1. The fingerboard is high-quality ebony, with no position markers save for some little pearl side-dots.
[ترجمه ترگمان]چوب آبنوس is با کیفیت بالا است و هیچ نشانگر موقعیتی برای چند نقطه مروارید کوچک ندارد
[ترجمه گوگل]انگشت دارای آبنوس با کیفیت بالا است، بدون نشانگرهای موقعیت برای برخی از نقاط کوچک مروارید
2. The neck is maple, with a slab rosewood fingerboard which has sprouted twenty-one nicely seated, thin frets.
[ترجمه ترگمان]گردنش چوب افرا است، با یک قطعه سنگی از چوب صندل سرخ که بیست و یک frets تازه از گل در امده است
[ترجمه گوگل]گردن افرا است که دارای یک انگشتر چوبی است که دارای بیست و یک بوته زیبا است
3. The fingerboard is rosewood, with 22 chunky-ish frets and triangular, plastic position markers.
[ترجمه ترگمان]The از چوب صندل است و ۲۲ frets chunky و مثلثی، نشانگر موقعیت پلاستیکی است
[ترجمه گوگل]انگشتر چوبی دارای چوب کریستالی است که دارای 22 عدد صاف و مثلثی و نشانگر موقعیت پلاستیکی است
4. Rosewood has been used for the fingerboard and bridge, and the machineheads are once again Grovers.
[ترجمه ترگمان]رز وود برای پل و پل از آن استفاده کرده و the بار دیگر بار دیگر از آن استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]رزوود برای انگشت پا و پل استفاده شده است، و گورورس یک بار دیگر سر و صدا دارد
5. The set-in neck is maple, with an ebony fingerboard that's loaded with twenty-four biggish frets.
[ترجمه ترگمان]گردن در حال حاضر درخت افرا است و an ebony دارد که با بیست و چهار biggish frets پر شده است
[ترجمه گوگل]گردن نصب شده افرا است، که دارای یک انگشت آبنوس است که با بیست و چهار عدد بزرگنوشه بارگذاری شده است
6. The fingerboard is rosewood with the somewhat imposing lightning bolt inlays which share the blue livery chosen for this particular model.
[ترجمه ترگمان]در این مدل خاص، fingerboard از چوب اقاقیا ساخته شده است که لباس آبی رنگی را که برای این مدل خاص انتخاب شده است را به اشتراک می گذارد
[ترجمه گوگل]انگشتر چوبی دارای چوب کریستالی است که دارای چند لولا می باشد که دارای لولای آبی برای این مدل خاص است
7. Ebony fingerboard, jujube wood parts, metal tailpiece .
[ترجمه ترگمان]Ebony fingerboard، قطعات چوب jujube، tailpiece فلزی
[ترجمه گوگل]انگشت کوچک ابنوس، قطعات چوب ججو، چاقوی فلزی
8. A stringed instrument of a long, fretted fingerboard with resonating gourds at each end.
[ترجمه ترگمان]یک ساز زهی بلند و بلند مدت را در هر گوشه و دم gourds می کرد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه رشته ای از یک انگشت تند و تیز و بلند با گونهای تیزهوش در هر طرف
9. A maple, satin finished C-shaped neck with rosewood fingerboard provide warm tone, a solid feel, and great mid-range. Tilted headstock with chrome die cast tuning machines.
[ترجمه ترگمان]یک گردن به شکل C که به شکل C است با fingerboard صندل سرخ، لحن گرم، احساس جامد و میانه میانی را فراهم می کند tilted headstock با کروم مرده ماشین را تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]یک افرا، ساتن به گردن گردن C به پایان رسید و با انگشت چوب کریسمس تن گرم، احساس جامد و محدوده عالی را ارائه می دهد سر و صدای تیز شده با ماشین های تنظیم کروم ریخته گری
10. And a neck with a fretted fingerboard that is usually bent just below the tuning pegs.
[ترجمه ترگمان]و یک گردن با a fretted که معمولا درست زیر میخ ها قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]و یک گردن با یک انگشت fretted است که معمولا خم درست زیر جوش تنظیم
11. Optimizing the height profile of the fingerboard is worth the effort for almost all instruments.
[ترجمه ترگمان]مشخص کردن پروفیل ارتفاع of به اندازه تلاش برای تقریبا همه ابزارها ارزش دارد
[ترجمه گوگل]بهینه سازی پروفیل قدامی انگشتی برای تقریبا تمام ابزارها ارزش تلاش دارد
12. I gave in and made him a new fingerboard with the frets cut to intonate perfectly at the slightly longer string length.
[ترجمه ترگمان]من تسلیم شدم و او را به عنوان یک fingerboard جدید با بلوک frets که به طور کامل با طول سیم کوتاه شده بود، تبدیل کردم
[ترجمه گوگل]من به او دادم و او را با انگشتی جدیدی که با انگشت شست به صورت کامل در طول رشته کمی بلندتر شده بود، ساختم
13. When you dress your fingerboard, do you take a little relief out of your bass side?
[ترجمه ترگمان]وقتی لباس your رو بپوشی یکم از bass راحت میشی؟
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما انگشت خود را می پوشید، آیا شما از طرف باس خود را کمی تسکین می دهید؟
14. I put this down to the use of rosewood for the fingerboard and the addition of some extra internal bracing.
[ترجمه ترگمان]من این را به استفاده از صندل سرخ برای the و اضافه کردن برخی bracing درونی اضافه کردم
[ترجمه گوگل]من این را به استفاده از چوب کریستال برای انگشت کوچک و اضافه کردن برخی از ترم داخلی اضافی قرار داده است