1. but and ben
(اسکاتلند) همه ی منزل
2. Ben had got his finger jammed in the door.
[ترجمه ترگمان]بن انگشتش را روی در قفل کرده بود
[ترجمه گوگل]بن انگشت خود را در داخل درب گرفت
3. Stop being so silly and immature, Ben!
[ترجمه ترگمان]اینقدر احمق و بچه گانه رفتار نکن، بن
[ترجمه گوگل]متوقف کردن آنقدر احمقانه و نابالغ، بن!
4. Sue and Ben have recently become parents.
[ترجمه ترگمان]سو و بن اخیرا پدر و مادر شده اند
[ترجمه گوگل]سو و بن اخیرا والدین شده اند
5. 'I saw Ben yesterday. ' 'Oh yes, how is he?'
[ترجمه ترگمان]دیروز بن رو دیدم اوه، بله، حالش چطوره؟
[ترجمه گوگل]دیروز دیدم بن 'اوه بله، چطور است؟'
6. Ben put his hand over the mouthpiece and shouted to me.
[ترجمه ترگمان]بن دستش را روی گوشی گذاشت و به من فریاد زد
[ترجمه گوگل]بن دستش را روی دهان گذاشت و به من فریاد زد
7. Ben Brantley's article on Sir Ian McKellen rekindled many memories.
[ترجمه ترگمان]مقاله بن مک کالن در مورد سر ایان مک کالن خاطرات بسیاری را روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]مقاله بن برانتلی در سر یان مک کلاین، خاطرات زیادی را به یاد آورده است
8. Ben Nevis, in Scotland, is Britain's highest mountain.
[ترجمه ترگمان]بن Nevis، در اسکاتلند، مرتفع ترین کوه بریتانیا است
[ترجمه گوگل]بن نویس، در اسکاتلند، بالاترین کوه بریتانیا است
9. "Why did Ben do that?" she asked, in a choked voice.
[ترجمه ترگمان]چرا \"بن\" این کارو کرد؟ با صدایی گرفته پرسید:
[ترجمه گوگل]چرا بن این کار را انجام داد؟ او پرسید، در صدای خفه شده
10. She always referred to Ben as 'that nice man'.
[ترجمه ترگمان] اون همیشه به \"بن\" می گفت مرد خوب
[ترجمه گوگل]او همیشه به عنوان 'مرد خوبی' به بن اشاره می کند
11. Their sons, Ben and Jonathan, were three and six respectively.
[ترجمه ترگمان]پسران آن ها، بن و جاناتان به ترتیب سه و شش ساله بودند
[ترجمه گوگل]پسران آنها، بن و جاناتان، به ترتیب سه و شش بود
12. Ben looked at me in horror for a moment and then dropped his gaze.
[ترجمه ترگمان]بن لحظه ای با وحشت به من نگاه کرد و بعد نگاهش را پایین انداخت
[ترجمه گوگل]بن برای لحظه ای به من نگاه کرد و نگاهی به او انداخت
13. Ben rolled over and kissed her.
[ترجمه ترگمان]بن غلتی زد و او را بوسید
[ترجمه گوگل]بن بر فراز و بوسید او
14. Ben slipped quietly out of the room.
[ترجمه ترگمان]بن آهسته از اتاق بیرون رفت
[ترجمه گوگل]بن به آرامی از اتاق بیرون زد
15. Ben staggered and slumped onto the floor.
[ترجمه ترگمان]بن تل و تل و خوران روی زمین ولو شد
[ترجمه گوگل]بن زد و بر روی کف افتاد