معنی : فاحشه
معانی دیگر : ریچارد هوکر (کشیش و نویسنده ی انگلیسی)، قلاب انداز، قلابگر، (خودمانی) جنده، لگوری، روسپی، (انگلیس و ایرلند) کشتی ماهیگیری یک دکله، قایقی که با قلاب ماهی میگیرد، دزد، جیب بر
هوکر، فاحشه، قلاب انداز، قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد، قلاب انداز، دزد، جیببر
prostitute
Synonyms: bawd, call girl, concubine, courtesan, fallen woman, floozy, harlot, hustler, lady of the evening, moll, nymphomaniac, painted, pro, streetwalker, strumpet, whore, woman of the streets, working girl