کلمه جو
صفحه اصلی

lifeline


معنی : شاهراه، خط زندگی، طناب یا رسن نجات غواص
معانی دیگر : (راه حیاتی بازرگانی یا نظامی) راه اصلی، (مجازی) شاهرگ، رگ حیاتی، طناب نجات (که به سوی غریق پرتاب می شود)، (در کشتی و قایق) نرده ی طنابی، نرده ی عرشه، (طنابی که با آن غواص را بالا می کشند)، بند نجات، بند غواص، (فال گیری و کف بینی) خط عمر، کف بینی خط زندگی

انگلیسی به فارسی

(کف بینی) خط زندگی، طناب یا رسن نجات غواص، شاهراه


خط مشی، شاهراه، خط زندگی، طناب یا رسن نجات غواص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an anchored line or rope thrown to support a person in danger of drowning or falling.

- The lifeline we threw out fell short and we feared the fellow would drown.
[ترجمه ترگمان] خط زمانی که ما پرت کردیم خیلی کوتاه بود و ما می ترسیدیم که اون یارو غرق بشه
[ترجمه گوگل] جریمه ای که ما رد کردیم کوتاه می افتد و ما از همسرم فرار کردیم

(2) تعریف: a safety line strung along the deck of a ship as a handhold in stormy weather.

(3) تعریف: the line used to raise and lower a diver.

(4) تعریف: the only available route or means by which necessary or vital supplies can be transported.

(5) تعریف: in palmistry, a curved line at the base of the thumb that reveals information about a person's life.

• rope used to rescue someone in distress; rope for raising or lowering a diver; main route or means of transportation or communication; source of help; line across the palm which reveals information about a person's life (palmistry)
a lifeline is something that is very important in helping people to survive, or in helping an activity to continue.
a lifeline is also a rope which you throw to someone who is in danger of drowning.
rope which is used to save lives; assistance which rescues a person from danger or trouble

دیکشنری تخصصی

[] آذرخش، صاعقه

مترادف و متضاد

شاهراه (اسم)
autobahn, highway, freeway, superhighway, lifeline, thoroughfare, turnpike

خط زندگی (اسم)
lifeline

طناب یا رسن نجات غواص (اسم)
lifeline

جملات نمونه

1. the suez canal was considered to be the lifeline of the british empire
کانال سوئز شاهراه حیاتی امپراطوری بریتانیا محسوب می شد.

2. The telephone is her lifeline to the rest of the world.
[ترجمه ترگمان]تلفن شاهرگ حیاتی او برای بقیه جهان است
[ترجمه گوگل]این تلفن زندگی خود را در بقیه جهان دارد

3. He clung to the lifeline and the woman pulled him towards the bank.
[ترجمه ترگمان]او به خط زندگی چسبیده بود و زن او را به طرف ساحل کشید
[ترجمه گوگل]او به حیاط خلوت چسبیده بود و زن او را به سمت بانک کشیده بود

4. The organization provides a real lifeline for many women in poverty.
[ترجمه ترگمان]این سازمان شاهرگ حیاتی برای بسیاری از زنان در فقر فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این سازمان یک حیوان واقعی برای بسیاری از زنان فقیر فراهم می کند

5. Public transport is a lifeline for many rural communities.
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل عمومی برای بسیاری از جوامع روستایی حیاتی است
[ترجمه گوگل]حمل و نقل عمومی زندگی بسیاری از جوامع روستایی است

6. The organization has proved to be a lifeline for thousands of needy families.
[ترجمه ترگمان]این سازمان ثابت کرده است که برای هزاران خانواده نیازمند حیاتی است
[ترجمه گوگل]این سازمان برای هزاران خانواده نیازمند پیشتاز است

7. Information about the job market can be a lifeline for those who are out of work.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات درباره بازار کار می تواند برای کسانی که خارج از کار هستند، حیاتی باشد
[ترجمه گوگل]اطلاعات در مورد بازار کار می تواند برای کسانی که از کار بیرون می روند، حیاتی باشد

8. Ferries are a lifeline to the far-flung corners of Scotland.
[ترجمه ترگمان]Ferries شاهرگ حیاتی برای گوشه های دور افتاده اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]کشتی ها به سمت چپ های دور افتاده اسکاتلند زندگی می کنند

9. He threw me a lifeline when he offered me a job.
[ترجمه ترگمان]وقتی بهم یه کار پیشنهاد داد یه زندگی رو بهم داد
[ترجمه گوگل]او وقتی که کار خود را به من پیشنهاد کرد، به من کمک کرد

10. The extra payments are a lifeline for most single mothers.
[ترجمه ترگمان]پرداخت های اضافی، شاهرگ حیاتی برای اغلب مادران است
[ترجمه گوگل]پرداخت های اضافی برای بسیاری از مادران تنها یک زندگی است

11. The state pension is their financial lifeline.
[ترجمه ترگمان]این مستمری دولتی حیاتی مالی آن ها است
[ترجمه گوگل]حقوق بازنشستگی دولتی آنها مؤثر است

12. In other places, canals have provided a damp lifeline for plants surviving from much earlier wetlands.
[ترجمه ترگمان]در مناطق دیگر، کانال ها برای گیاهان بازمانده از زمین های مرطوب، شاهرگ حیاتی برای گیاهان فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]در دیگر مکان ها، کانال ها یک حیوان مرطوب برای گیاهانی که از تالاب های بسیار زودتر از آن زندگی می کنند، فراهم کرده است

13. To him, these represented a lifeline to the non-hospital world and provided some stimulation.
[ترجمه ترگمان]برای او، این ها شاهرگ حیاتی برای دنیای غیر بیمارستانی بود و انگیزه ای برای تحریک وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای او، اینها یک حیطه زندگی به دنیای غیر بیمارستانی بود و باعث تحریک و تحریک شد

14. Lifeline 1990 consists of a two-way mirror, paint, light, timers and wood.
[ترجمه ترگمان]Lifeline ۱۹۹۰ شامل یک آینه دو طرفه، رنگ، نور، تایمر و چوب است
[ترجمه گوگل]Lifeline 1990 شامل یک آینه دو طرفه، رنگ، نور، تایمر و چوب است

15. Hope is a lifeline for many people.
[ترجمه ترگمان]امید برای بسیاری از مردم حیاتی است
[ترجمه گوگل]امید به زندگی بسیاری از مردم است

16. Human Life Line, is to Say: the organ circulatory system, national Life Line.
[ترجمه ترگمان]خط زندگی انسان، عبارت است از: سیستم گردش خون ارگان، خط زندگی ملی
[ترجمه گوگل]خط زندگی انسانی، این است که بگویم: سیستم عضلانی بدن، خط زندگی ملی

17. Melanie hung onto it as life line, straining, pulling it taut, slackening it, tearing it.
[ترجمه ترگمان]ملانی در حالی که محکم آن را می کشید، محکم آن را کشید و آن را پاره کرد
[ترجمه گوگل]Melanie بر روی آن به عنوان خط عمر آویزان شد، آن را تکان داد، آن را کشید، آن را تکان داد، آن را پاره کرد

18. The love line, life line and enterprise line of my hand are all made of your name.
[ترجمه ترگمان]خط عشق، خط زندگی و خط سرمایه گذاری دست من همگی از نام شما ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]خط عشق، خط زندگی و خط مشی از دست من همه از نام شما ساخته شده است

19. When reliability of network of life line engineering is calculated with probability theory, large work hours and large calculating operation time are always necessary.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قابلیت اطمینان شبکه مهندسی خط زندگی با تیوری احتمال، ساعات کاری بزرگ و زمان عملیات محاسبه بزرگ محاسبه می شود، همیشه ضروری است
[ترجمه گوگل]هنگامی که قابلیت اطمینان شبکه مهندسی خط عمر با تئوری احتمالات محاسبه می شود، ساعت کار بزرگ و زمان عملیات محاسبه بزرگ همیشه ضروری است

20. The life line represents health, and the longer it is, the healthier someone is.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]خط زندگی نشان دهنده سلامت است، و هر چه طولانی تر باشد، فرد سالم تر است

21. National Life Line, with, human Life Line, not same alike, consist in.
[ترجمه ترگمان]خط زندگی ملی، با خط زندگی بشر، یک سان نیست، از هم تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]خط زندگی ملی، با خط زندگی انسانی، همان یکسان نیست، در آن قرار دارد

22. The reliability of information is the life line of future successful information war.
[ترجمه ترگمان]قابل اعتماد بودن اطلاعات خط زندگی جنگ اطلاعات موفق آینده است
[ترجمه گوگل]اطمینان از اطلاعات خط زندگی جنگ اطلاعاتی موفق آینده است

23. Underground pipelines is an important life line in cities.
[ترجمه ترگمان]خطوط لوله زیرزمینی یک خط زندگی مهم در شهرها هستند
[ترجمه گوگل]خطوط لوله زیرزمینی خطوط زندگی مهمی در شهرهاست

24. Transportation is the life line of the city.
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل خط زندگی شهر است
[ترجمه گوگل]حمل و نقل خط زندگی شهرستان است

25. As one of life line systems, the damage of transmission tower could cause great economic loss.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از سیستم های خط زندگی، آسیب برج انتقال می تواند موجب افت شدید اقتصادی شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از سیستم های خط زندگی، آسیب به برج انتقال می تواند باعث زیان زیادی اقتصادی شود

26. Build good life line, for healthy do assure.
[ترجمه ترگمان]یک خط زندگی خوب برای افراد سالم ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]ساختن خط زندگی خوب، برای سالم بودن اطمینان حاصل کنید

27. I'd have catched your hands, just like catching the life line.
[ترجمه ترگمان]من دست تو را گرفته بودم، درست مثل گرفتن خط زندگی
[ترجمه گوگل]من دستانم را چسبانده ام، همانند جلب خط زندگی

28. During the scaffold erection and when walking on the pipe rack, safety harness must be secured to the life line on the pope rack.
[ترجمه ترگمان]در حین نصب روی چوب بست، هنگامی که روی قفسه پیپ راه می روند، طناب ایمنی باید به خط زنجیر روی قفسه پاپ بسته شود
[ترجمه گوگل]در حین ساختن داربست و هنگام راه رفتن روی قفسه لوله، ایمنی باید به خط زندگی بر روی قفسه پاپ برسد

The Suez Canal was considered to be the lifeline of the British Empire.

کانال سوئز شاهراه حیاتی امپراطوری بریتانیا محسوب می‌شد.


پیشنهاد کاربران

معشوق

خط نجات در زمان جنگ

آب باریکه ( پول/درآمد کم اما مستمر )

در مسابقاتی مانند برنده باش و میلیونر امریکا، به گزینه های کمک کننده مانند تماس با دوست، حذف دو گزینه، تغییر سوال و . . گفته میشه.

راه نجات


کلمات دیگر: