1. he fell prone upon the ground and drank from the brook
او روی زمین دمر شد و از جوی آب نوشید.
2. man is prone to error
انسان جایز الخطا است.
3. children are especially prone to this disease
مخصوصا کودکان مستعد گرفتن این بیماری هستند.
4. Working without a break makes you more prone to error.
[ترجمه BADSHAH] کار کردن بدون استراحت شما را برای خطای بیشتر آماده میکند
[ترجمه ترگمان]کار کردن بدون وقفه باعث می شود که شما بیشتر در معرض اشتباه قرار بگیرید
[ترجمه گوگل]کار بدون شکست باعث می شود شما بیشتر به خطا برسید
5. Some plants are very prone to disease.
[ترجمه ترگمان]برخی گیاهان بسیار مستعد بیماری هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از گیاهان مستعد ابتلا به بیماری هستند
6. Tired drivers were found to be particularly prone to ignore warning signs.
[ترجمه ترگمان]از رانندگان خسته به ویژه مستعد نادیده گرفتن علائم هشدار شده بودند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد رانندگان خسته به خصوص در معرض علائم هشدار دهنده قرار نگرفته اند
7. For all her experience, she was still prone to nerves.
[ترجمه هومن] با همه تجربه هایش، او باز هم مستعد عصبی شدن بود
[ترجمه ترگمان]برای تمام تجربه او، هنوز عصبی شده بود
[ترجمه گوگل]برای همه تجربه های او، او هنوز مستعد اعصاب بود
8. He was very prone to seasickness and already felt queasy.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر دریازدگی ناراحت شده بود و حال تهوع داشت
[ترجمه گوگل]او بسیار مستعد ابتلا به بیماری دریایی بود و در حال حاضر احساس آرامش می کرد
9. He is prone to lose his temper when people disagree with him.
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم با او مخالفت می کنند، او مستعد از دست دادن خلق و خوی خود است
[ترجمه گوگل]او معتقد است که وقتی مردم با او مخالف باشند، خشم خود را از دست می دهند
10. Jack lay prone on his bed.
[ترجمه ترگمان]جک روی تختش دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]جک در معرض تخت خود قرار دارد
11. She's prone to exaggerate, that's for sure.
[ترجمه ترگمان]اون داره اغراق می کنه، به خاطر این که مطمئنم
[ترجمه گوگل]او مستعد اغراق است، این برای اطمینان است
12. He was prone to indigestion after rich restaurant meals.
[ترجمه ترگمان]او پس از غذاهای رستوران های ثروتمند مستعد سو هاضمه بود
[ترجمه گوگل]او بعد از غذا های غنی از رستوران سوء تغذیه شد
13. The victim lay prone without moving.
[ترجمه ترگمان]قربانی بی آن که تکان بخورد، دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]قربانی بدون جابجایی مستعد است
14. Tired, malnourished people are prone to infection.
[ترجمه ترگمان]افراد خسته، مبتلا به سو تغذیه مستعد عفونت هستند
[ترجمه گوگل]خسته، سوء تغذیه مردم مستعد ابتلا به عفونت هستند
15. He had a short temper and was prone to outbursts of violence.
[ترجمه ترگمان]او خلق و خوی تندی داشت و در معرض طغیان خشونت قرار داشت
[ترجمه گوگل]او آرزوی کوتاهی داشت و مستعد ابتلا به خشونت است
16. These plants are peculiarly prone to disease.
[ترجمه ترگمان]این گیاهان به ویژه مستعد بیماری هستند
[ترجمه گوگل]این گیاهان به طور خاص مستعد ابتلا به بیماری هستند