کلمه جو
صفحه اصلی

moraine


معنی : یخ رفت، یخ سفت
معانی دیگر : (زمین شناسی) یخرفت، سنگ وخاکی که در اثر توده ی  غلتان جابجاوانباشته شود، ی  سفت، ی  رفت

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) سنگ وخاکی که در اثر توده یخ غلتان جابجا و انباشته شود، یخ سفت، یخ رفت


دریایی، یخ سفت، یخ رفت


انگلیسی به انگلیسی

• heap of stones left by a glacier

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] یخرفت - ماده یخ آور - مورن
[زمین شناسی] یخرفت تپه یا پشته ای از خرده سنگها که در اثر ذوب یخچالها بر جای می ماند و از مخلوط خرده سنگها،گراول،ماسه و رس تشکیل شده است.
[معدن] یخرفت (زمین شناسی عمومی)
[] یخ رُفت
[خاک شناسی] یخرفت
[آب و خاک] یخرفت

مترادف و متضاد

یخ رفت (اسم)
drift, till, moraine

یخ سفت (اسم)
moraine

جملات نمونه

1. lateral moraine
یخرفت جانبی

2. It formed a ridge called a terminal moraine.
[ترجمه ترگمان]یک صخره به نام یک moraine پایانه تشکیل داده بود
[ترجمه گوگل]این یک ریج به نام موریانه ترمینال تشکیل شده است

3. The sharp rocks, or moraine, which were stuck in the glaciers caused them to scrape out the valleys much deeper.
[ترجمه ترگمان]صخره های تیز و or که در یخچال های طبیعی گیر کرده بودند باعث شده بود که دره ها عمیق تر شوند
[ترجمه گوگل]سنگهای تیز یا مورین، که در یخچالها گیر افتادند، موجب شد تا دره ها بسیار عمیق تر از آب خارج شوند

4. Skipping down old moraine we reached the banks of the Shyok, more than 160 miles above our last crossing point.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر کردن از moraine قدیمی، به سواحل the رسیدیم که بیش از ۱۶۰ مایل بالاتر از آخرین نقطه عبور ما بود
[ترجمه گوگل]ما در حال عبور از مریم های قدیمی به بانک Shyok، بیش از 160 مایل بالاتر از آخرین نقطه عبور ما

5. The local told me, Moraine Lake is a blue crystal gem.
[ترجمه ترگمان]یکی از اهالی محل به من گفت: دریاچه Moraine یک جواهر بلورین آبی است
[ترجمه گوگل]محلی به من گفت، دریاچه مورین یک جواهر کریستال آبی است

6. Yan (state) moraine (I) Trunk Road and Johnston (grinding) on (Temple) Road crossing.
[ترجمه ترگمان]یان ((دولت)moraine جاده و جانستون (grinding)در گذرگاه جاده (پل)عبور می کنند
[ترجمه گوگل]یان (دولتی) مورین (I) جاده تنه و جانستون (سنگ زنی) در (معبد) جاده عبور

7. Walking and hiking trails are a signature of Moraine Lake in Banff National Park, but beware of the ever-present grizzly bear.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای پیاده روی و پیاده روی، امضای لیک Moraine در پارک ملی Banff هستند، اما مراقب خرس خاکستری کنونی باشید
[ترجمه گوگل]مسیرهای پیاده روی و پیاده روی امروزی دریاچه مورین در پارک ملی بنف هستند، اما از خرس دیر گریزلی همیشه مراقب باشید

8. Moraine gave way to flat grasslands, pine to palm. Windbreaks appeared, then wheat, and finally clapboard houses behind manicured hedges.
[ترجمه ترگمان]moraine راه چراگاه بزرگ را می داد و کف آن را پوشانده بود Windbreaks ظاهر شد، سپس گندم، و بالاخره سقف خانه های پشت پرچین به هم زده شد
[ترجمه گوگل]موراین به زمینهای مسطح، کاج به کف دست داد پس از ظهور بادبزن ها، سپس گندم، و در نهایت خانه های کلبه ای در پشت حیاط خزنده

9. Moraine Lake, Lake lake are rock, sand - based chip.
[ترجمه ترگمان]دریاچه Moraine، دریاچه لیک، سنگی است که مبتنی بر ماسه است
[ترجمه گوگل]دریاچه مورین، دریاچه دریاچه، سنگ، تراشه مبتنی بر شن و ماسه است

10. It is Moraine Lake. The water is bright blue with shining ripples. It is hard to imagine it is true.
[ترجمه ترگمان]دریاچه Moraine آب با موج های درخشان آبی روشن آبی روشن است سخت است تصور کنیم که حقیقت دارد
[ترجمه گوگل]این دریاچه مورین است آب آبی روشن با حاشیه های درخشان است دشوار است تصور کنید این درست است

11. Moraine Xin, Xin Bao highway transit.
[ترجمه ترگمان]Moraine Xin، Xin Bao، عبور از بزرگراه
[ترجمه گوگل]مورین شین، حمل و نقل بزرگراه Xin Bao

12. We hiked to the top of the moraine and had a better view of the lake.
[ترجمه ترگمان]به قله of رسیده بودیم و منظره بهتری از دریاچه داشتیم
[ترجمه گوگل]ما به بالای کوه صعود کردیم و دیدگاهی بهتر از دریاچه داشتیم

13. County has a unique tourism resources - Town moraine mouth.
[ترجمه ترگمان]این شهرستان دارای یک سیستم گردشگری منحصر به فرد از منابع گردشگری است
[ترجمه گوگل]شهرستان دارای منابع گردشگری منحصر به فرد - دهان دریایی شهرستان

14. The characteristic and the formation process of moraine hill in the Dalian area along the coast are analyzed from the phenomenon of the Quaternary incompact layer covering the Dalian red clay.
[ترجمه ترگمان]مشخصه و فرآیند شکل گیری تپه moraine در منطقه دالیان در امتداد ساحل از پدیده لایه incompact چهارتایی که گل سرخ دالیان را پوشانده است تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]خصوصیات و روند تشکیل تپه های دریایی در ناحیه دالیان در امتداد ساحل از پدیده لایه ناپاکی کواترنری پوشش رس خاکستری دالیان تحلیل می شود

lateral moraine

یخرفت جانبی


پیشنهاد کاربران

تَه نشینِ یخچالی ، ته نشست یخچالی ، رسوب یخچالی

یخ آورد ، یخ آورده

moraine ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: یخ رُفت
تعریف: کومه یا پشته یا دیگر انباشت های یخساری جورنشدۀ ( unsorted ) بدون چینه


کلمات دیگر: