کلمه جو
صفحه اصلی

somewhat


معنی : تاحدی، قدری
معانی دیگر : تا اندازه ای، به مقداری، کمی، مختصری، نسبتا، مقدار نامعلومی

انگلیسی به فارسی

قدری، مقدار نامعلومی، تاحدی، مختصری


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in some measure, degree, or proportion; rather.
مشابه: a trifle, kind of

- The movie was good, but I was somewhat disappointed after hearing so many rave reviews.
[ترجمه ترگمان] فیلم خوب بود، اما بعد از شنیدن این همه بررسی های جنجالی، کمی ناامید شدم
[ترجمه گوگل] فیلم خوب بود، اما پس از شنیدن بسیاری از بررسی های عجیب و غریب، من تا حدودی نا امید شدم
- The exam was somewhat more difficult than I expected, but I think I did all right.
[ترجمه ترگمان] امتحان تا حدی سخت تر از آن چیزی بود که انتظار داشتم، اما فکر می کنم همه چیز درست بود
[ترجمه گوگل] امتحان تا حدودی دشوارتر از انتظار من بود، اما من فکر می کردم که همه چیز درست بود

• slightly; to a certain extent; quite
somewhat means to a fairly large, but not great, extent or degree; a formal word.

مترادف و متضاد

تاحدی (قید)
nearly, some, pretty, partly, kind of, somewhat

قدری (قید)
some, little, something, slightly, somewhat

to some extent


Synonyms: adequately, a little, bearably, considerably, fairly, far, incompletely, in part, insignificantly, kind of, moderately, more or less, not much, partially, pretty, quite, rather, ratherish, significantly, slightly, some, something, sort of, to a degree, tolerably, well


Antonyms: not at all


جملات نمونه

1. a person somewhat inclined to fat
آدمی که تا اندازه ای متمایل به چاقی بود

2. his travels somewhat liberalized him politically
سفرهای او تا اندازه ای او را از نظر سیاسی گسترده اندیش کرد.

3. i was somewhat surprised
کمی تعجب کردم.

4. it is somewhat late
تا اندازه ای دیر شده است.

5. censorship has lightened somewhat
از شدت سانسور تا اندازه ای کاسته شده است.

6. his logic seemed somewhat hazy to me
به نظر من منطق او تا اندازه ای مبهم بود.

7. a salary raise may somewhat cushion the impact of price increases
افزایش حقوق ها ممکن است تا اندازه ای از تاثیر (سو) بالا رفتن قیمت ها بکاهد.

8. their action was not offensive to him but proved somewhat disobliging
عمل آنان درنظرش زننده نبود ولی تا اندازه ای باعث ناراحتی او شد.

9. we are sorry to tell that your son is somewhat backward
متاسفانه باید بگوییم پسرتان قدری عقب افتاده است.

10. I was somewhat surprised to see him.
[ترجمه ترگمان]از دیدن او کمی تعجب کردم
[ترجمه گوگل]من تا حدودی شگفت زده شدم که او را ببینم

11. It's a musical instrument made of brass, somewhat like a cornet and with a similar compass.
[ترجمه ترگمان]این یک وسیله موسیقی است که از مس ساخته شده است، تا حدی شبیه پرچ مدار و با قطب نمای مشابهی است
[ترجمه گوگل]این یک ابزار موسیقی ساخته شده از برنج است، تا حدودی مانند یک گوشه و با یک قطب نمای مشابه

12. That carpet is somewhat off colour.
[ترجمه ترگمان]این فرش مقداری رنگ دارد
[ترجمه گوگل]این فرش تا حدودی رنگ است

13. Margaret found his excuse somewhat implausible.
[ترجمه ترگمان]مارگارت excuse را تا حدودی implausible و implausible پیدا کرد
[ترجمه گوگل]مارگارت بهانه ای برایش پیدا کرد

14. His reply to my question was somewhat ambiguous.
[ترجمه ترگمان]جواب او به سوال من تا حدی مبهم بود
[ترجمه گوگل]پاسخ او به سوال من تا حدودی مبهم بود

15. We drove through a somewhat moth-eaten deer park.
[ترجمه ترگمان]ما از بین یه پارک گوزن بزرگ گوزن رد شدیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق یک پارک گوزن خورده گاوداری گریختیم

16. The two office buildings are somewhat alike in appearance.
[ترجمه ترگمان]دو ساختمان اداری در ظاهر تا حدی شبیه هم هستند
[ترجمه گوگل]دو ساختمان اداری در ظاهر تقریبا یکسان هستند

17. The price is somewhat higher than I expected.
[ترجمه ترگمان]قیمت آن کمی بالاتر از آن چیزی است که انتظار داشتم
[ترجمه گوگل]قیمت تقریبا بالاتر از انتظار من است

18. We are both somewhat ambivalent about having a child.
[ترجمه ترگمان]ما هر دو نسبت به داشتن یک کودک دودل و مردد هستیم
[ترجمه گوگل]ما هر دو تا حدودی در مورد داشتن یک کودک دوام داریم

It is somewhat late.

تا اندازه‌ای دیر شده است.


I was somewhat surprised.

کمی تعجب کردم.


پیشنهاد کاربران

adv. to some extent or degree; rather; a bit

pron. something

His behavior has been some what unreasonable

تاحدودی، تااندازه ای

قید:
to a moderate extent or by a moderate amount; rather. به میزان متوسط یا با مقدار متوسط؛ نسبتا.
"matters have improved somewhat since then""از آن زمان تا کنون مسائل تا حدودی بهبود یافته است"

synonyms: a little, a bit, a little bit, to a limited extent/degree, to a certain degree, to some extent, to some degree, ( up ) to a point, in some measure, rather, quite, within limits; informalsome; informalkind of, sort of, ish
"matters have improved somewhat since then"
slightly, relatively, comparatively, moderately, fairly, marginally, a shade, rather, quite, within limits
"a somewhat thicker book"
antonyms: massively, hugely


تا اندازه ای

تا حدودی، اندکی، به نوعی

به مقداری _به اندازه ای

( قید ) قدری، تا حدی، to some degree

To a certain extent,
تا اندازه ای

به نقل از هزاره:
تا حدودی
نسبتاً
تا اندازه ای
تا حدی

قدری، کمی

Synonym: slight
Definition: a little

1 ) The chancellor may try to soften the blow somewhat with a cut in interest rates
2 ) He has remained somewhat aloof from the business of politics

Fairly = Somewhat

somewhat ( adv ) = partially ( adv )
به معناهای : تا حدی، تقریباً، نسبتاً، تا حدودی، تا اندازه ای

somewhat ( adv ) = slightly ( adv )
معانی دیگر: مقداری، قدری، کمی، اندکی

examples:
1 - She's somewhat more confident than she used to be.
او تا حدی بیشتر از قبل اعتماد به نفس دارد.
2 - We were somewhat tired after our long walk.
بعد از پیاده روی طولانی تا حدودی خسته شده بودیم.
3 - buying food at a convenience store can be somewhat expensive.
خرید غذا در یک فروشگاه شبانه روزی می تواند مقداری گران باشد.
4 - The resort has changed somewhat over the last few years.
این پناهگاه در چند سال گذشته تا حدودی تغییر کرده است.
5 - Washington, D. C. , is somewhat smaller than Baltimore.
واشنگتن دی سی نسبتاً کوچکتر از بالتیمور است.
6 - I was somewhat disappointed.
تا حدودی ناامید شدم.
7 - Dinner was somewhat delayed on account of David's rather late arrival.
شام به دلیل دیر رسیدن دیوید اندکی به تأخیر افتاد.
8 - He looked somewhat shamefaced when he realized his mistake.
وقتی متوجه اشتباه خود شد کمی شرمگین به نظر می رسید.

نکته مهم :{ somewhat معمولاً در عبارات یا جملات منفی استفاده نمی شود. }

به نوعی، در نوع خودش

to a limited extent


کلمات دیگر: