفی دریافت نشد
[ترجمه گوگل]جعبه نامه برافراشته شد و هیچ حرفی دریافت نشد
25. The family wedges its letterbox into a crack in the cemetery wall.
[ترجمه ترگمان]آن خانواده letterbox را به شکافی در دیوار قبرستان تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]خانواده صندوق پستی خود را در یک گودال در دیوار گورستان قرار می دهد
[ترجمه گوگل]خانواده صندوق پستی خود را در یک گودال در دیوار گورستان قرار می دهد
26. Let me guess, you dropped them in the letterbox by mistake.
[ترجمه ترگمان]بذار حدس بزنم، تو اونا رو به اشتباه انداختی
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید حدس بزنم، آنها به اشتباه آنها را در صندوق پستی انداختند
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید حدس بزنم، آنها به اشتباه آنها را در صندوق پستی انداختند
27. But the letterbox was hidden within a little campground.
[ترجمه ترگمان]اما letterbox در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
[ترجمه گوگل]اما صندوق پستی در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
[ترجمه گوگل]اما صندوق پستی در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
28. Peep through the letterbox and see if anyone is at home.
[ترجمه ترگمان]از through عبور کنید و ببینید که آیا کسی در منزل است یا نه
[ترجمه گوگل]از طریق صندوق پستی پاپ کنید و ببینید که آیا کسی در خانه است
[ترجمه گوگل]از طریق صندوق پستی پاپ کنید و ببینید که آیا کسی در خانه است
29. Whiston fire station officer Phil Brammeier blasted pranksters who fired a rocket firework through a letterbox in Scott Avenue.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه آتش نشانی Whiston، سرهنگ فیل Brammeier، که یک راکت آتش بازی را در خیابان اسکات روشن کرده بود، باز کرد
[ترجمه گوگل]فیلر بریمیر، افسر آتش نشانی Whiston، پیشانی هایی را که از طریق یک صندوق پستی در اسکات خیابان شلیک کردند، آتش زدند
[ترجمه گوگل]فیلر بریمیر، افسر آتش نشانی Whiston، پیشانی هایی را که از طریق یک صندوق پستی در اسکات خیابان شلیک کردند، آتش زدند
پیشنهاد کاربران
صندوق نامه
صندوق پست
صندوق پست
کلمات دیگر: