کلمه جو
صفحه اصلی

carnage


معنی : خون ریزی، قتل عام، کشتار، لاشه ها، قصابی
معانی دیگر : (مهجور) لاشه ها (به ویژه در میدان جنگ)، اجساد، نعش ها، کشت و کشتار، سلاخی، مرگامرگ

انگلیسی به فارسی

لاشه‌ها، کشتار، قتل عام، خونریزی، قصابی


قتل عام، کشتار، خون ریزی، لاشه ها، قصابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the massive killing of people; slaughter.
مترادف: butchery, slaughter
مشابه: bloodbath, genocide, holocaust, massacre, pogrom

- World War II brought carnage and mass destruction.
[ترجمه ترگمان] جنگ جهانی دوم کشتار و کشتار جمعی را به همراه داشت
[ترجمه گوگل] جنگ جهانی دوم باعث کشتار و کشتار جمعی شد

• butchery, slaughter, bloodshed
when there is carnage, a lot of people are killed; a literary word.

مترادف و متضاد

خون ریزی (اسم)
insult, bleeding, bloodshed, hemorrhage, haemorrhage, carnage, bloodbath, blood stroke, slaughter, bloody flux, massacre

قتل عام (اسم)
carnage, bloodbath, genocide, slaughter, holocaust

کشتار (اسم)
murder, planter, carnage, massacre

لاشه ها (اسم)
carnage

قصابی (اسم)
carnage

massacre


Synonyms: annihilation, blitz, blood, blood and guts, blood bath, bloodshed, butchering, butchery, crime, extermination, gore, havoc, hecatomb, holocaust, homicide, killing, liquidation, manslaughter, mass murder, murder, offing, rapine, search and destroy, shambles, slaughter, slaying, taking out, warfare, wasting


جملات نمونه

1. the carnage that followed the fall of nayshapoor
قتل عامی که پس از سقوط نیشابور رخ داد

2. the wild dogs feasted on the carnage
سگ های وحشی لاشه ها را با ولع خوردند.

3. civilians crossed the border to escape the carnage
غیرنظامیان به این سوی مرز آمدند تا از کشتار همگانی در امان باشند.

4. The battlefield was a scene of utter carnage.
[ترجمه ترگمان]میدان نبرد صحنه کشتار و کشتار بود
[ترجمه گوگل]میدان جنگ صحنه ای از قتل عام بود

5. Refugees crossed the border to escape the carnage in their homeland.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان از مرز عبور کردند تا از کشتار در موطن خود فرار کنند
[ترجمه گوگل]پناهندگان از مرز عبور کردند تا از قتل عام در میهن خود فرار کنند

6. How can we reduce the carnage on our roads?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان این کشتار را در جاده های ما کاهش داد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان قتل عام را در جاده های ما کاهش داد؟

7. The war was over. The carnage had ceased.
[ترجمه ترگمان]جنگ تمام شده بود کشتار خاموش شده بود
[ترجمه گوگل]جنگ تمام شد قتل عام متوقف شد

8. Copeland watched the carnage on television at a nearby hotel.
[ترجمه ترگمان]کوپلند این کشتار را در تلویزیون در یک هتل نزدیک تماشا کرد
[ترجمه گوگل]Copeland تماشای قتل عام در تلویزیون در یک هتل در این نزدیکی هست

9. Amidst scenes of carnage it was more than two hours before Muawad's death was officially announced.
[ترجمه ترگمان]در میان صحنه کشتار، بیش از دو ساعت طول کشید تا مرگ Muawad رسما اعلام شد
[ترجمه گوگل]در میان صحنه های قتل عام بیش از دو ساعت قبل از مرگ معاویه رسما اعلام شد

10. Result: carnage averted but father left in state of deep physical and nervous distress.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: کشتار رو به رو شد، اما پدر در وضعیت پریشانی عمیق و عصبی باقی ماند
[ترجمه گوگل]قتل عام منجر به انحراف شد، اما پدر در حالت افسردگی فیزیکی و عصبی باقی ماند

11. TV cameras broadcast scenes of terrible carnage to U. S. audiences.
[ترجمه ترگمان]دوربین های تلویزیونی صحنه هایی از قتل عام وحشتناک را به یو اس مخاطبان
[ترجمه گوگل]دوربین های تلویزیونی صحنه هایی از قتل عام وحشتناک را به مخاطبان U S پخش می کنند

12. The carnage in the extensive light aircraft population at the Airport can be seen in the background.
[ترجمه ترگمان]کشتار در جمعیت هواپیماهای سبک و گسترده در فرودگاه می تواند در پس زمینه دیده شود
[ترجمه گوگل]قتل عام در هواپیما گسترده هواپیماهای سبک در فرودگاه را می توان در پس زمینه دیده می شود

13. The event is aimed at reducing the carnage caused by the worldwide stockpile of 550m small arms.
[ترجمه ترگمان]هدف از این رویداد کاهش تلفات ناشی از انبار جهانی ۵۵۰ متر سلاح کوچک است
[ترجمه گوگل]این رویداد با هدف کاهش قتل عام ناشی از ذخایر جهانی 550 میلیون اسلحه کوچک است

14. The next grim prospect is carnage following the PE2 results.
[ترجمه ترگمان]پس از نتایج PE۲، چشم انداز شوم بعدی کشت و کشتار است
[ترجمه گوگل]آینده چشم انداز بعدی، قتل عام است که نتیجه نتایج PE2 است

The wild dogs feasted on the carnage.

سگ‌های وحشی لاشه‌ها را با ولع خوردند.


the carnage that followed the fall of Nayshapoor

قتل‌عامی که پس از سقوط نیشابور رخ داد


Civilians crossed the border to escape the carnage.

غیرنظامیان به این سوی مرز آمدند تا از کشتار همگانی در امان باشند.


پیشنهاد کاربران

هرج و مرج - اشوب

قربانی

کشتار. قتل و خونریزی

کشتار ، خونریزی ، کشتن مردم
noun
[noncount] :
🔴the killing of many people
🔵Years of violence and carnage [=bloodshed] have left the country in ruins
🔵Reporters described the highway accident as a scene of carnage

همون bloodshed هست به معنای خونریزی کردن یا spilling blood

the killing of a large number of people

کشت و کشتار

venom 2
Let there be Carnage
کشت و کشتار راه بنداز یا بزار کشت و کشتار بشه

@لَنگویچ





قتل عام

خون وخونریزی

معنیش میشه قتل عام یا کشتار
⚠️ نکته مهم :
با کشتار دسته جمعی اشتباه نکنید. اون میشه Mass murder
تعاریف فارسی شون رو هم براتون میزارم پایین تر

noun
🔴 [noncount] : the killing of many people
🔴Carnage is a synonym for a massacre, meaning the killing of many people
Years of violence and carnage [=bloodshed] have left the◀️ country in ruins.
Reporters described the highway accident as a scene of◀️ carnage.

⬛ تعریف کشتار دسته جمعی یا همون Mass murder ⬛
کشتار جمعی یا کشتار دسته جمعی یا قتل عام به عمل قتل و کشتار دسته جمعی از حیوانات یا از انسان و جز آن اطلاق می شود بنابر تعریف اف بی آی کشتار جمعی به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته می شود که بدون وقفه انجام شده باشد. [نیازمند منبع]

کشتارهای جمعی ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمان ها انجام شود. این کشتارها همچنین می تواند شامل قتل تعداد زیادی از شهروندان توسط دولت های محلی و مأمورین آنها باشد. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندان ها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب می شود. [نیازمند منبع] انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دوره ای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکان های متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر می زند و همچنین متفاوت با آدم کشی زنجیره ای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل می رساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بوده است که بعضی از این کشتارها با عنوان نسل کشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته می شود.

⬛ تعریف کشتار یا قتل عام ⬛
کشتار یا قتل عام ( به انگلیسی: Massacre ) ، گونه ای از قتل است که معمولاً قربانیان زیادی را شامل می شود و به لحاظ اخلاقی غیرقابل قبول قلمداد می شود، به ویژه اگر توسط صحنه گردانان سیاسی علیه قربانیان بی دفاع صورت بگیرد. کلمه لاتین وام واژه ای فرانسوی به معنای سلاخی کردن یا کشتار است.

Genocide : نسل کشی
Pogrom : پوگروم ( کشتار خشونت بار یا آزار یک گروه قومی یا مذهبی را هدف قرار می دهد )
War crime : جنایات جنگی
Disaster : فاجعه
Hazard : مخاطره - شرایط مخاطره آمیز
Ethnic cleansing : پاکسازی قومی
Murder : قتل
Homicide : آدمکشی ( Killing of a human by another human )
Honor killing : قتل ناموسی


کلمات دیگر: