1. mint tea
چای نعناع،جوشانده ی نعناع
2. a mint of ideas
سرچشمه ی لایزال عقاید
3. to mint copper coinage
سکه ی مسی ضرب کردن
4. here they mint silver into coins
در اینجا نقره را تبدیل به سکه می کنند.
5. warden of the mint
(انگلیس) سرپرست ضرابخانه
6. a postage stamp in mint condition
تمبر پست بدون هیچگونه خدشه
7. this automobile costs a mint
قیمت این اتومبیل خیلی زیاد است.
8. a cigaret with a hint of mint
سیگاری که کمی طعم نعناع دارد
9. Add the mint and allow the flavours to mingle.
[ترجمه ترگمان]نعناع را اضافه کنید و به طعم ها اجازه دهید که با هم مخلوط شوند
[ترجمه گوگل]نعناع را اضافه کنید و طعم دهنده را مخلوط کنید
10. The bills were fresh from the mint.
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها از نعناع تازه بود
[ترجمه گوگل]صورتحساب تازه از نعناع بود
11. I tried sucking a mint to stop myself coughing.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم از سرفه کردن جلوگیری کنم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم مینشستم تا خودم را سرفه کنم
12. They must be worth a mint.
[ترجمه ترگمان]باید ارزش قرص نعناع را داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید ارزش قیمتی داشته باشند
13. Combine the beans, chopped mint and olive oil in a large bowl.
[ترجمه ترگمان]لوبیا، نعناع خرد شده و روغن زیتون را در یک کاسه بزرگ ترکیب کنید
[ترجمه گوگل]لوبیا، نعناع نعناع و روغن زیتون را در یک کاسه بزرگ ترکیب کنید
14. They learned to mint from the Greeks.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتند که از یونانی ها ضرابخانه بیرون بیایند
[ترجمه گوگل]آنها یاد گرفتند از یونانیان نعناع یاد بگیرند
15. The Romans learned to mint from the Greeks.
[ترجمه ترگمان]رومیان از یونانیان نعناع یاد گرفتند
[ترجمه گوگل]رومی ها از یونانیان یاد گرفتند
16. The Royal Mint will strike a commemorative gold coin.
[ترجمه ترگمان]ضرابخانه سلطنتی به یک سکه طلا ضرب خواهد زد
[ترجمه گوگل]نعل سلطنت به یک سکه طلایی یادآوری می کند
17. Everybody thinks I'm making a mint.
[ترجمه ترگمان]همه فکر می کنند که من یک قرص نعناع درست می کنم
[ترجمه گوگل]همه فکر می کنند من یک نعناع دارم
18. Mint is a mild antiseptic.
[ترجمه ترگمان]نعناع یک ضد عفونی کننده آرام است
[ترجمه گوگل]نعنا یک ضد عفونی کننده ملایم است