1. This practical guidebook teaches you about relaxation, coping skills, and time management.
[ترجمه ترگمان]این کتاب راهنمای عملی در مورد آرامش، مهارت های مقابله و مدیریت زمان به شما آموزش می دهد
[ترجمه گوگل]این راهنمای عملی به شما در مورد آرامش، مهارت های مقابله و مدیریت زمان می آموزد
2. You should find this guidebook helpful.
[ترجمه ترگمان]تو باید این کتاب راهنما رو پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شما باید این راهنما را پیدا کنید
3. The guidebook warns against walking alone at night.
[ترجمه ترگمان]کتاب راهنما در مورد پیاده روی تنها در شب هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]این کتاب راهنمای هشدار در برابر پیاده روی به تنهایی در شب است
4. The guidebook lists 1000 hotels and restaurants.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل ۱۰۰۰ هتل و رستوران است
[ترجمه گوگل]راهنمای کتاب 1000 هتل و رستوران را فهرست می کند
5. The author of the guidebook is an architect by profession.
[ترجمه ترگمان]نویسنده کتاب راهنما یک معمار حرفه ای است
[ترجمه گوگل]نویسنده کتاب راهنما معمار حرفه ای است
6. The guidebook says to turn left.
[ترجمه ترگمان]کتاب راهنما می گوید که به سمت چپ برگردد
[ترجمه گوگل]راهنمای کتاب می گوید چپ
7. This restaurant gets three stars in the guidebook.
[ترجمه ترگمان]این رستوران سه ستاره در کتاب راهنما دارد
[ترجمه گوگل]این رستوران در کتاب راهنما سه ستاره دارد
8. The guidebook arms the reader with a mass of useful information.
[ترجمه ترگمان]کتاب راهنما با انبوهی از اطلاعات مفید خواننده را مسلح می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب راهنمای خواننده را با یک توده اطلاعات مفید به اشتراک می گذارد
9. This guidebook includes a map of the Phoenix metro area.
[ترجمه ترگمان]این کتاب راهنما شامل نقشه منطقه متروی فینیکس است
[ترجمه گوگل]این کتاب راهنمای شامل یک نقشه از منطقه متروی ققنکس است
10. The Collomb guidebook - though the only publication available to the serious climber - has several inaccuracies in pictures and descriptions.
[ترجمه ترگمان]کتاب راهنمای Collomb - هر چند تنها نشریه ای که در مورد کوهنورد جدی در دسترس است، چندین اشتباه در تصاویر و شرح دارد
[ترجمه گوگل]کتاب راهنمای همگانی (هر چند تنها نشریه ای که در دسترس کوهنوردان جدی قرار دارد) دارای چندین اشتباه در تصاویر و توصیفات است
11. Described as a giant phallic symbol in the guidebook, I thought of it more as the Fickle Finger of Fate.
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک نماد phallic بزرگ در کتاب راهنما یاد کرده اند، من آن را بیشتر به انگشت Fickle سرنوشت تشبیه کردم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نماد غول پیکر در کتاب راهنمای توصیف شده، من آن را بیشتر به عنوان Finger Finger of Fate فکر کردم
12. The guidebook has detailed information about the hotels in the area.
[ترجمه ترگمان]کتاب راهنما اطلاعات مفصلی در مورد هتل ها در این منطقه دارد
[ترجمه گوگل]راهنمای کتاب دارای اطلاعات دقیق در مورد هتل ها در منطقه است
13. The first two made the guidebook into an art form after 1830.
[ترجمه ترگمان]دو نفر اول کتاب را به صورت یک کتاب هنر پس از سال ۱۸۳۰ پیش کشیدند
[ترجمه گوگل]دو نفر اول کتاب راهنما را بعد از سال 1830 به شکل هنری ساختند
14. The guidebook costs £ 95 post-free.
[ترجمه ترگمان]این کتاب راهنمای ۹۵ پوند رایگان است
[ترجمه گوگل]کتاب راهنمای هزینه 95 پوند آزاد است