کلمه جو
صفحه اصلی

pike


معنی : کلنگ دو سر، اردک ماهی، قله کوه نوک تیز، هر چیز نوک تیز، نوک نیزه، نیزه دسته چوبی، میخ نوک تیز، سریعا رفتن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن، نیزه زدن
معانی دیگر : (عامیانه) شاهراه، جاده، نیزه ی دسته چوبی، بیغال، (جانورشناسی) اردک ماهی (تیره ی esocidae راسته ی salmoniformes به ویژه esox lucius که در آب های شیرین نواحی سردسیر و شمالی زیست می کنند)، هر چیز نوک تیز (مثلا نوک نیزه)، سر نیزه، نیش پیکان، زوبین سر، گل میخ، میخ طویله، (محلی - انگلیس) قله ی نوک تیز، تیزه ی کوه، کوهسر، می  نوک تیز، عزیمت کردن، باچیز نوک تیزسورا  کردن

انگلیسی به فارسی

کلنگ دوسر، نیزه دسته چوبی، میخ نوک تیز، نوک نیزه،هرچیز نوک تیز، قله کوه نوک تیز، اردک ماهی، عزیمت کردن، سریعا رفتن، رحلت کردن، نیزه زدن، باچیز نوک تیز سوراخ کردن


تپه، اردک ماهی، قله کوه نوک تیز، هر چیز نوک تیز، نوک نیزه، نیزه دسته چوبی، میخ نوک تیز، کلنگ دو سر، سریعا رفتن، نیزه زدن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن


انگلیسی به انگلیسی

• summit of a hill; type of large freshwater fish; toll road, turnpike; tax, tariff
spear, lance; javelin, bayonet
hit with a javelin, pierce with a spear
a pike is a large river fish that catches other fish.

دیکشنری تخصصی

[] اصطلاحی که به معنای «کوه نوک تیز» (هِرَم) است و بیشتر در منطقة لیک دیستریکت بکار می رود .

مترادف و متضاد

کلنگ دو سر (اسم)
pike, mattock, pickaxe, pickax

اردک ماهی (اسم)
pike

قله کوه نوک تیز (اسم)
pike

هر چیز نوک تیز (اسم)
spearhead, pike

نوک نیزه (اسم)
spearhead, pike

نیزه دسته چوبی (اسم)
pike

میخ نوک تیز (اسم)
pike

سریعا رفتن (فعل)
pike, pike along

رحلت کردن (فعل)
pike

با چیز نوک تیز سوراخ کردن (فعل)
pike

نیزه زدن (فعل)
lance, pike

جملات نمونه

1. come down the pike
روی دادن،ظاهر شدن

2. The Pike lives mainly in large rivers and lakes.
[ترجمه 423] اردک ماهی عمدتا در برکه ها و رودخانه های بزرگ زندگی می کند.
[ترجمه ترگمان]پا یک بیشتر در رودخانه های بزرگ و دریاچه ها زندگی می کند
[ترجمه گوگل]پیک عمدتا در رودخانه ها و دریاچه های بزرگ زندگی می کند

3. That stuffed pike above the fireplace is Pat's trophy from a fishing holiday in Scotland.
[ترجمه ترگمان]آن نیزه ای که بالای شومینه بود نشان پیروزی پت از یک تعطیلات ماهیگیری در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]این قوچ پر از بالای شومینه جایزه پت از تعطیلات ماهیگیری در اسکاتلند است

4. Ellis Pike was chosen to act the part of the lawyer in the film.
[ترجمه ترگمان]الیس پایک برای ایفای نقش وکیل در فیلم انتخاب شد
[ترجمه گوگل]الیس پیک انتخاب شد که بخشی از وکیل را در فیلم اجرا کند

5. It was the biggest pike I ever hooked.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین pike بود که تا به حال داشتم
[ترجمه گوگل]این بزرگترین قله من بود که تا به حال قلاب شده بود

6. Neither Pike nor his attorney would be interviewed for this story.
[ترجمه ترگمان]نه \"پایک\" و نه وکیلش برای این داستان مصاحبه میکردن
[ترجمه گوگل]نه قایقرانی و نه وکلای او برای این داستان مصاحبه می شود

7. She was gazing at Pike in bewilderment.
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مات و مبهوت به یک پا خیره شده بود
[ترجمه گوگل]او در ناخودآگاه به پیک نگاه کرد

8. CatleyCarlson said Pike had signed documents agreeing not to reinsert himself into the project in any managerial capacity.
[ترجمه ترگمان]CatleyCarlson گفت که پایک یک اسناد امضا شده را امضا کرده است که موافقت نکرده است خود را در این پروژه به هر گونه ظرفیت مدیریتی بکشاند
[ترجمه گوگل]CatleyCarlson گفت: اسکله تا به حال اسناد و مدارک را امضا نکرده است و موافقت نکرده است که مجددا خود را در این پروژه در ظرفیت مدیریتی مجددا نصب کند

9. A 21-pound pike was caught there recently.
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک نیزه ۲۱ پوندی در آنجا گیر کرده است
[ترجمه گوگل]به تازگی کشف شد که قله 21 پوند بود

10. But Jade Pike has come close to dying many times in the past year.
[ترجمه ترگمان]اما جید پایک در سال گذشته چندین بار به مرگ نزدیک شده است
[ترجمه گوگل]اما جید پیک در سال گذشته چندین بار متوجه مرگ شده است

11. Meanwhile, in California, Pike set up a network of four interlocking, for-profit companies to do the marketing.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، در کالیفرنیا، پایک یک شبکه چهار شرکت به هم پیوسته را تاسیس کرد تا بازاریابی را انجام دهد
[ترجمه گوگل]در همین حال، در پایتخت کالیفرنیا، پیک یک شبکه از چهار شرکت متصل، شرکت های سودجو را برای انجام بازاریابی ایجاد کرد

12. But Allstate general counsel Robert Pike said agents were given a budget based on performance.
[ترجمه ترگمان]اما رابرت پایک، مشاور عمومی Allstate گفت که ماموران یک بودجه براساس عملکرد ارائه کرده اند
[ترجمه گوگل]اما رابرت پیک، مشاور عمومی Allstate، گفت که مأمورین بودجه ای را براساس عملکرد ارائه می کنند

13. Athelstan closed the missal, all thoughts of Pike the ditcher and his family cleared from his head.
[ترجمه ترگمان]آتلستن کتاب دعا را بست، تمام افکارش به پا پا و خانواده اش از سرش جدا شدند
[ترجمه گوگل]آتلستن، مأموریت را بسته بود، تمام افکار پیک را که دیتچر و خانواده اش از سرش پاک بود

14. Perch, Salmon, Pike and Eel; regional specialities from the freshwater fish are perfect accompaniment to the wines of Anjou.
[ترجمه ترگمان]Perch، سالمون، پایک، و Eel؛ specialities منطقه ای از ماهی های آب شیرین، همراه با انواع شراب آنژو، عالی هستند
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا، ماهی قزل آلا، لگن و انجیر؛ غذاهای منطقه ای از ماهی های آب شیرین همگی کامل به شراب Anjou هستند

اصطلاحات

come down the pike

روی دادن، ظاهر شدن


پیشنهاد کاربران

اردک ماهی

سر نیزه ؛ اردک ماهی

# a soldier with a pike
# The enemy's head on the end of a pike
# The Pikes live mainly in large rivers
# It was the biggest pike I ever hooked


کلمات دیگر: