کلمه جو
صفحه اصلی

bight


معنی : خلیج کوچک، پیچ و خم، حلقه طناب، پیچ رودخانه
معانی دیگر : با طناب محکم کردن، (در اصل) فرو رفتگی یا خمیدگی یا انحنا (به ویژه در اندام)، بخش شل یا انحنادار (در طناب و کابل و غیره)، گره، خمش، (قوس یا انحنای ساحل رود یا دریا) رود خم، خمرود، خمکران، قوس ساحلی، خور، باطناب بستن

انگلیسی به فارسی

حلقه طناب، پیچ و خم، پیچ رودخانه، خلیج کوچک، با طناب Bigit بستن


بیت، پیچ و خم، حلقه طناب، پیچ رودخانه، خلیج کوچک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the loop or slack part of a rope, as opposed to the ends.

(2) تعریف: a bend in a shoreline, or the body of water bounded by such a bend, such as a bay.
مشابه: bay
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bights, bighting, bighted
• : تعریف: to secure with a bight of rope.

• loop in a rope; middle part of a rope; curve or recess in the shore of a sea or river

دیکشنری تخصصی

[] حلقه طناب دوبل

مترادف و متضاد

خلیج کوچک (اسم)
bay, inlet, cove, firth, bight, frith

پیچ و خم (اسم)
turn, bight, maze, cochlea, crankle, tortuosity, ruga

حلقه طناب (اسم)
loop, bight

پیچ رودخانه (اسم)
bight

جملات نمونه

1. Sal sent the sack up on a bight of slack, then came up on a tight rope and the sling.
[ترجمه ترگمان]سال بعد، \"سال\" ساک رو به یه طناب بسته و طناب و طناب رو بسته بود
[ترجمه گوگل]سالاد کیسه را بر روی یک بطری فرستاد، سپس روی یک طناب تنگ و زنجیر آمد

2. With their secluded anchorages and bights, Anacapa and the other Channel Islands fairly beckon sailboat skippers.
[ترجمه ترگمان]با anchorages و bights، Anacapa و دیگر جزایر دریای مانش، کشتی های بادبانی را به سوی خود جلب می کنند
[ترجمه گوگل]Anacapa و دیگر جزایر کانال، با انقباض و انعکاس انقطاعی خود، به طور صریح سرنشینان قایقرانی را تشویق می کنند

3. But the burning of the sloop in the Bight was to be the only successful venture of the day on their side.
[ترجمه ترگمان]اما حریق کشتی در the تنها کاری بود که روز به روز انجام می شد
[ترجمه گوگل]اما سوزاندن سلف در بیت تنها دستیابی به موفقیت در روز در کنار آنها بود

4. The round moon is quite bight, big and round on that day.
[ترجمه ترگمان]ماه گرد کاملا bight است، بزرگ و گرد
[ترجمه گوگل]در این دور ماه بسیار دور و باریک و بزرگ است

5. Therefore, I got two bight and handsome boys.
[ترجمه ترگمان]از این رو، من دو پسر bight و handsome دارم
[ترجمه گوگل]بنابراین، من دو پسر خوش تیپ و پسر داشتم

6. The large, cedar totems in Alaska's Totem Bight State Park were originally created by the ancient Tlingit and Haida tribes.
[ترجمه ترگمان]بزرگ، سدر یک در آلاسکا و پارک ایالتی Totem در اصل توسط قبایل باستانی Tlingit و Haida ساخته شدند
[ترجمه گوگل]توتم های بزرگ سدر در پارک ایالت آتلانتیک Totem Bight در اصل توسط قبایل Tlingit و Haida ایجاد شده است

7. We all have a bight future.
[ترجمه ترگمان] ما هممون یه آینده bight داریم
[ترجمه گوگل]همه ما آینده خوبی داریم

8. The hall was so bight and dark, so grave and gay.
[ترجمه ترگمان]سرسرا چنان تنگ و تاریک بود که این قدر موقر و شاد و شاد بود
[ترجمه گوگل]سالن خیلی فشرده و تاریک بود، خیلی قشنگ و همجنسگرا

9. So bight dog eyes, so lovely, right ?
[ترجمه ترگمان]پس چشم سگ خیلی دوست داشتنی بود، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]پس چشمان سگ لجباز، خیلی دوست داشتنی، درست است؟

10. Pull until the U-shaped bight is about 6-inches long and the knot is snug.
[ترجمه ترگمان]کشش تا زمانی که the U شکل حدود ۶ اینچ طول داشته باشد و گره گرم است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که U-shaped bounce حدود 6 اینچ طول داشته باشد، گره را به هم متصل کنید

11. Cross the bight over the two ropes you are holding in your left hand and through the loop that has formed.
[ترجمه ترگمان]بر روی دو طناب که در دست چپ خود نگه داشته اید و از طریق حلقه که شکل می گیرد، صلیب بکشید
[ترجمه گوگل]عبور از دو طناب که در دست چپ خود نگه دارید و از حلقه ای که شکل گرفته است عبور کنید

12. Grab the tip of the bight and pull it through the loop.
[ترجمه ترگمان]نوک تیغه را بردارید و آن را از طریق حلقه بکشید
[ترجمه گوگل]نوک بیت را بچرخانید و آن را از طریق حلقه بکشید

13. the Great Australian Bight. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]the بزرگ استرالیا فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]بزرگان استرالیایی بزرگ فرهنگ لغت جمله

14. That night we slid into Tomb Bay, where Lycian rock tombs glare over a sheltered bight and cicadas yell from oleanders.
[ترجمه ترگمان]ان شب ما به سمت Tomb رفتیم، جایی که مقبره سنگی Lycian بالای یک bight پناه گرفته بود و cicadas از خرزهره نعره می کشید
[ترجمه گوگل]آن شب ما به خلیج خلیج کشیدیم، جایی که گابریلهای سنگی Lycian از یک نیروی محافظت شده درخشیدند و cicadas از اوولندرها خندیدند

15. The two lengths of string are held together side by side and are knotted together with two simple bights about an inch apart.
[ترجمه ترگمان]دو طول رشته به پهلو به هم متصل می شوند و با دو تکه چوب ساده در حدود یک اینچ به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]دو طول رشته با کنار یکدیگر کنار هم قرار می گیرند و با دو پیچ ساده در حدود یک اینچ جدا می شوند

bighting the canvas of a sail

محکم بستن پارچه‌ی بادبان


پیشنهاد کاربران

bight ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: حلقه 1
تعریف: بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل می دهد


کلمات دیگر: