1. a restricted military area
منطقه ی ممنوعه ی نظامی
2. fog has restricted visibility
مه میدان دید را محدود کرده است.
3. hossein has restricted himself to one pack of cigarettes per day
حسین خود را محدود به یک بسته سیگار در روز کرده است.
4. the government had restricted the people's freedoms
دولت آزادی های مردم را محدود کرده بود.
5. the poll is restricted to four days
دوره ی رای گیری به چهار روز محدود شده است.
6. Membership of the club is restricted to adults.
[ترجمه ترگمان]عضویت این باشگاه محدود به بزرگسالان است
[ترجمه گوگل]عضویت در باشگاه محدود به بزرگسالان است
7. New heavy industries were concentrated in narrowly restricted areas.
[ترجمه ترگمان]صنایع سنگین جدید در مناطق محدود محدود متمرکز شده اند
[ترجمه گوگل]صنایع سنگین جدید در مناطق محدود و محدود قرار داشتند
8. The speed is restricted to 50 kilometers an hour here.
[ترجمه ترگمان]سرعت در اینجا به ۵۰ کیلومتر در ساعت محدود می شود
[ترجمه گوگل]این سرعت به 50 کیلومتر در ساعت محدود می شود
9. A restricted import quota was set for meat products.
[ترجمه ترگمان]سهمیه صادرات محدود برای محصولات گوشتی تعیین شد
[ترجمه گوگل]سهمیه محدود واردات برای محصولات گوشتی تعیین شد
10. Admission is restricted to members only.
[ترجمه ترگمان]پذیرش اعضای جدید تنها محدود به اعضای آن است
[ترجمه گوگل]پذیرش فقط به اعضا محدود می شود
11. The government has restricted freedom of movement into and out of the country.
[ترجمه ترگمان]دولت آزادی حرکت به داخل و خارج از کشور را محدود کرده است
[ترجمه گوگل]دولت آزادی حرکت را به داخل و خارج از کشور محدود کرده است
12. He restricted himself to five cigarettes a day.
[ترجمه ترگمان]روزی پنج سیگار را محدود کرد
[ترجمه گوگل]او خود را به 5 سیگار در روز محدود کرد
13. Speed is restricted to 30 mph in towns.
[ترجمه ترگمان]سرعت به ۳۰ مایل بر ساعت در شهرها محدود می شود
[ترجمه گوگل]سرعت در شهرها به 30 مایل در ساعت محدود شده است
14. The sale of alcohol is restricted to people over the age of 1
[ترجمه ترگمان]فروش الکل به افراد بالای ۱ سال محدود می شود
[ترجمه گوگل]فروش الکل محدود به افرادی است که بیش از 1 سال سن دارند
15. Entrance to universities and senior secondary schools was restricted.
[ترجمه ترگمان]ورودی به دانشگاه ها و دبیرستان ها محدود شده است
[ترجمه گوگل]ورود به دانشگاه ها و مدارس متوسطه بالا محدود شد
16. The tournament is restricted to players under the age of 2
[ترجمه ترگمان]این تورنمنت به بازیکنان زیر ۲ سال محدود می شود
[ترجمه گوگل]مسابقات فقط برای بازیکنان زیر 2 سال محدود می شود