کلمه جو
صفحه اصلی

mountain climbing

انگلیسی به انگلیسی

• sport that involves climbing on cliffs

دیکشنری تخصصی

[] کوهنوردی

جملات نمونه

1. These shoes won't do as mountain climbing.
[ترجمه ترگمان]این کفش ها به عنوان صعود کوهستان انجام نخواهند شد
[ترجمه گوگل]این کفش ها به عنوان کوه نوردی انجام نمی شود

2. There's always an element of danger in mountain climbing.
[ترجمه ترگمان]همیشه یک عامل خطر در کوه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کوهنوردی همیشه یک عنصر خطر وجود دارد

3. Helen, mountain climbing? Pull the other one - she can't even climb a ladder without feeling sick!
[ترجمه ترگمان]هلن \"کوه نوردی؟\" اون یکی رو بکش - اون حتی نمی تونه بدون احساس ناخوشی از نردبان بالا بره!
[ترجمه گوگل]هلن، کوهنوردی؟ یکی دیگر را بکشید - او حتی نمی تواند بدون نگرانی صعود کند!

4. He's taken to mountain climbing of late.
[ترجمه ترگمان]از دیر رفتن به کوه برده شده
[ترجمه گوگل]او در اواخر به کوه نوردی رفته است

5. I do mountain climbing in my free time.
[ترجمه ترگمان]من در زمان آزاد ام بالا رفتن از کوهستان را انجام می دهم
[ترجمه گوگل]من در زمان آزاد کوهنوردی دارم

6. I find it interesting and healthy to go mountain climbing.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن کوه نوردی برایم جالب و سالم است
[ترجمه گوگل]من آن را جالب و سالم برای رفتن به کوه نوردی پیدا کردم

7. You can't go mountain climbing by yourself.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید از کوه بالا بروید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید به کوه نوردی بروید

8. What about tread routes, mountain climbing and alpinism?
[ترجمه ترگمان]در مورد مسیرهای tread، صعود کوه و alpinism چه؟
[ترجمه گوگل]در مورد مسیرهای راهپیمایی، کوهنوردی و کوهنوردی چه خبر؟

9. You should have known better than to go mountain climbing alone.
[ترجمه ترگمان]تو باید بهتر از این میدونستی که از کوه بری بیرون و تنها بری
[ترجمه گوگل]شما باید بهتر از رفتن به کوهنوردی تنها باشید

10. Mountain Climbing and Bicycle - cross Challenging Race at the Pearl River Headwaters, Zhanyi County, Qujing Prefecture.
[ترجمه ترگمان]کوه نوردی و Challenging Bicycle در at رود Pearl، استان Zhanyi، استان Qujing
[ترجمه گوگل]کوه نوردی و دوچرخه - مسابقه چالش برانگیز در رودخانه رودخانه مروارید، شهرستان ژنی، Qujing ریاست

11. A person skilled in mountain climbing is a mountaineer.
[ترجمه ترگمان]یک فرد ماهر در صعود از کوه یک کوهنورد است
[ترجمه گوگل]فردی که در کوهنوردی مهارت دارد یک کوهنورد است

12. Auto racing, bull fighting, and mountain climbing are the only real sports . . . all others are games.
[ترجمه ترگمان]مسابقات اسب دوانی، گاوبازی، و صعود کوهستان تنها ورزش های واقعی هستند و بقیه بازی ها هستند
[ترجمه گوگل]مسابقات اتومبیلرانی، گاو نر و کوهنوردی تنها ورزش واقعی است همه دیگران بازی هستند

13. The tag reads : " Mountain Climbing Club of Ministry of Examination. "
[ترجمه ترگمان]برچسب می گوید: \" انجمن نقشه برداری کوهستان از Ministry \"
[ترجمه گوگل]این برچسب می نویسد: 'باشگاه کوه صخره ای وزارت معاینه '

14. All this mountain climbing will toughen the boys up.
[ترجمه ترگمان]تمام این کوه بالا رفتن پسرها رو قوی میکنه
[ترجمه گوگل]همه این کوهنوردی پسرها را خفه می کند

پیشنهاد کاربران

کوهنوردی

چجوری بگیم �بیا بریم کوهنوردی� ؟
Let's go mountain climbing

از کوه بالا رفتن
mountain climbing = go up

از کوه بالا رفتن

بالا رفتن از کوه


کلمات دیگر: